اگر باران به دلها نبارد ...

اگر باران به دلها نبارد ...

راجع به زندگی وَ مسائل مختلف آن ...
اگر باران به دلها نبارد ...

اگر باران به دلها نبارد ...

راجع به زندگی وَ مسائل مختلف آن ...

اکنون تاوان صداقتت را می دهی؟ ...

 

 

 اکنون تاوان صداقتت را می دهی؟ ...

 

 

جهت منبع مطلب یا عنوان اصلی به پیوند بالا اشاره کنید

 

شفقنا نوشت: محمدرضا زائری از جمله روحانیون و سخنرانانی است که در طول زمان صراحت لهجه و توجه او به نکات مهم اجتماعی به خصوص در مورد جوانان، او را چهره ای سرشناس کرد. زائری در گفت و گوهایش به نقد صریح بسیاری از مسائل می پرداخت و به همین دلیل یک بار در سال ۱۳۹۳ نیز ممنوع التصویر شد و چندی پس با حضور مجدد او در صدا و سیما مشخص شد که این مشکل رفع شده است.

اگرچه ممنوع المنبری در میان روحانیون اتفاقی شایع نیست، اما صبح امروز زائری در شبکه های اجتماعی متعلق به خود از جمله کانال تگلرامی، اینستاگرام و توئیتر اعلام کرد که در آستانه محرم، ممنوع المنبر شده است: «صبح تماس گرفتند که تحت فشار هستند برای لغو سخنرانی های دهه اول! بعد از تلویزیون گفتند که ضبط برنامه لغو شده! عصر هم مسوول هیات دهه دوم تماس داشت و عذرخواهی و اظهار ناراحتی! چهل سال قبل قرار بود آریانپور مارکسیسم را تدریس کند و اکنون من از روضه خوانی و منبر امام حسین منع می شوم!»
زائری: جلوی سخنرانی دینی و منبر مذهبی ام را گرفته اند/ بیش از این سکوت و تحمل را روا نمی بینم
زائری پس از اطلاع از ممنوعیت خود، از سکوت و تحملش در برابر فشارهایی که به دلیل سخنانش به او وارد شده، گفت و در کانال تلگرامی خود نوشت:
«در طول ماههای گذشته بارها افرادی از من پرسیده اند که آیا به خاطر حرفهایت تحت فشار قرار نمی گیری؟ و من سکوت را ترجیح داده ام. نگفته ام که چگونه سال گذشته نشریه مان بی صدا تعطیل شده، نگفته ام که ماههای اخیر در یک موسسه فرهنگی مشغول بوده ام و به شکل غیر مستقیم عذرم را خواسته اند، نگفته ام که دستور رسیده کتابخانه تخصصی امام حسین (ع) و عاشورا را تخلیه کنیم! سکوت را ترجیح داده ام تا بهانه دست کسی ندهم و حتی به همین اندازه باعث تضعیف نظام نباشم.
حالا کار به جایی رسیده که در آستانه ماه محرم جلوی سخنرانی دینی و منبر مذهبی ام را گرفته اند و هر چه فکر می کنم ادامه این سکوت و تحمل را روا نمی بینم.
صبح مسوولان هیات هایی که در دهه اول محرم قرار بود بروم تماس گرفتند و گفتند که تحت فشار هستند برای لغو سخنرانی های من! بعداز ظهر تهیه کننده برنامه تلویزیون زنگ زد و با ناراحتی گفت ضبط برنامه شما را لغو کرده اند! عصر هم مسوول هیاتی که دهه دوم قول داده بودم تماس گرفت و عذرخواهی و اظهار ناراحتی!
در همه این سالها از جمهوری اسلامی دفاع کرده ام و در مقابل همه پرسشهای تلخ و نقدهای تند گفته ام که مشکل از رفتارهایی فردی است اما می بینم همین افراد، یکی یکی آن قدر حجم رفتارهای فردی شان زیاد شده که دیگر جایی برای دفاع باقی نمی گذارد!
چهل سال قبل قرار بود احسان طبری و آریانپور بیایند و در دانشکده الهیات مارکسیسم را تدریس کنند و اکنون در چهلمین سالگرد انقلاب من از روضه خوانی و منبر امام حسین منع می شوم!
دلیل چیست؟ این که در سالهای قبل گفته ام گرچه حجاب ضروری دین و واجب شرعی است، اما حجاب اجباری در دین نیامده، و جالب این که به خوبی می دانند بعد از آن تذکر دیگر به قناعت شرعی در این باره چیزی نگفته و ننوشته ام.
خودشان مکالمات مرا شنود می کنند و از همه چیزم خبر دارند (پیام های شخصی من برای همسرم قبل از این که او ببیند دو تیک می خورد!) و به خوبی می دانند که فعالیت سیاسی نمی کنم، اهل هیچ حزب و جریانی نیستم و با مخالفان نظام رابطه ای ندارم. از همه چیزم خبر دارند و می دانند آنچه در خصوصی ترین جلسات می گویم با آنچه در فضای مجازی می نویسم یکی است!
تا امروز به مزاح می گفتیم آزادی بیان هست اما آزادی پس از بیان…، امروز ظاهرا دوستان به همان آزادی بیان هم قائل نیستند!
…. کسی مثل من باید بی سر و صدا درد بکشد و دم برنیاورد، برای این که اهل چاپلوسی و دروغ و ریاکاری نیست! آیا همین آدم اگر دزدی و اختلاس می کرد طوری نبود؟ یا اگر مشغول خرید و فروش سکه، صادرات نفت یا واردات خودرو بود اشکالی نداشت؟
همچنان با سخت جانی و امیدواری ایستاده ایم و همچنان با دلخوشی و پایمردی مقاومت می کنیم، اما نمی دانیم این امیدواری و دلخوشی تا کجا دوام خواهد آورد؟
امیدوارم خداوند در این آزمونهای سخت تر به لطف خویش و با مدد سالار شهیدان دستگیری کند و با دعای شهدای سرافراز از لغزش و جدایی مصون و محفوظمان بدارد.»
واکنش های برخی از حوزویان نسبت به ممنوعیت محمدرضا زائری
پس از اعلام خبر ممنوعیت سخنرانی زائری، برخی از حوزویان نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند.
حجت الاسلام شهاب الدین حائری
برادر، شیعه علی (ع) بودن خانه نشینی دارد ممنوع المنبری دارد لعن بر منابر دارد
برادر، شیعه حسین (ع) بودن جان دادن دارد شهادت دارد اسارت دارد
ومگر نه اینست که ما در عزاداری ها بیعت میکنیم با حسین ع که تا پای جان برای مقابله با انحراف وکجی در دین می ایستیم
بایست وسر فراز باش تا عَلَم وراهنمای مسیر باشی
بایست وعزتمندانه شاد باش تا از بغض وکینه ات شب پرستان بسوزند ونابود شوند
غم وغصه را باید انان بخورند که اخرت به دنیا میفرشند ودر برابر ظلمی چنین خاموش اند
امام صادق ع میفرماید”اذا صلح امر دنیاک فاتهم دینک ,هرگاه دیدی دنیایت کم وکاستی ندارد پس به دین ات شک کن”
حال که چنین تو را در تنگنا میگذارند به دین ات به سلوک ات به مسیرت اعتماد کن وهمچنان نور افشان باش
حجت الاسلام مسائلی
امروز در کانال جناب محمدرضا زائری خواندم که برای ایشان محدودیت های جدیدی به وجود آمده است و درصددند جلسات روضه های ماه محرم ایشان را تعطیل کنند. بسیار از شنیدن این خبر متاثر شدم. کسانی که می خواهند محمدرضا زائری را در کنج انزوا قرار داده و ساکتش کنند، باید بدانند که با این کارها مخاطبینِ او به سمت کیهان خوانی نمی روند، بلکه جذب کسانی می شوند که نه انقلاب را قبول دارند و نه دیانت درست و حسابی ای دارند، ایجاد محدودیت هم برای آنها امکان پذیر نیست.
حقیقت این که مخاطبین جناب زائری در فضای مجازی بسیار بیشتر از مخاطبین جلسات روضه ها و سخنرانی های ایشان است، ولی عشق و علاقه ایشان به جلسه و روضه امام حسین علیه السلام قابل مقایسه با هیچ جایگاه تبلیغی دیگری نیست. از این رو خوب می دانم که این اتفاق ها چقدر ایشان را دل شکسته کرده تا این گونه لب به شکایت گشوده اند.
اگر جناب زائری در روضه خوانی اش قانونی را زیر پای می گذاشت یا به کسی توهین می کرد یا توصیه به مخالفت با شرع و قانون داشت، شایسته بود مجلسش را تعطیل می کردید، ولی چرا باید خود را فراتر از قانون ببینیم و بدون هیچ جرمی برای او محدودیت ایجاد کنیم.
سید حمید حسینی
وقتی خبر ایجاد محدودیت برای سخنرانی و فعالیت اندیشمندی چون دکتر زائری را دیدم و نگاه تخصصی و دلسوزی عمیق او را با یاوه گویانی بی سواد و برخوردار از تریبون ها و بودجهٔ عمومی مقایسه کردم، به یاد تعبیر امیرالمومنین (علیه السلام) در خطبهٔ دوم نهج البلاغه افتادم که در توصیف شرایط جامعهٔ غرق در جهل و سرگردانی می فرمایند:
باَرْضٍ عَالِمُهَا مُلْجَمٌ وَ جَاهِلُهَا مُکْرَم‏.
در سرزمینی که دهان دانشمندش را بسته اند و نادان را گرامی داشته اند.
سعید ابوطالب
سلام جناب زائری عزیز
من از شما دلگیرم شما هم از من
من بسیاری از دیدگاهها و نظرات شاذ شما را قبول ندارم این را هم خوب می دانید .
اما این ها هیچکدام باعث نمی شود که من صراحت لهجه و شجاعت بیان و دور اندیشی و عاقبت سنجی شما در بیان خیلی از موضوعات روز کشور و انقلاب را نبینم و به آن معترف نباشم .
نحوه بیان خیلی از چالش های اجتماعی توسط شما را نمی پسندم و با شما هم در میان گذاشته ام اما اعتراف می کنم که کم هستند روحانیون باسواد و با جسارتی که به خود اجازه ورود به اینگونه مباحث مهم و اساسی دین و دنیای مردم را بدهند .این شجاعت را نسل ما مدیون امام راحل (ره)است .
بی پروایید اما اکنون تاوان صداقتت را می دهی نه تندروی ات را ! چون امامی که به او عشق می ورزی امام موسی صدر، نمونه کامل تساهل و مدارا بود. مدارا و فهم شرایط زمانه با بی عملی و کاهلی در امر مقدس امر به معروف و نهی از منکر تفاوت دارد.
دلگیری های من از شما باقیست اما نمی توانم حسرتم را از فقدان بیان شیوای شما بر سر منبرهای عاشورایی پنهان کنم .
آشیانه گزیدن در دهانه آتشفشان یعنی هر لحظه منتظر یک اتفاق بزرگ بودن .
با حسرت، چو ققنوس زیستنتان در دهانه آتشفشان را تبریک می گویم.
در فضای مجازی نیز برخی ممنوعیت زائری را با وضعیت رائفی پور مقایسه کرده اند. کاربری در این باره نوشته است: «به حال اون مملکتی که توش زائری ممنوع المنبر میشه و رائفی پور تئوریسین همه چیز، باید خون گریه کرد!»
داود حشمتی روزنامه نگار نیز به اصلاح طلبان توصیه کرده است منبری برای محمد رضا زائری آماده کنند.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر شریعتمداری
مقدم جناب زائری را به جمع خودمان و محفل مطرودان دستگاه های رسمی و غیررسمیِ تحت کنترل تبریک می گویم.دیروز جناب نقویان و پریروز جناب سروش محلاتی و همینطور ده ها نفر دیگر که بی سروصدا از خیلی فرصت ها محروم شدند، به این جمع پیوستند. جالب است که این فرآیند مدت مدیدی است که با کمترین هزینه صورت می گیرد، یعنی با یک تلفن که گاهی هم توسط واسطه های غیر رسمی انجام می گیرد، شما را از همه چیز می اندازند! و جالب تر اینکه در قالب فرآیند internalization کم کم این فرمان های بیرونی درونی می شوند و فلان مرکز یا حتی مسجد و هیئت هم بدون آنکه به صراحت، دستوری دریافت کند، خودش با شمّ و هوشی که دارد، حساسیت مراکز خاص یا گروه های خاص فشار را در می یابد و به خودسانسوری دست می زند و دامانش را از منطقه خطر و حساسیت کنار می زند! این داستان اصحاب قدرت است و البته به قدرت سیاسی محدود نمی شود و حتی با وجود قدرت اجتماعی، قدرت مذهبی، قدرت فرهنگی و گاه قدرت علمی نیز این تضییق ها و تهمیش ها صورت می گیرد.
این کمترین نیز از یک دهه پیش بدین سو در این فضا و سپهر تنفس کرده ام و به شیوه های گوناگون از بسیاری فرصت ها محروم گشته ام. در همین دانشگاه حتی از عضویت در هیئت صلاحیت عمومی هم منع شدم. اگر مقاومت ریاست محترم دانشگاه نبود حتی از عضویت در هیئت علمی دانشگاه هم حذف می شدم!
غرضم شکوه گری نیست. اینها همه لوازم طبیعیِ برخی فعالیت های جدی در یک جامعه نیمه بسته است و البته گاهی هم برخی اشتباهات ما نیز نقش آفرین و بهانه ساز می شوند.
غرضم از این درازگویی توجه دادن به دوستانی است که همچنان مقبولیت دارند و در این فهرست سیاه قرار نگرفته اند. این دوستان بدانند (و خودمان هم بنابه محدود فرصت هایی که هنوز از ما سلب نشده است باید بدانیم) که :
اولا، برخی از ما دقیقا بر اساس شایستگی ذاتی یا اکتسابی مان و در یک فضای سالم رقابتی در برخی جایگاه هایی که هستیم قرار نگرفته ایم و اگر خودمان هم ساخت و پاختی نکرده باشیم، در هرحال، در خلا رقیبانِ شایسته تر به این فرصت ها رسیده ایم، پس قدردان این فرصت و نعمت باشیم و در خدمت به دیگران و ازجمله آن جاماندگان کوشا باشیم و دست کم، جزء کسانی نباشیم که در محرومیت مضاعف آن شایستگان سهیم می شوند؛
ثانیا، بدانیم که هرچه پیش می رویم خط قرمز ها بیشتر و دایره محرومان گسترده تر می شود، پس تصمیم خودمان را بگیریم که می خواهیم آرمانگرا باشیم یا خیر و آیا می خواهیم به حقیقت و درکنارش مصلحت عامه(نه منفعت خودمان)پایبند باشیم یا خیر.
اگر عافیت طلبی را برگزیده ایم دیگر، ادای دردمندی و اصولگرا یا اصلاح طلب بودن را در نیاوریم، اما اگر جدیتی داریم و به موازین اخلاقی و دینی پایبندیم، بدانیم که برای راهی که می پسندیم و انتخاب کرده ایم (در تفکر و در عمل و ازجمله در سیاست ورزی) باید هزینه بدهیم و سخت ترین هزینه ها هزینه کرد از آبرو و اعتبار است و البته باید همواره بکوشیم که شتابزده و از روی خامی قدم برنداریم و به تنگ نظران، گزگ ندهیم و حس قهرمان بازی هم به ما دست ندهد!
این خطاست که کسانی فکر کنند که چون از هوش بالایی برخوردارند، در عین التزام به اصول و مبانی شان، همچنان در گردونه باقی مانده اند!
نخیر، اگر همچنان در مسیر هستی و همچنان بر همان پیمان هایت برای دینت، کشورت، جامعه علمی ات و…هستی باید بدانی که آسیاب به نوبت است! هر چه می توانی به تاخیرش بینداز، اما بدان که تو نیز در صف مطرودان قرار گرفته ای و البته هیچ نگران نباش، که مهم جایگاه من و شما در نزد رب الارباب است و مردم نیز سرانجام سره را از ناسره، و سمین را از غثّ تشخیص خواهند داد و این ابتلائات ادامه دارد…
“لیمحص الله ما فی قلوبکم ”
“لیمیز الله الخبیث من الطیب… و یجعلکم شهداء”
یاسر عرب
متاسفانه در ذهن بسیاری از دوستان این روحانی منبری – رسانه ای که در لبنان تحصیل کرده و مدرک دکتری خود را از آن دیارستانده به عنوان یک روحانی روشنفکر فکر ترسیم شده است!. این نوشتار نشان می دهد به عکس او بیش از حد سنتی بوده و به درد ساختار فعلی نخواهد خورد!
وضعیت امروزمان را شبیه یک خانه در نظر بگیرید!. اتاقها،ستون ها، و تزئیناتی چون لوسترها و فرش هایی خوش نگار که زیبایی اش را دو چندان کرده اند. و دیوارهایی که سقف روی سرمان را نگه داشته، و حریم را جدا کرده اند. توی این خانه چند بچه شیطان هستند که وقت نقاشی روی دیوارهای این خانه به جای مداد رنگی،از اَره و چکش و تیشه و کلنگ استفاده می کنند. دیوارها اگر از بتون آرمه هم باشند بعد از مدتی استقامتشان تمام شده و درز و شکاف پیدا می کند!حالا از درز دیوار چه چیزها تو میاید؟ سرما و گرما ،عقرب های ریگجن، مارهای بلوچستان، تیر و ترکش های پراکنده شده از دعوا توی خانه ی همسایه، دود و غبارسمی که هوای خانه را مسموم می کند. آلودگی صوتی چون تهران، برنامه نویسی ها برای اختلافات میان دو برادر شیعه و سنی داخل خانه! و ده ها تهدید دیگر!
همه اهالی خانه فاصله ای مساوی با درز پیدا شده دارند!. و کسی که گوشش از همه تیز تر و شامه اش قوی تر است متوجه اختلاف فضا و دما و حضور جانوران موذی شده. اما صاحب خانه میهمان دارد!. دیگر حضار نیز هر کدام شانی دارند!. از وسایل خانه هم که بسیار با ارزش هستند نمی شود استفاده کرد!. چپاندن سند خانه لای درز دیوار که توجیه عقلانی ندارد. تلفن که به شدت نیاز است. لوستر که صحبتش را نکن!. فرش و قالیچه هم که حیف است!. باقی وسایل هم به همین ترتیب و شان باقی میهمانان و حضار هم که نعوذ به الله بالاتر از توجه به این خرده سوراخ هاست!
اینجاست که سر و کله این آخوند سنتی پیدا می شود!. درز لای دیوار هر شکلی باشد او خودش را به همان شکل در میاورد!.مثل بارباپاپا عوض می شود!. پلاسکو آتش گرفته؟ زائری سوله ی سرچشمه را در اختیار کسبه ی مغازه از دست داده قرار می دهد!. بین شیعه و سنی در فلان منطقه شکاف است؟ زائری مهمان کاروان برادری می شود و به منطقه می رود!. کسی جرائت ندارد در محافل رسمی اسم معضلات جنسی در جامعه مان را بیاورد؟ مهم نیست زائری خودش را گوشت دم توپ می کند!. باید برای کارکرد رو به افول مساجد در دهه نود کاری کرد؟ زائری هست. طرف عمل کلیه دارد و پول ندارد؟ زائری هست. کسی برای رونمایی فلان کتاب نیست؟ زائری هست!. یک کاروان باید برود سوریه و پیغام صلح و آتش بس در فلان منطقه شود؟ زائری میاید!. فلان هنرمند را کسی نمی شناسد و توانایی هایش را نمی بیند؟ زائری معرفی اش می کند!. بعد انتخابات شکاف گفتمانی درون دیوار روز به روز بزرگتر شده؟ زائری می رود می نشیند توی دیوار!. شکاف دائما بزرگتر می شود؟ اشکال ندارد عبایش را هم باز می کند!. کسی برای شکاف فحاشی به حافظ و مولانا لازم است؟ زائری کجاست؟. یکی باید کاری برای سوراخ حجاب اجباری کند؟ زائری را بیاورید. جوانان دین گریز شده اند؟ زائری کو؟!. به اصغر فرهادی توهین شده؟ اقای زائری!. به خندوانه بد و بیراه گفته شده؟ به زائری بگویید! فلان معلول ویلچر ندارد؟ مگر زائری مرده؟. می خواهید آسیب شناسی نهضتی کنید از جریان ارزشی؟ زائری بیا. به رئیس جمهور فحاشی شده؟. زائری برو!. به فلان شاعر بد و بیراه گفته شده؟ زائری هست. توی دیوار قوه قضاییه درزی پیدا شده و حالا همایش تجلیل از منصور نظری است؟ زائری میاید .بحران خانواده داریم؟ اَه پس این زائری چه می کند؟ چاه ویل آب کشور سوراخ است؟ زائری بدو. شکاف محیط زیستی داریم؟ ایناها! این زائری .. درز دیوار فاصله طبقاتی جر خورده؟ من میدانم با زائری!
بله! او به عکس تصور ما یک روحانی روشنفکر امروزی نشسته پای رایانه همراه نیست!. آخوند است! و وقتی همه روی مبلمان نشسته و پشتشان به شکافهاست، او مثل یک آخوند قدیمی عمامه اش را دور کمرش می بندد و با گچ و خاکِ همت و غیرت اش ملات چاره اندیشی می سازد و با همه آبرویش می برد پای شکاف توی دیوار!.
به همین دلیل است که به درد ساختار هم نمی خورد!. و الا با سوابق فرهنگی و علمی و هنری و رسانه ای اش حداقل تا بحال باید چند دوره وزیر ارشاد می شده. اما به علت همین دغدغه مندی و آخوند بازی هایش همچنان همان محمد رضا زائری به درد بخور برای همه شکافهای توی دیوار مانده است!.
اقای زائری یک روز توی یکی از همین شکاف ها تمام میشوی و ما قول می دهیم به جای اینکه از توی دیوار درت بیاوریم، همانجا دورت را یک قاب قشنگ بگیریم که برای همیشه جرز لای دیوار باشی و سند افتخار و تزئینی برای این خانه!
انجمن شهید ادواردو آنیلی (مهدی)
محمد رضا زائری روحانی مشهور و محبوبی که به جسارت دربیانش شهرت دارد و از قدمای انقلاب فرهنگی محسوب میشود امروز متنی را در کانال و اینستاگرامش نوشت که تعجب و تاسف هر انقلابی دلسوزی را بر می انگیزد.
با آقای زائری در برخی مسائل مثل آزادی حجاب اختلاف نظر داریم. اما این یک اختلاف نظر است. چه اینکه ایشان نه معاند است و نه از سر بی دردی صحبتی میکند. او در بحث حجاب نتیجه تاملات و تجربیات خود را بیان کرده تجربیاتی که خصوصا تحصیل او در کشور لبنان است زیست وتحصیلی که وی را به چنان نتایجی رسانده است.
اما زائری قسمت برجسته حوزه علمیه است که باجامعه و هنر آشنایی دارد. او برخلاف برخی از روحانیون از سر ذوق در دیگ هنر غرق نشده تا روحانیتش فدای هنری بودنش شود و یا برعکس. بلکه همانند شهید مفتح که دانشگاه و حوزه را آشتی داد وی را باید سرحلقه هنر و حوزه دانست. مردی که هم دست به قلم است و هم در هنر تصویری همچون پی نما( کمیک استریپ) کاریکاتور و طراحی و… به امام جماعت هنری انقلابی بدل شده، امامی که همه در یک چیز او شک ندارند. دلسوز است دلسوز انقلاب، دلسوز اسلام و دلسوز هنر و هنرمند و جامعه ای که در آن زیست میکند.
تحریم زائری از منبر و تحت فشار قرار دادن او از سوی دستگاههای مختلف تنها یک پیام دارد و آن اینکه فاصله مسولان با جامعه و مردم بیشتر شده و این یک زنگ خطر است. ما نیز در مقوله حجاب با او هم نظر نیستیم ولی برای این عدم هم نظری برهان داریم، نه اینکه او را به انزوا بکشنایم تا حتی از درون خودمان صدای متفاوتی شنیده نشود!!!!
اینکه بجای مباحثه و مناظره با زائری که یکی از خود جریان ارزشی است و به هیچ وجه با معاندان اسلام و ایران قابل مقایسه نیست با وی چنین شود، جای تاسف است و زنگ خطری برای اسلام. چه اینکه اسلام جز بر پایه آزاد اندیشی و تعقل بنا نشده و این افتخار هر مسلمان انقلابی است. و نیز اقایان مسول نباید فراموش کنند که ایران اسلامی ام القرای جهان اسلام است.
بله ما در بحث حجاب نقد داریم ولی نقدمان بیشتر به کارهای نکرده همین مسولان است. به بودجه هایی که به اسم حجاب خرج دوستان و رفقا و کارهای بسیار سطحی شد.
به موسسات و شرکتهای سوری که برخی رانت خوران عرصه فرهنگ برای نابودی بودجه های حجاب تاسیس کردندو نگاه کمی بیلان محورانه مسولان امر.
به نگاههای خشنی که درس حجاب و دین نداده به دنبال امتحان گرفتن از جوانان پاک دل این سرزمین بودند و هستند.
و این پیش فرض عجیب که انگار همه جوانان همچون خود آنها زائیده خانواده ای متندین و آگاه به مسائل دینی بودند و هستند.
این که امروز در جامعه حجاب جوانان مشکل دارد نتیجه همین نگاه آمرانه غیر دینی است. که به جای نگاه پدرانه و دلسوزانه هدایتگر اسلامی نشسته است.
ما معلمی نداشتیم که دلسوزانه برایمان از حجاب بگوید، و گاه معلم داشته ایم ولی مهری نداشته است.
همه میدانیم که دلسوزان برای انتقال مفاهیم دینی به جامعه و جوانان کم بوده اند هرچند ممکن است بسیاری خود را دلسوز و آگاه بدانند ولی بسیاری از همانها با برخی رفتارها و گفتارها چنان با ذهن یک جوان رفتار کرده اند که دشمن نکرده است.
اما آقای زائری باز هم میگوییم با نظر شما اختلاف نظر داریم. چرا که شما تجربه لبنان را قیاس گرفته اید اما لبنانی که امام موسی صدر به آن رفت کشوری بود که حتی شیعیان در آن پوسته دین را هم نداشتند. در اقلیت بودند و حتی نکات اولیه دینی مثل محرم ونامحرم را هم نمی داستند.
قیاس لبنان با ایرانی که ام القرای جهان اسلام است یک اشتباه استراتژیک است. ما مسلمان زاییده شدیم و ان شالله مسلمان می میرم.
با هر نگرشی که داشته ایم در فضای حسینه های امام حسین (ع)نفس کشیده ایم ما را با لبنانی که در سایه ی انقلاب ما انقلابی شده اند مقایسه نکنید.
محمدرضا زائری کیست؟
محمدرضا زائری زادهٔ ۱۳۴۹ در کرمان روحانی شیعه و مدرس دانشگاه اهل ایران است. او را عمدتا به دلیل مخالفت با حجاب اجباری می شناسند.
زائری مسئولیت خانهٔ روزنامه نگارانِ جوان و هفته نامه خانه را که در دهه ۱۳۷۰ فعالیت می کرد، بر عهده داشت. مجوز هفته نامهٔ خانه که برای نوجوانان منتشر می شد، پس از تعطیلی این نهاد باطل و زائری مدتی زندانی شد. او هم اکنون مدیر مسئول و صاحب امتیاز ماهنامه خیمه است.
زائری در حوزه علمیه تحصیلات خود را تا خارج سطح پیش برده و دارای دکتری علوم ادیان از دانشگاه قدیس یوسف بیروت است. زائری کارشناسی فقه و مبانی حقوق اسلامی از مدرسه عالی شهید مطهری؛ کارشناسی ارشد فلسفه و حکمت اسلامی از دانشگاه آزاد اسلامی و کارشناسی ارشد روابط اسلام و مسیحیت از دانشگاه قدیس یوسف بیروت دارد. او کتاب هایی نوشته که دو مورد از آن ها آشکارا به مسئله حجاب می پردازند.
او کتاب های فراوانی نیز تاکنون منتشر کرده است که برخی از آن ها عبارتند از؛ سلامنامه، خیمه گاه، گفت بگو می گویم، بیت الاحزان، خبرنگار بدون مرز، حکایت بیرونی، کتاب تنهایی، ما سخاوتمند ترین مردم دنیا هستیم، کیمیای عفو، مهر خاوران، باید رفت، قدم کلیک هایتان بر چشم، حجاب بی حجاب، نصرالله، سلام او- ترجمه زیارت ناحیه مقدسه، کتاب انقلاب، حجاب با حجاب، سبک زندگی و…

 

 

 

  تهیه و تدوین : عبد عا صی

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.