اگر باران به دلها نبارد ...

اگر باران به دلها نبارد ...

راجع به زندگی وَ مسائل مختلف آن ...
اگر باران به دلها نبارد ...

اگر باران به دلها نبارد ...

راجع به زندگی وَ مسائل مختلف آن ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

 مادر تمام آسیب های اجتماعی ...

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

 

 

 

 

 

 

 

 زهرا اکرمی در گفت و گو با شفقنا زندگی؛ فقر را ریشه بسیاری از آسیب های اجتماعی دانست و اظهار کرد: فقر با بسیاری از مسائل و آسیب‌های اجتماعی از جمله بیماری های روحی و روانی، افزایش مرگ و میر، شکست تحصیلی، انواع هنجارشکنی ها و قانون گریزی ها، خشونت، پرخاشگری، اعتیاد، جرم و مصرف دارو ارتباط دارد. بطوریکه وقتی جامعه شناسان و کارشناسان به بررسی علل و عوامل بروز آسیب های اجتماعی در جامعه می پردازند در نهایت به فقر می رسند و از آن به عنوان مادر آسیب ها یاد می کنند.
وی در ادامه تصریح کرد:
البته باید به این نکته اشاره کرد که فقر در جامعه بطور ذاتی یک مشکل و آسیب است که کشش و زمینه بروز کج روی ها را در افراد ایجاد می کنند. اما لزوما به این معنا نیست تمام افرادی که زیر خط فقر زندگی می‌کنند، افرادی نابسامان و مشکل ساز برای اجتماع هستند.
 ازدواج های ناشی از فقر
این مددکار اجتماعی همچنین اظهار کرد: بر اساس بررسی های انجام شده و مراجعه حضوری مددجویان به مراکز خیریه مشخص شد که متاسفانه بسیاری از خانواده ها در مناطق پایین شهر و حاشیه نشین برای فرار از فقر و شرایط زندگی تن به ازدواج های زودهنگام، ناموفق و بدون شناخت می دهند و این ازدواج ها در همان سال های اول زندگی به طلاق منجر می شود و این خود چرخه آسیب های اجتماعی را افزایش می دهد.
 اکرمی در ادامه یادآور شد: یکی از غم انگیزترین مواردی که در طول دوران مددجویی خودم دیدم این بود که برای رفع مشکل و تحقیق به منزل یکی از مددجویان خود در جنوب شهر مراجعه کردم
پدر خانواده به دلایلی در زندان بود و فقر در زندگی این خانواده 7 نفره بیداد می کرد. اما قسمت غم انگیز این خانواده ازدواج بدون مهریه دختر 14 ساله با فردی 38 بود که هیچ معیار درست برای شروع زندگی مشترک نداشت.
 زنانه شدن اعتیاد
 این مددکار اجتماعی یکی از موسسات فعال خیریه تهران، زنانه شدن اعتیاد را یکی دیگر از آسیب های نوظهور اجتماعی در جامعه دانست و گفت: تصور اکثر افراد جامعه در مورد اعتیاد این است که موادمخدر و سوء مصرف مواد پدیده‌ای مردانه است و زنان کمتر از مردها به اعتیاد روی می‌آورند، به خصوص در کشور ما حتی سیگار کشیدن زنان و دختران تعجب اطرافیان را بر می‌انگیزد، اما واقعیت این است که امروزه اعتیاد در میان برخی زنان جامعه (هرچند کمتر از مردان) وجود دارد و برخی خانواده‌ها با این معضل دست و پنجه نرم می‌کنند و حتی این امر به پدیده ای عادی در جامعه تبدیل می شود.
10درصد معتادان را زنان تشکیل می دهد
 به گفته وی، نمی توان آمار دقیقی از میزان اعتیاد زنان در جامعه ارائه داد چرا که در این زمینه بررسی دقیقی انجام نشده است اما بسیاری از کارشناسان اعلام می کنند حدود 10 درصد از معتادان را زنان تشکیل می دهند و نسبت مراجعین ترک اعتیاد در زنان و مردان یک به هفده است؛ یعنی در مقابل 17 نفر مردی که برای ترک مراجعه می‌کنند، یک زن وجود دارد که برای ترک به مراکز ترک اعتیاد رجوع می‌کند و این آمار نشان می‌دهد که در مراجعین نیز آمار زنان به نسبت قابل توجهی کمتر از مردان است؛ البته باید به این نکته توجه داشت که مراکز درمان ترک اعتیاد کمتر برای زنان تعریف شده است و بیشتر به مردان اختصاص دارد.
 وقتی اعتیاد قبح خود را از دست می دهد
اکرمی یادآور شد: اگر چه نسبت مصرف مواد مخدر در بین زنان در مقایسه به مردان پایین است اما این آمار در برخی مناطق تهران بسیار بالا است و اعتیاد زنان زشتی خود را در بین خانواده ها از دست داده است. اگر چه بسیاری از کارشناسان معتقد هستند اعتیاد به قشر خاصی تعلق ندارد، امروزه همه اقشار جامعه با این معضل درگیر هستند اما من معتقد هستم زمینه خانوادگی و منطقه محل زندگی از مهم ترین عوامل گرایش به مصرف مواد مخدر است.
 دلایل اعتیاد زنان
این مددکار اجتماعی به دلایل دیگر اعتیاد زنان اشاره کرد و گفت: علل و دلایل مختلفی برای اعتیاد زنان در جامعه وجود دارد اما بر اساس مطالعاتی که اخیرا در زمینه زنانه شدن اعتیاد انجام شده است کاهش وزن، تناسب و زیبایی اندام، بی انگیزه گی، افسردگی، همراهی با همسران معتاد، تفریح، کاهش وزن، نداشتن اعتماد به نفس، بیکاری و تبلیغات نادرست و فریبنده عمده‌ترین دلایل گرایش زنان به اعتیاد به شمار می‌رود که طی چند سال اخیر زنان به این منظور به سمت موادمخدر کشیده شده‌اند.
15تا 22 سالگی سن شروع اعتیاد
 وی با تاکید بر اینکه
بیشتر زنان اعتیاد را از سن 15 تا 22 سالگی شروع می کنند افزود: همانطور که اشاره شد آمار معتادان زن در مقایسه با مردان بسیار پایین است اما متاسفانه رشد اعتیاد در زنان بسیار سریع‌تر از مردان است و اثرگذاری اعتیاد یک زن در جامعه و پیامدهای غیر مستقیم آن شاید ده‌ها برابر آثار و تبعات اعتیاد یک مرد باشد. زنان به لحاظ جایگاه مادری در خانواده بی تردید از نقش محوری در امر تربیت برخوردارند و درگیری آنها با اعتیاد قطعا فرزندان را با مخاطرات فراوانی مواجه و بنیان های زندگی خانوادگی را متزلزل می کند.
 نقش رسانه ها در کنترل اعتیاد
اکرمی با تاکید بر نقش رسانه ها در پیشگیری از افزایش اعتیاد زنان گفت: رسانه ها در این زمینه نقش مهمی می توانند ایفا کنند. آنان باید به پیشگیری و درمان توجه کنند. تقویت باورها و ارزش‌های دینی و اخلاقی و ترویج شیوه‌های انتخاب همسر مناسب و جلوگیری از شرکت دختران در مهمانی‌های شبانه و تشویق دوستی آنان با انسان های صالح از دیگر راهکارهای پیشگیری از اعتیاد است.
 ضرورت آشنایی با زمینه های بروز اعتیاد

این پژوهشگر اجتماعی در پایان با تأکید بر اینکه ضرورت آشنایی با عوامل زمینه ساز مستعد کننده اعتیاد، گفت: شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد و تدوین انواع سیاست های پیشگیرانه لازم نظیر انتخاب نوع درمان اقدامات خدماتی، حمایتی و مشاوره‌ای زمینه های مستعدکننده اعتیاد در جامعه را از بین برد.

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

شما امروز بوى مادرم را می دادید ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

 شما امروز بوى مادرم را می دادید ... 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

http://s6.picofile.com/file/8246118676/M8DARE_P3RO_FARTUT_7.jpg

 

http://s2.picofile.com/file/8261162742/M8DAR_MOHAB_BAT_1jpg.jpg

 

http://s1.picofile.com/file/8261163418/M8DAR_MOHAB_BAT_2jpg.jpg

 

http://s1.picofile.com/file/8261163892/M8DAR_MOHAB_BAT_3jpg.jpg

 

 

 در روز اول سال تحصیلى، خانم تامپسون معلّم کلاس پنجم دبستان وارد کلاس شد و پس از صحبت هاى اولیه، مطابق معمول به دانش آموزان گفت که همه آن ها را به یک اندازه دوست دارد و فرقى بین آنها قائل نیست. البته او دروغ می گفت و چنین چیزى امکان نداشت. مخصوصاً این که پسر کوچکى در ردیف جلوى کلاس روى صندلى لم داده بود به نام «تدى استوارد» که خانم تامپسون چندان دل خوشى از او نداشت. تدى سال قبل نیز دانش آموز همین کلاس بود. همیشه لباس هاى کثیف به تن داشت، با بچه هاى دیگر نمی جوشید و به درسش هم نمی رسید. او واقعاً دانش آموز نامرتبى بود و خانم تامپسون از دست او بسیار ناراضى بود و سرانجام هم به او نمره قبولى نداد و او را رفوزه کرد.
 امسال که دوباره تدى در کلاس پنجم حضور می یافت، خانم تامپسون تصمیم گرفت به
پرونده تحصیلى سال هاى قبل او نگاهى بیاندازد تا شاید به علّت درس نخواندن او پی ببرد و بتواند کمکش کند.
معلّم کلاس اول تدى در پرونده اش نوشته بود: تدى دانش آموز باهوش، شاد و با استعدادى است. تکالیفش را خیلى خوب انجام می دهد و رفتار خوبى دارد. "رضایت کامل".
معلّم کلاس دوم او در پرونده اش نوشته بود: تدى دانش آموز فوق العاده اى است. همکلاسیهایش دوستش دارند ولى او به خاطر بیمارى درمان ناپذیر مادرش که در خانه بسترى است دچار مشکل روحى است.
معلّم کلاس سوم او در پرونده اش نوشته بود: مرگ مادر براى تدى بسیار گران تمام شده است. او تمام تلاشش را براى درس خواندن می کند ولى پدرش به درس و مشق او علاقه اى ندارد. اگر شرایط محیطى او در خانه تغییر نکند او به زودى با مشکل روبرو خواهد شد.
معلّم کلاس چهارم تدى در پرونده اش نوشته بود: تدى درس خواندن را رها کرده و علاقه اى به مدرسه نشان نمی دهد. دوستان زیادى ندارد و گاهى در کلاس خوابش می برد.
 خانم تامپسون با مطالعه پرونده هاى تدى به مشکل او پى برد و از این که دیر به فکر افتاده بود خود را نکوهش کرد. تصادفاً فرداى آن روز، روز معلّم بود و همه دانش آموزان هدایایى براى او آوردند. هدایاى بچه ها همه در کاغذ کادوهاى زیبا و نوارهاى رنگارنگ پیچیده شده بود، بجز هدیه تدى که داخل یک کاغذ معمولى و به شکل نامناسبى بسته بندى شده بود. خانم تامپسون هدیه ها را سرکلاس باز کرد. وقتى بسته تدى را باز کرد یک دستبند کهنه که چند نگینش افتاده بود و یک شیشه عطر که سه چهارمش مصرف شده بود در داخل آن بود. این امر باعث خنده بچه هاى کلاس شد امّا خانم تامپسون فوراً خنده بچه ها را قطع کرد و شروع به تعریف از زیبایى دستبند کرد. سپس آن را همانجا به دست کرد و مقدارى از آن عطر را نیز به خود زد. تدى آن روز بعد از تمام شدن ساعت مدرسه مدتى بیرون مدرسه صبر کرد تا خانم تامپسون از مدرسه خارج شد. سپس نزد او رفت و به او گفت: خانم تامپسون، شما امروز بوى مادرم را می دادید. خانم تامپسون، بعد از خداحافظى از تدى، داخل ماشینش رفت و براى دقایقى طولانى گریه کرد. از آن روز به بعد، او آدم دیگرى شد و در کنار تدریس خواندن، نوشتن، ریاضیات و علوم، به آموزش "زندگی" و "عشق به همنوع" به بچه ها پرداخت و البته توجه ویژه اى نیز به تدى می کرد.
پس از مدتى، ذهن تدى دوباره زنده شد. هر چه خانم تامپسون او را بیشتر تشویق می کرد او هم سریعتر پاسخ می داد. به سرعت او یکى از با هوش ترین بچه هاى کلاس شد و خانم تامپسون با وجودى که به دروغ گفته بود که همه را به یک اندازه دوست دارد، امّا حالا تدى محبوبترین دانش آموزش شده بود.
 یکسال بعد، خانم تامپسون یادداشتى از تدى دریافت کرد که در آن نوشته بود شما بهترین معلّمى هستید که من در عمرم داشته ام.
شش سال بعد، یادداشت دیگرى از تدى به خانم تامپسون رسید. او نوشته بود که دبیرستان را تمام کرده و شاگرد سوم شده است. و باز هم افزوده بود که شما همچنان بهترین معلمى هستید که در تمام عمرم داشته ام.
چهار سال بعد از آن، خانم تامپسون نامه دیگرى دریافت کرد که در آن تدى نوشته بود با وجودى که روزگار سختى داشته است امّا دانشکده را رها نکرده و به زودى از دانشگاه با رتبه عالى فارغ التحصیل می شود. باز هم تأکید کرده بود که خانم تامپسون بهترین معلم دوران زندگیش بوده است.
چهار سال دیگر هم گذشت و باز نامه اى دیگر رسید. این بار تدى توضیح داده بود که پس از دریافت لیسانس تصمیم گرفته به تحصیل ادامه دهد و این کار را کرده است. باز هم خانم تامپسون را محبوبترین و بهترین معلم دوران عمرش خطاب کرده بود.
   
امّا این بار، نام تدى در پایان نامه کمى طولانی تر شده بود: دکتر تئودور استوارد.
ماجرا هنوز تمام نشده است. بهار آن سال نامه دیگرى رسید. تدى در این نامه گفته بود که با دخترى آشنا شده و می خواهند با هم ازدواج کنند. او توضیح داده بود که پدرش چند سال پیش فوت شده و از خانم تامپسون خواهش کرده بود اگر موافقت کند در مراسم عروسى در کلیسا، در محلى که معمولاً براى نشستن مادر داماد در نظر گرفته می شود بنشیند.
خانم تامپسون بدون معطلى پذیرفت و حدس بزنید چکار کرد؟ او دستبند مادر تدى را با همان جاهاى خالى نگین ها به دست کرد و علاوه بر آن، یک شیشه از همان عطرى که تدى برایش آورده بود خرید و روز عروسى به خودش زد.
تدى وقتى در کلیسا خانم تامپسون را دید او را به گرمى هر چه تمامتر در آغوش فشرد و در گوشش گفت:
خانم تامپسون از این که به من اعتماد کردید از شما متشکرم. به خاطر این که باعث شدید من احساس کنم که آدم مهمى هستم از شما متشکرم. و از همه بالاتر به خاطر این که به من نشان دادید که می توانم تغییر کنم از شما متشکرم.
خانم تامپسون که اشک در چشم داشت در گوش او پاسخ داد: تدى، تو اشتباه می کنى. این تو بودى که به من آموختى که می توانم تغییر کنم.
من قبل از آن روزى که تو بیرون مدرسه با من صحبت کردى، بلد نبودم چگونه تدریس کنم. 

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

سخنرانی وُ موعظه بس است ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

 

 سخنرانی وُ موعظه بس است ...

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

  فرض محال که محال نیست. فرض کنیم پیرزن های وسواسی صفه نشین مسجد و بازار و کوچه بپذیرند که آب مایه حیات است نه جاروی حیاط و طی یک تصمیم انقلابی اراده کنند که عادت نادرست استفاده مسرفانه از آب لوله کشی را برای همیشه ترک کنند یا شهروندان مدرن و مبادی آداب و وظیفه شناس در اقدامی خودجوش و داوطلبانه تمامی شیرآلات خانگی و شرکت و اداره شان را به نوع کم مصرف تغییر دهند.همینطور میشود تصور کرد تمام کولرهای خانگی و اداری از نوع آبی به گازی تبدیل شده و مصرف آب در این بخش به صفر برسد.با این اوصاف آیا بحران آب دیار ما مهار شده و ما میتوانیم امیدوار باشیم که در طول سال در زمینه آب شرب مشکلی نخواهیم داشت؟

در بلاد عقب افتاده،جهان سوم یا کمی محترمانه بگوییم کشورهای در حال توسعه،یکی از عادات قابل بحث،کلی و بدون آمار و ارقام مصاحبه کردن و اطلاعات دادن است.به کار بردن کلمات بسیار، خیلی ، قابل توجه،کم،پایین و مواردی از این دست در گفتگوها،مقالات و روزنامه های ما عادی است.علت را شاید بتوان پیش بینی راه فرار برای مواقعی دانست که ممکن است گفته ها و اطلاعات ما نادرست باشد لذا میتوانیم توجیهاتی برای فریب مخاطب داشته باشیم و جایگاه خود را به عنوان کارشناس همه چیزدان حفظ کنیم.با شروع گرما و افزایش نیازهای آبی شهروندان در و دیوار شهر و ادرات پر میشود از انواع شعارها و توصیه ها ،که کمبود آب جدی است.دچار خشکسالی هستیم. مصرف آب مسرفانه است.سردوش های حمام را به نوع کم مصرف تغییر دهید و... مشخص است که این توصیه ها تاثیر چندانی نداشته و بحران کمبود آب روز بروز در شهرضای ما گسترده تر میشود.

چرا هیچیک از این توصیه ها جدی گرفته نمیشود؟ و در صورتی که این توصیه ها عملی شود تا چه حد در حل مشکل کم آبی موثر است؟چرا در زمینه مصرف درست آب فرهنگ سازی نشده است؟پاسخ سوال اول مشخص است چون آنچه خواسته میشود واقع بینانه نیست.هزینه تغییر شیرآلات ساختمانی به نوع کم مصرف بالاتر از توان خانوارهاست و تا مجبور به تعویض آن نشوند چنین کاری را نخواهند کرد.کولرهای گازی گرانتر از نوع آبی است و مصرف برق بیشتری هم دارند.پاسخ سوال سوم هم این است که آموزش مصرف بهینه آب در مدارس و مهدها یک موضوع لوکس و مخصوص ملل مترقی است و آموزش و پرورش وقت و منابعی برای این مورد ندارد.اما پاسخ به سوال دوم کمی سخت تر است.تا کنون هیچ استانداردی مبنی بر سرانه مصرف آب برای شهری با جغرافیای شهرضا ارائه نشده است.به این معنی که اگر در تهران مصرف سرانه استاندارد یک عدد مشخص است برای شهر ما چه عددی مطلوب است تا نیازهای آشامیدنی و بهداشتی شهروندان تامین شود.ای کاش کسی منصفانه جواب میداد اگر اکثریت شهروندان ما تمام موارد توصیه شده برای صرفه جویی را مراعات کنند،آنوقت آب کافی برای مصرف وجود خواهد داشت؟

آیا آنهایی که مسئولیت مستقیم یا غیرمستقیم در تامین پایدار نیازهای آبی این شهر داشته و دارند پیش بینی امروز و فردای ما را کرده اند؟آیا روند مهاجر پذیری شهرضا و سکونت روزافزون ساکنان شهرها و روستاهای اطراف رصد شده و پیش بینی نیازهای آن میشود؟فرضا که از بحران امسال با استفاده از ظرفیت آب چاههای کشاورزی و تزریق آن به شبکه آب لوله کشی عبورکردیم.آیا به تعویق انداختن بحران به معنی حل آن است؟سالها کم کاری و بی مسئولیتی در قبال مسائل و مشکلات شهرضای ما رفته رفته به مرز بحران رسیده و اگر فکری برای آن نشود تبدیل به تراژدی میشود.

کمبود بودجه مشکل مهمی است اما بی لیاقتی برخی از آن مهمتر است. اگر کسانی بر اساس حقی که دارند مصمم هستند در این منطقه زندگی کنند باید منابع آبی مورد نیازشان هم تامین شود.نمیشود به شهروندان تحکم کرد.اما میتوان برای نیازهای مردم تدبیر و اقدام کرد.

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

آقای رئیس جمهور لطفا توجه کنید که ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

 آقای رئیس جمهور لطفا توجه کنید که ... 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

  به گزارش گفتوگو نیوز از ایسنا، حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی در سخنانی در اجلاس جهانی شوراها و شهرداران 2016،‌ اظهار کرد: همانطور که باید قدم به قدم بودجه کشور را از درآمدهای نفتی جدا کنیم و درآمد نفتی برای سرمایه‌گذاری های ماندگار در کشور باشد از آن طرف هم برای اداره شهرها باید راهی پیدا کنیم که درآمد پایدار و سالم باشد. ((( متأسفانه تاکنون اگر قدمی هم در این راستا براشته شده، بسیار ناچیز بوده است _ عـبـــد عـاصـی ))).  
رئیس جمهور در ادامه بیان کرد:
نگاهمان به آسمان است که خدا روزی برساند. شهرداری‌ها نیز نگاهشان به بلندمرتبه‌هاست که بالاتر بروند تا بتوانند پول تراکم بگیرند و کشور را اداره کنند. نمی‌خواهم به شهرداری یا شورای شهر نقد کنم، مشکل وجود دارد، باید دست به دست هم دهیم و مشکل را حل کنیم و برای اینکه مردم از زحمات شوراها و شهرداران احساس لذت بیشتری داشته باشند باید از تجربه‌های کشورهای دیگر نیز استفاده کرده و بهره‌برداری کنیم.
 روحانی با تأکید بر اینکه شوراها راه بهتری برای اداره و توسعه کشور هستند، گفت: در کشور ما 117 هزار نفر در شوراهای شهر و روستا تاکنون مسئولیت بر عهده گرفته و قدم‌های بسیاری را برای عمران و آبادنی کشور برداشته‌اند
((( متأسفانه در تهران که این شوراها عمدتاٌ جناحی عمل کرده-اند! ... _ عـبـــد عـاصـی ))).   شوراها اقدامی بزرگ در اجرای مردم‌سالاری دینی است.
 وی در ادامه خاطرنشان کرد: برای اداره شهرها اقدامات خوبی انجام شده اما اقدامات دیگری هم باید به کمک بیاید. ما امروز به یک مدیریت یکپارچه نیازمندیم و اگر به قوانینی نیاز داریم باید آنها را تأمین کنیم. هم لایحه نظام مدیریت شهری و هم لایحه درآمد پایدار برای شهرداری‌ها مراحل خود را در دولت طی می‌کنند و تقدیم مجلس خواهند شد. با قوانین جدید حتماً راه را برای حرکت دقیق‌تر شوراها و شهرداری‌ها فراهم می‌شود.
 وی با بیان اینکه نداشتن درآمد پایدار برای شهرداری‌ها، مشکلات فراوانی را برای شهرها و حتی روستاها به وجود آورده است، افزود: امروز با وجود آنکه در شهرها مخصوصاً تهران کارهای بزرگی انجام شده و پل‌ها، تونل‌ها، بزرگراه‌ها، قطار شهری و بوستان‌های مختلفی احداث شده است،
ولی مردم احساسی که در برابر این همه کار باید داشته باشند را ندارند. چون وقتی می‌خواهیم یک پل یا تونل درست کنیم گاهی از تراکم استفاده می‌کنیم و گاهی از تغییر کاربری اراضی.
 رئیس دولت تدبیر و امید در ادامه با اشاره به اینکه ما مشکلاتی برای شهر به وجود می‌آوریم تا بزرگراهی را ایجاد کنیم،‌ اظهار کرد:
پول احداث بزرگراه از چند برج بلند می‌رسد. سپس همان جمعیت برج به بزرگراه‌ها می‌آیند و رفت و آمد کند می‌شود یا ما برای ایجاد یک بوستان و کاشت نهال در این بوستان، یک باغ با درختان چندین ساله را از بین می‌بریم. یعنی از یک طرف نعمتی درست شده و از طرفی نغمت.
 روحانی با تأکید بر اینکه ما در شهرها معضلات و بحران‌های فراوانی از جمله  زلزله و مهمان ناخوانده ریزگردها را داریم، تصریح کرد:
در کشورهای پیشرفته برای مقابله با این اقدامات، اقدامات بازدارنده انجام شده و خسارت این بحران‌ها بسیار کم است زیرا پیش‌بینی و پیش‌گیری‌های لازم انجام شده است. در آنجا هم ریزگردها برای مردم مشکل درست می‌کنند، اما نحوه ساخت و ساز و ویژگی درب و پنجره‌ها به گونه‌ای است که مردم می‌توانند در داخل ساختمان از خود حراست کنند. ما هم باید در این زمینه قدم‌های فراوانی برداریم.
 روحانی در ادامه اظهارات خود با اشاره به مشکلات زیست محیطی کشور، گفت: محیط زیست یک زمانی امری تجملاتی بود اما امروز ضرورت زندگی ماست.
ما اگر توسعه را با حفظ محیط زیست همراه نکنیم نمی‌توانیم سلامت مردم را تضمین کنیم. در دولت یازدهم اقدامات بسیار اساسی در زمینه مسائل زیست محیطی انجام داد. به طور مثال برای ما مهم بود که دریاچه ارومیه به محل ریزگردها تبدیل نشود و امروز خوشحالم که دریاچه ارومیه در حالت تثبیت قرار گرفته و غرب کشور از یک خطر بزرگ مصون شده است ((( انشاالله که با حاکمیت قانون، این دریاچه به شوره-زار تبدیل نشود_عـبـــد عـاصـی ))).
 وی در ادامه افزود: خوشحالیم که تولید بنزین یورو4 به بیش از 25 میلیون لیتر رسیده و تولید گاز هم در روز 140 میلیون متر مکعب اضافه شده است و به همین دلیل سوخت مازوت نیروگاه‌ها کاهش یافته است. ما می‌خواهیم فقط 9 درصد سوخت نیروگاه‌ها مایع باشد تا به محیط زیست کمک کنیم.
 روحانی همچنین با بیان اینکه نحوه تدفین پسماندها و فاضلاب‌ها بسیار مهم است، خاطرنشان کرد: ما باید با استفاده از سرمایه داخلی و مشارکت دیگران قدم‌های بزرگی برای حفظ محیط زیست برداریم. ما می‌توانیم از سرمایه و تکنولوژی خارجی و همچنین از تجربه دیگران در مدیریت بهره برده و البته تجربه خود را هم به آنها منتقل کنیم.
 به گزارش ایسنا، رئیس جمهور کشورمان در بخش دیگری از اظهارات خود با انتقاد از اینکه در کشور به اندازه کافی بار حمل و نقل به دوش ریل گذاشته نشده است، خاطرنشان کرد:
در هر جای دنیا در شهرهای بزرگ دو راه ‌آهن حومه وجود دارد که مرکز شهرها را به شهرهای اقماری متصل می‌کند. ما هم باید این کار را انجام دهیم، البته در دولت هم سرمایه‌گذاری بزرگی برای ریل انجام شده است ((( حمل وُ نقل ریلی با مدیریت درست ، امکان جذب پولهای سرگردان را می-تواند با «فروش سهام» فراهم کند_ عـبـــد عـاصـی ))).
 روحانی در ادامه با تأکید بر اینکه شهر هوشمند و الکترونیکی باید سریع‌تر ایجاد شود تا بسیاری از رفت‌ وُ آمدها و ایستادن در صف‌ها جای خود را به ارتباطات در شبکه‌های مجازی دهد، گفت: دولت در این زمینه تلاش زیادی کرده است.
با ایجاد شهر هوشمند و الکترونیکی ما سلامت اداری را هم تضمین می‌کنیم. با این کار فسادها به مراتب کاهش می‌یابد. مبارزه با فساد با موعظه، سخنرانی، قانون، دادگاه یا شلاق حل نمی‌شود. البته دادگاه و قانون هم لازم است اما از راه علمی باید با ریشه‌های فساد برخورد شود ((( حتماٌ منظورتان این نیست که مفسدان بزرگ بخاطر عدم اطلاعات علمی لازم ، مرتکب فساد میشوند! ... _ عـبـــد عـاصـی ))).
 رئیس دولت تدبیر و امید در بخش دیگری از اظهارات خود با انتقاد از نحوه معماری در بعضی شهرها، گفت: یک نخست وزیر معروف به من گفت من همه دنیا را دیده‌ام اما زیباتر از اصفهان ندیده‌ام. با این وجود ما در بعضی شهرها و خیابان‌های خود احساس بهم‌ریختگی در معماری می‌کنیم که آلودگی بصری ایجاد کرده و انسان مجبور است اصلاً به خیابان نگاه نکند.
ما شاهد ساختمان‌های بی‌نظم و کج و معوج هستیم. ما باید هویت فرهنگی و دینی خود را در معماری حفظ کنیم و ببینیم در اصفهان چگونه معماران، علما و اندیشمندان ما شهر را طراحی کردند.
 به گزارش ایسنا، رئیس جمهور در بخش ابتدایی سخنان خود در نخستین اجلاس جهانی شوراها و شهرداری‌ها، گفت: ارتباط شهرهای جهان با یکدیگر عاملی برای پیوندهای عاطفی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، علمی و مدیریتی بین کشورهای مختلف است. این عاملی است برای نزدیک‌تر شدن اجتماعات، ملت‌ها، مناطق و در نهایت کشورهای جهان نسبت به هم.
 وی اظهار کرد: در طول ‌سال‌های اخیر به دلیل گسترش وسایل ارتباطی و تسهیل گردشگری و همچنین گسترش فضای مجازی، ارتباط شهرها و افکار و نظرات به هم نزدیک شده و از این طریق پایه تعامل فرهنگ‌ها فراهم شده است.
 رئیس جمهور با بیان اینکه اگر بخواهیم در جهان به یک ثبات و آرامش قابل قبول برسیم باید تحمل و بردباری خود را افزایش دهیم و تمایزهای فرهنگ‌های مختلف را بپذیریم، گفت:
قابل تفاهم بودن افکار و فرهنگ‌ها گوناگون را باید قبول کنیم. اگر می‌خواهیم از خشونت، افراطی‌گری و تروریسم فاصله گرفته و به صلح پایدار در جهان دست پیدا کنیم باید بردباری خود را افزایش داده و به فرهنگ یکدیگر احترام بگذاریم.
 رئیس دولت تدبیر و امید خاطرنشان کرد: امروز ارتباط ایران در شرایط پس از برجام با کشورهای دیگر از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی آسان‌تر و نزدیک‌تر شده و ما از این فضا برای استفاده از تجربه یکدیگر باید بهره‌برداری کنیم.
 روحانی با بیان اینکه در طول تاریخ شهرهای بزرگ آینه‌ای بودند که تمدن یک ملت را به نمایش گذاشتند، افزود:
نحوه چیدمان مناطق مسکونی، تجاری، اقتصادی، عبادتگاه‌ها و مناطق علمی نشانگر شیوه نگرش عالمان و متفکران آن جامعه بوده است.
 روحانی با تأکید بر اینکه شوراها جایگاه ویژه و خاصی در جهان دارند، اظهار کرد: ریشه تفکر شوراها در ایران اسلامی از اعتقادات دینی و سیره پیامبر (ص) و معصومین (ع) به دست آمده است. حکومت اسلامی در زمان پیامبر(ص) هم از پیمان عقبه آغاز و سپس با بیعت استحکام یافت.
برخلاف آنچه از اسلام به نادرست بیان می‌شود اساس حکومت اسلامی بر مبنای آرای مردم و بالاتر از آن بر اساس بیعت مردم با فرد صالحی است که در چارچوب احکام و مقررات اسلامی عمل می‌کند.

 وی در پایان، گفت: قانون اساسی ما درباره شوراها هم برگرفته از همین تفکر اسلامی است. ما در کشور تنوعی از اقوام، سلایق و ویژگی‌های اقلیمی داریم و هرچه بتوانیم در اداره شهرهای خود از نظرات مردم بیشتر استفاده کنیم، بهتر می‌توانیم سلایق آنها را به کرسی بنشانیم.

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

عـیـنـــک خـــودپـرسـتـــی ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

 عـیـنـــک خـــودپـرسـتـــی ... 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

http://s2.picofile.com/file/8260747792/XODPASANDY_1.jpg

 

http://s2.picofile.com/file/8260748584/XODPASANDY_2.jpg

 

http://s1.picofile.com/file/8260748934/XODPASANDY_3.jpg

 

 

  روزی از یک دکتر دعوت کردند تا در جمع معتادان به الکل سخنرانی کند. دکتر قصد داشت عملا به افراد حاضر در آن جمع نشان دهد که نوشیدن الکل برای سلامتی بسیار مضر و خطرناک است.
او دو لیوان برداشت. در یکی از لیوان ها آب مقطر و در لیوان دومی الکل ریخت. سپس یک کرم خاکی را در لیوان آب مقطر انداخت. کرم آرام آرام شنا کرد و خود را به سطح آب رساند. آنگاه یک کرم خاکی دیگر داخل لیوان محتوی الکل خالص انداخت. کرم پیش روی همه تکه تکه شد.
دکتر رو به جمعیت کرد و پرسید چه نتیجه‌ای می‌توانند از این آزمایش بگیرند. یکی از حضار جواب داد: «اگه الکل بخورید، کرم وارد معده شما نمی‌شود!»
هنگامی که چیزی را، چه خوب و چه بد، باور داریم، سعی می‌کنیم به همه چیز از همان منظر نگاه کنیم. ما همان حرفی را می‌شنویم که خواهان شنیدنش هستیم و بر همان اساس نیز استنباط می‌کنیم، تا اینکه شکل عادت به خود بگیرد. مهم آن است که برای اتخاذ تصمیم عاقلانه، بر تمامی زوایای یک رخداد دقیق شویم.

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی