اگر باران به دلها نبارد ...

اگر باران به دلها نبارد ...

راجع به زندگی وَ مسائل مختلف آن ...
اگر باران به دلها نبارد ...

اگر باران به دلها نبارد ...

راجع به زندگی وَ مسائل مختلف آن ...

تو هیچی نمی شی ، هیچی!


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 
 

 تو هیچی نمی شی ، هیچی!

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید  

 

http://s8.picofile.com/file/8276134800/ASHKE_KUDAK_1.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8276135318/ANDUHN8K_KUDAK_2.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8276136618/ANDUHN8K_KUDAK_3.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8276137100/ANDUHN8K_KUDAK_6.jpg

 

  پرونده اش را زیر بغلش گذاشتند و بیرونش کردند .
 ناظم با رنگ قرمز و چهره برافروخته فریاد کشید:
 بهت گفته باشم، تو هیچی نمی شی ، هیچی!
 مجتبی نگاهی به همکلاسی هایش انداخت،
 آب دهانش را قورت داد
 خواست چیزی بگوید اما، سرش را پایین انداخت و رفت.
 برگۀ مجتبی، دست به دست بین معلم ها می گشت.
 اشک و خنده دبیران در هم آمیخته بود ...
 امتحان ریاضی ثلث اول :
 سوال : یک مثال برای مجموعه تهی نام ببرید.
 جواب : مجموعه آدم های خوشبخت فامیل ما.
 سوال : عضو خنثی در جمع کدام است؟
 جواب : حاج محمود آقا، شوهر خاله ریحانه که بود و نبودش در جمع خانواده هیچ تاثیری ندارد
 و گره ای از کار هیچ کس باز نمی کند.
 سوال : خاصیت تعدی در رابطه ها چیست؟
 جواب : رابطه ای است که موجب پینه دست پدرم، بیماری لاعلاج مادرم و گرسنگی همیشگی ماست.
 معلم ریاضی اشکش را پاک کرد و ادامه داد:
 سوال : نامساوی را تعریف کنید.
 جواب : نامساوی یعنی ، یعنی ، رابطه ما با آنها ، از مابهتران؛
 اصلا نامساوی که تعریف و تمجید ندارد، الهی که نباشد.
 سوال : خاصیت بخش پذیری چیست؟
 جواب : همان خاصیت پول داری است آقا که اگر داشته باشی در بخش بیمارستان پذیرش می شوی و گرنه مثل خاله سارا بعد از جواب کردن بیمارستان تو راه خانه فوت می کنی.
 سوال : کوتاه ترین فاصله بین دو نقطه چه خطی است؟
 جواب : خط فقر ، که تولد لیلا ، خواهرم را ، سریعا به مرگش متصل کرد
 برگه در این نقطه کمی خیس بود و غیر خوانا ، که شاید اثر قطره اشک مجتبی بود.
 معلم ریاضی ، ادامه نداد برگه را تا کرد ، بوسید و در جیبش گذاشت.
 مجتبی دم در حیاط مدرسه رسیده بود ،
 برگشت با صدای لرزانش فریاد زد:
 آقا اجازه؟ گفتید هیچی نمی شیم؟ هیچی؟
 بعد عقب عقب رفت، در حیاط را بوسید
 و پشت در گم شد ...

 

 عکس، تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.