اگر باران به دلها نبارد ...

راجع به زندگی وَ مسائل مختلف آن ...

اگر باران به دلها نبارد ...

راجع به زندگی وَ مسائل مختلف آن ...

گفتا خُنُک نسیمی، کز کوی دلبر آید

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s8.picofile.com/file/8269990784/EM8ME_ZAM8N_FRAJ_2.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8269991292/EM8ME_ZAM8N_FRAJ_4.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8269991842/EM8ME_ZAM8N_FRAJ_5.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8269992400/EM8ME_ZAM8N_FRAJ_1.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8269992926/EM8ME_ZAM8N_FRAJ_3.jpg

 

گفتا خُنُک نسیمی، کز کوی دلبر آید

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 گفتم غم تو دارم ،گفتا غمت سر آید / گفتم که ماه من شو ،گفتا اگر برآید 
 گفتم ز مهرورزان، رسم وفا بیاموز / گفتا ز خوبرویان ،این کار کمتر آید 
 گفتم که بر خیالت، راه نظر ببندم / گفتا که شب رو است او، از راه دیگر آید 
 گفتم که بوی زلفت ،گمراهِ عالَمَم کرد / گفتا اگر بدانی، هم اوت رهبر آید 
 گفتم خوشا هوایی، کز باد صبح خیزد / گفتا خُنُک نسیمی، کز کوی دلبر آید 
 گفتم که نوش لعلت ،ما را به آرزو کشت / گفتا تو بندگی کن، کو بنده پرور آید 
 گفتم دل رحیمت ،کی عزم صلح دارد / گفتا مگوی با کس، تا وقت آن درآید 
 گفتم زمان عشرت، دیدی که چون سر آمد / گفتا خموش حافظ،کاین غصه هم سر آید 
 «حافظ »

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.