اگر باران به دلها نبارد ...

راجع به زندگی وَ مسائل مختلف آن ...

اگر باران به دلها نبارد ...

راجع به زندگی وَ مسائل مختلف آن ...

گدایی کن تا محتاج خلق نشوی! ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

 گدایی کن تا محتاج خلق نشوی! ... 

 

http://s8.picofile.com/file/8273499176/GED8EE_BAA_DOXTARASH_1.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8273499526/GED8EE_BAA_DOXTARASH_2.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8273500126/GED8EE_7.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8273500568/GED8EE_3.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8273501050/GED8EE_4.jpg

 

 

 یه مهندس یک گدایی رو با دخترش دید که گدایی میکردن. دختره بسیار زیبا بود. مهندس رفت به پدرش گفت که من دوست دارم با دخترت ازدواج کنم. پدرش گفت:  «یه شرط داره وَ اون اینکه سه روز با ما گدایی کنی، که در آینده به دختر من نگی گدا بودی باهات ازدواج کردم»! ...
اولش مهندس مُرَدد بود وُ بعد قبول کرد. تا دو روز کار گدایی رو انجام داد وبعد نشست و شروع کرد به گریه کردن! گدا گفت: «واسه چی گریه میکنی همش یه روز دیگه داری وُ فاتحه» ...
مهندس گفت: «من واسه گدا بودنم گریه نمیکنم، واسه سالهای عمرم که در سازمان نظام مهندسی هَدر رفت گریه میکنم»! ...

 

 ویرایش، عکس، تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

نظرات 1 + ارسال نظر
افشین یکشنبه 16 آبان 1395 ساعت 22:45 http://www.fbt.loxblog.com/

سلام گلم وب زیبای شما


را لینک کردم لطفا


شما نیز اقدام کنید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.