«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر قدر کسی به خدا نزدیکتر باشد، بیشتر از خدا شرم کرده وَ آدمیت او از کمال بیشتری برخوردار میشود ...
************
مولانا مولوی :
گر در طلب لقمه نانی،
نانی /
گر در طلب گوهر کانی،
کانی /
این نکته رمز اگر بدانی،
دانی /
هر چیز که اندر پی آنی،
آنی ...
*************************
« امام خمینی» :
همه باید نظر خودشان را بدهند /
و هیچ کدام هم برایشان حتی جایز نیست که یک چیزی را بفهمند و نگویند. /
باید وقتی می فهمند، اظهار کنند. /
این موافق هر که باشد ، باشد ، مخالف هرکه هم باشد ، باشد. /
( صحیفه امام،ج13،ص102)
ادامه...
گفتم
که عُمر ماه صَفَر رو به آخر است /
دیدم شروع محشر ِ کبرای دیگر است
گردون شده سیاه وُ، فضا پر زدود وُ آه /
تاریک تر ز عرصه-ی ِ تاریک محشر است
گرد ِمَلال بر رخ اسلام وُ مسلمین /
اشک عزا به دیده زهرای اطهر است
گفتم چه روی داده که زهرا زند به سر /
دیدم که روز، روز عزای پیَمبَر است
پایان عُمر سَید وُ مولای کائنات /
آغاز دور غربت زهرا وُ حیدر است
قرآن غریب وُ فاطمه از آن غریب تر /
اسلام را سیاه به تن، خاک بر سر است
روی حسین مانده به دیوار بی کسی /
چشم حَسن به اشک دو چشم برادر است
ای دل بیا وُ گریه زینب نظاره کن /
مانند پیروُهن جگر خویش پاره کن
زهرا به خانه وُ مَـلـِک الموت پشت در /
از بهر قبض روح شریف پیامبر
از هیچ کس نکرده طلب اذن وُ ای عجب /
بی اذن فاطمه نَنَهد پای پیش تر
با آن که بود داغ پدر سخت، فاطمه /
در باز کرد وُ اشک فرو ریخت از بَصَر
یک چشم او به سوی اجل چشم دیگرش /
مَحو نگاه آخر خود بود بر پدر
اشک حَسن چکیده به رُخسار مصطفی /
روی حسین بر روی قلب پیامبر
دیگر نداشت جان که کند هر دو را سوار /
بر روی دوش خویش به هر کوی وُ هر گذر
زد بوسه ها به حَلق حسین وُ لبِ حسن /
از جان وُ دل گرفت چو جان هر دو را به بر
هر لحظه یاد کرد به افسوس وُ اشک و آه /
گاهی ز طشت وُ گاه ز گودال قتلگاه