اگر باران به دلها نبارد ...

راجع به زندگی وَ مسائل مختلف آن ...

اگر باران به دلها نبارد ...

راجع به زندگی وَ مسائل مختلف آن ...

حملات تروریستی تهران و برخی حقایق تلخ



  حملات تروریستی تهران و برخی حقایق تلخ   

وبلاگ  دستمالی، محمد ، خبرآنلاین : مهاجمین داعشی حملات تروریستی تهران، ایرانی و اهل سنت هستند و تحلیل این مساله، ما را یاری می دهد تا این حقیقت را درک کنیم که برخی کم توجهی ها در مناطق نسی نشین، می تواند فضا را برای یارگیری داعش، مهیا کند.

دو حمله تروریستی داعشی های تکفیری در تهران، می توانست دو فاجعه بزرگ در تاریخ معاصر ایران رقم بزند. شک نکنیم اگر مهاجمین سر از صحن مجلس در می آوردند، بیش از یک صد نماینده جان خود را از دست می دادند و تردیدی نداشته باشیم اگر تروریست ها می توانستند در زمانی پرازدحام وارد حرم امام راحل شوند، شمار شهدا از یک هزار نفر هم فراتر می رفت. بنابراین پیش از هر چیز، باید شکر به جا بیاوریم از این که این دو حمله، تنها موجب شهادت 17 هموطن ما شد و رنگ تراژدی و فاجعه بزرگ ملی به خود نگرفت. گام دوم پس از شکر، قدردانی از فداکاری همه نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی جان بر کفی است که علی القاعده، همیشه می توانیم فقط بخش کوچکی از نقش و زحمات آنان را ببینیم و در جریان زحمات پنهان، استرس ها، تمرکز، بی خوابی ها و زحمات آنها نیستیم و بعید می دانم که از نظر حقوق و دستمزد هم وضعیت جالبی داشته باشند. با این همه، دست کم به صورت پیدا و آشکار، نوای اعتراضی از آنان به گوش نرسیده و مردانه به وظایف خود عمل کرده اند.

و اما بعد... .
به عادت مرسوم، هر جا مشکلی پیش می آید، همیشه دلایل و زمینه های بروز آن را به آمریکا و غرب حواله می دهیم و تصور می کنیم که چاره ی کار در تکرار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل و جدیدا مرگ بر آل سعود است. بله. تردیدی نیست که این مثلث، با تمام توان در پی ضربه زدن به ایران است و هیچ انسان عاقلی نمی تواند منکر نقش آمریکا و اسراییل و دیگران در هدایت و حمایت گروه های افراطی و دخالت مداوم آنان در مسائل جهان اسلام باشد. از استعمار و استثمار تا مداخلات مستقیم و غیرمستقیم چند سده ی اخیر تا هدایت کودتاها و بسیاری دیگر از اقدامات اقتصادی و اجتماعی، ما نیز همچون بسیاری دیگر از کشورهای منطقه، همواره از غرب ضربه خورده ایم. اما به راستی، در تحلیل ماهیت و مساله ی «داعش»، می توانیم صرفا به این گونه استدلالات ضعیف اکتفاء کنیم؟ خود جهان اسلام و اختلافات مذهبی عمیق بین جوامع شیعه و سنی و همچنین اختلافات عمیق علمای دینی، در این مساله نقشی ندارد؟ اهمیت مباحث مهم و پیچیده ای همچون سنی آمریکایی و شیعه ی انگلیسی را از یاد برده ایم؟ خطاهای بزرگ و کوچک کشورهای اسلامی در مواجهه با اقلیت و اکثریت شیعه و سنی چه؟ این نیز بی اهمیت است؟

اهمیت ایرانی بودن داعشی های تهران
بگذارید اندکی بی تعارف باشیم و به تحلیل یکی از مهم ترین جوانب و ابعاد هویت مهاجمین دو حمله ی تهران بپردازیم.
وزارت اطلاعات به درستی و با هدف حفظ حریم و حقوق خانواده ها و وابستگان تروریست های کشته شده در تهران، از بیان نام خانوادگی آنها خودداری کرد. اما در این روزگار عجیب که شبکه های مجازی، امکان اختفا و استتار هیچ موضوعی را باقی نگذاشته اند، خیلی زود مشخص شد که چهار تن از مهاجمین، سنّی مذهب، کُردزبان و اهل یکی از شهرهای کردنشین غرب ایران هستند که اتفاقا در تاریخ جمهوری اسلامی نقش ویژه ای دارد و مردم آن شهر به نجابت، دین داری، مومن بودن و حلال خوری و غیرت و تلاش و قناعت مشهور هستند. اما در هر حال، این افراد از آن دیار برخاسته اند و عقل سلیم به ما می گوید، آنها آخرین داعشی های ایرانی نبوده اند و یارگیری این گروه تکفیری خطرناک، در مناطق سنی نشین غرب، شرق و شمال ایران، ادامه خواهد داشت. کما این که وزارت اطلاعات نیز اعلام کرده که در ظرف چند ساعت، در سه استان کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی، بیش از چهل نفر را به اتهام ارتباط با داعش، دستگیر کرده است.
داعش، همچنان که از بین ده ها کشور اسلامی و اروپایی دیگر، یارگیری نموده، تعدادی از جوانان و نوجوانان اهل سنّت ایران را نیز به دام انداخته است و این دقیقا به معنی سرمایه گذاری داعش بر روی افرادی است که به دلیل آشنایی با زبان فارسی و توان سفر به نقاط مختلف ایران، از توان و امکان بالایی برای طراحی و اجرای عملیات تروریستی در سراسر کشور، برخوردار هستند.
باید بپذیریم؛ هر اندازه سرویس اطلاعاتی و امنیتی کشور ما و دیگر کشورها، هوشیار متعهد و قدرتمند باشند، باز هم امکان رخنه و نفوذ تروریست ها وجود دارد. چرا که ماهیت ویژه ی گروه تروریستی - انتحاری داعش، مانند یک جسم بی شکل و بی هندسه است که امکان اندازه گیری ابعاد و مساحت آن، بسیار دشوار است. آیا غیر از این است که این گروه وحشی، با کامیون و تریلی می تواند به مردم عادی هجوم برده و آنها را زیر بگیرد؟ آیا برای این گروه تکفیری، مسموم کردن منابع آب شبکه های شهری، ساخت بمب های دست ساز، به آتش کشیدن منابع عظیم غذایی و کشاورزی، حمله به مدارس و بازارهای شلوغ شهرهای مختلف ایران، کار دشواری است؟ اساسا یک سرویس کارکشته ی امنیتی، هر اندازه که اطلاعات به روز و تجهیزات پیشرفته و کادرهای جان بر کف داشته باشد، باز هم می تواند تمام تحرکات چنین گروه تروریستی ویژه ای را محاسبه و خنثی کند؟ خیر. چنین چیزی ممکن نیست. در روسیه، فرانسه، انگلیس، ترکیه، مصر و بسیاری کشورهای دیگر، پیش بینی حملات و مقابله با آنها میسر نبود و در تهران نیز با وجود آن که میزان تلفات پایین بود، اما در هر حال، بدون تعارف بپذیریم که حمله به مجلس، مطلقا کار کوچک و بی اهمیتی نیست و رئیس مجلس نیز در آن شرایط خاص اضطراری برای تقویت روحیه ی خود و همکارانش این اقدام را «سبک» توصیف کرد! اگر نه او و دیگران، باهوش تر از آن هستند که اهمیت چنین اقدام ضدامنیتی و خطرناکی را درک نکنند. خوب... . چاره چیست؟ آیا باید با پذیرش این فرضیه که ماهیت ویژه و انتحاری بودن داعش، این گروه را به یک نهاد تروریستی غیرقابل پیش بینی تبدیل کرده، در بر ابر آنان تسلیم شویم و هیچ اقدامی انجام ندهیم؟ صد البته خیر. نه ایران و نه دیگر کشورهای منطقه، با وجود تمام ویژگی های عملیاتی خاص داعش، نباید تسلیم اقدامات وحشیانه ی این گروه شوند. از تلاش برای به دام انداختن مهره های بزرگ داعش و استفاده از آنها به عنوان گروگان گرفته تا کنترل دقیق تر مرزها و افزایش آگاهی مردم از راه آموزش های عمومی رسانه ای، می توان، ده ها تدبیر امنیتی مهم و استراتژیک، طراحی و اتخاذ کرد. اما شاید یکی از مهم ترین تدابیر، پیشگیری اجتماعی و سیاسی و ساختن سدّهای بزرگ در برابر یارگیری داعش در ایران باشد.
تحلیل پیام های ویدیوی داعشی ها در تهران
داعش به تازگی، فیلمی از تروریست های این گروه در تهران منتشر کرده که در آن، یکی از افراد، به زبان کُردی صحبت می کند و زیرنویس عربی حرف های او، در زیر تصویر درج می شود. از میان حرف های این تروریست، سه نکته بسیار برجسته تر از سایر نکات است: 1.فرد تروریست، مسلمانان شیعه مذهب ایران را «رافضی» قلمداد کرده و مدعی می شود: «آنها فرقه هستند، ولی ما امت هستیم. ما نباید بگذاریم آنها زنده بمانند. به یاری پروردگار سرهای آنها را ببریم، سرهای آنها را له کنیم.» 2.تروریست مزبور، ا زاحمد بن حنبل یاد می کند و نشان می دهد که او و همفکرانش برخلاف کردهای اهل سنت ایران، که همگی شافعی مذهب هستند، به مذهب حنبلی گرایش دارند. می دانیم که شافعی مذهب ها، شامل مسلمانان اندونزی، مالزی، بخشی از مصر، ساکنان نواز غزه و کردها هستند. مذهب شافعی از منظر فقهی، مبانی ترکیبی عراقی - حجازی داشته و در قبال مسائل مختلف دینی، با اتکای بیشتر به حدیث، از انعطاف بیشتری نسبت به دیگر مذاهب اهل سنت برخوردار است و علاوه بر این، شافعی مذهب ها، نه تنها تنش و اختلافی با اهل بیت ندارند بلکه ارادت ویژه ای به ائمه ی معصومین علیهم السلام دارند. حال آن که، مذهب حنبلی، تقریبا فقط در عربستان سعودی پیروان دارد و رویکردهای جزمی، سخت و متفاوتی نسبت به دیگر مذاهب و دیگر افکار دینی دارد.3. تروریست مورد نظر ما، از مردم می خواهد راه او و همفکرانش را ادامه دهند و نگذارند این «شمع» خاموش شود!
وضعیت اهل سنّت در غرب ایران و امکان یارگیری داعش
هر کدام از گروه های تروریستی، با هر گرایش سیاسی و دینی خاصی، برای یارگیری و جذب نیروهای جدید، نیاز به دستاویزها و بهانه هایی دارند که بتوانند با استفاده از آنها، سوژه های جدید را از راه به در برده و مغر آنها را شستشو دهند. صد البته این افراد برای جذب کادرهای جدید، در شرایطی می توانند موفق تر عمل کنند که دستاویزهای ملموسی برای اقناع افراد، در دست داشته باشند. در چنین شرایطی است که رویکرد نظام و نهادهای حکومتی در قبال قومیت ها و مذاهب، اهمیت ویژه ای پیدا می کند. متاسفانه، بدون تعارف باید گفت، در شرایط کنونی در اغلب مناطق کردنشین و سنّی نشین، شرایطی در جریان است که وصف آن، جز با به کار بردن الفاظی همچون «تبعیض»، «بی مهری»، «به حاشیه راندن» و «کم توجهی و بی توجهی»، ممکن نیست. حالا که در این یادداشت، قرار است به مساله ی داعش و رویکرد جمهوری اسلامی ایران در قبال مسلمانان اهل سنّت داخل ایران پرداخته شود، مساله ی قومیت ها و محرومیت های مناطق کردنشین را به کناری نهاده و فقط به مساله ی اهل سنت می پردازیم. شاید در خلال این بحث روشن شود که هر گونه غفلت و خطایی در این حوزه، تا چه اندازه می تواند برای داعش و دیگر گروه های افراطی و سلفی، امکان سوءاستفاده فراهم آورد.
برای تبیین مشکلات این بخش، چه مصداق و استدلالی روشن تر از این می توان ارائه داد که چهل سال از عمر جمهوری اسلامی ایران گذشته است ولی هنوز هم اهل سنّت درمناصب اجرایی، جایگاهی ندارند؟ آیا به راستی، از میان چند میلیون مسلمان اهل سنت ایران، هیچ کدام از آنها لیاقت، صلاحیت، توانایی و اعتبار لازم برای فعالیت به عنوان وزیر را ندارند؟ وزارت پیشکش. آیا نصب استاندار سنّی مذهب، با آمال و آرمان های انقلاب، نظام و مبانی مذهب رسمی کشور، منافات بنیادین دارد؟ هم اکنون در استان کردستان، چند مدیرکل اهل سنت در حال فعالیت هستند؟ مساله ی تشیع و تسنن در معادلات استخدامی و گزینشی کشور، تا چه اندازه مشکل ساز شده است؟ آیا زمان آن نیست که تعارفات را کنار گذاشته و به خودمان بیاییم؟
برای روشن شدن ابعاد تلخ این حقایق، لازم نیست حتما به آرشیو خاطرات دور مراجعه کنیم. همین یک ماه پیش و در انتخابات شورای اسلامی تهران، یک نامزد اهل سنت که سابقه ی فرمانداری یک شهر حساس را در کارنامه دارد، از حوزه انتخابیه ی تهران وارد میدان شد و صلاحیت او تایید شد. اما برخی از آقایان، همین که دیدند فرد موردنظر در لیست امید جای گرفته و به احتمال 99 درصد به شورای شهر تهران راه می یابد، بی هیچ توضیحی صلاحیت او را - پس از انتشار لیست- رد کرده و نامش را خط زدند. در همین انتخابات، در استان کردستان، داد روحانیون و ماموستاهای اهل سنت درآمد که چرا در شورای نظارت انتخابات استان، از ظرفیت های ما استفاده نمی کنید. اندکی قبل از آن و در انتخابات مجلس خبرگان، نماینده ی ولی فقیه در استان کردستان که شانس و امیدی به پیروزی در زادگاه خود یا تهران و قم نداشت، از حوزه انتخابیه استان کردستان نامزد شد و برای اولین بار با به راه انداختن دوقطبی شیعی - سنی، پیروز شد و این در حالی بود که در چهار دهه ی اخیر، هر دو کرسی کردستان در مجلس خبرگان از آن ماموستایان اهل سنت بوده و کسی به این امر معترض نشده بود.
تمام تلاش های روحانی در دولت اول، برای بهره گیری از ظرفیت های اهل سنت، صرفا به معرفی یک سفیر اهل سنت ختم شد. آن هم نه در یک کشور اسلامی عربی مهم بلکه در کامبوج! جناب مستطاب وزیر کشور، آقای رحمانی فضلی در جریان معرفی استاندار کردستان، وقتی که در برابر درخواست های مکرر نمایندگان و نخبگان برای معرفی یک استاندار بومی کُرد یا اهل سنت قرار گرفت، اعلام فرمود که چنین ظرفیتی در میان کادرهای منطقه وجود ندارد و نتوانسته فردی را پیدا کند که سزاوار این پست باشد!
از این ها گذشته، موقعیت روحانیون و ماموستاهای دینی اهل سنت در استان کردستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه، به گونه ای است که از کمترین توان و امکان اثرگذاری برای هدایت مردم و به ویژه جوانان برخوردارند. اگر چه بسیاری از طلاب و روحانیون اهل تشیع نیز از امکانات و تمکن مالی چندان مطلوبی برخوردار نیستند اما شک نکنید که موقعیت مالی، اجتماعی و امکانات روحانیون اهل سنت، تاسف برانگیز است و در شرایطی که کانال های افراطی عربستان، برای تهییج و تحریک و تحریف جوانان اهل سنت ایران، دام پهن کرده اند، روحانی سنی مذهب، فضا و امکان تبلیغ و هدایت ندارد. در شرایطی که استان کردستان، مهد فرهنگ و هنر است و صدها هنرمند شریف و ماموستای دینی قابل اعتماد وجود دارد، پست مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کردستان، مدت ها خالی ماند تا بالاخره یک روحانی اهل تشیع را از استانی دیگر، به عنوان مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی به استان کردستان آوردند. فرض کنیم تصور غلط و حاکی از بی مهری وزیر کشور صحیح باشد و هیچ کدام از نخبگان نسل جدید کُرد و اهل سنت، در قد و قامت استاندار شدن نباشند و نتوان به آنها اعتماد کرد. اما آیا صدها فرمانده ی سپاهی کُرد و اهل سنت آن مناطق که در جریان جنگ، از مرزها دفاع کردند، با احزاب ضد انقلاب کُرد جنگیدند و خود و خانواده هایشان را در برابر هجمه و توهین قرار دادند، آنان نیز شایان اعتماد نیستند؟ نه تنها در غرب ایران، بلکه در تهران نیز، فعالان دینی اهل سنّت، برای گرد هم آمدن، سر دادن نوای وحدت و تقریب و اقامه ی نماز جمعه، از هیچ امکانی برخوردار نیستند.

قرائت نهایی از متن اهل سنت در ایران
می توان از چندین منظر مختلف، در مورد این نوشته و متن کلانی به نام اهل سنت ایران، در مقام یک واقعیت اجتماعی اظهار نظر کرد. می توان گفت: «دستگاه های اطلاعاتی کشور اعلام کرده اند که از بین کل اهل سنت ایران، نهایتا چهل - پنجاه نفر به داعش پیوسته اند و چنین چیزی نیاز به اغراق و بزرگ نمایی ندارد. موضوع را کنترل می کنیم. قرار نیست به خاطر این مسائل، نگران شویم.» می توان از منظری دیگر همچون وزیر کشور به مسائل نگاه کرد و گفت: «قرار نیست از وقایع تهران استفاده ی سیاسی شود و این مساله به توجیهی شود برای پست دادن به اذهل سنت و کردها و دیگران.» شاید هم می توان چنین به موضوع نگاه کرد که ایران اسلامی، از آنِ همه ی ماست. نه تنها در تراژدی ها و وقایع تروریستی، بلکه در شادی و نعمت و توسعه نیز، همه در کنار هم هستیم و وحدت و انسجام ماست که می تواند راه بر نفوذ کوردلان و نیروهای افراطی ببندد.
یک جوان کُرد یا بلوچ یا ترکمن اهل سنت نیز، می تواند به اندازه ی یک جوان تهرانی و خراسانی اهل تشیع، عاشق و حافظ این خاک و این دیار باشد و به آن خدمت کند. می توان با نگاهی تحلیلی و دور از حب و بغض و همچنین دور از غرض و مرض، راه بر تکرار خطاهای پیشین بست و در نگاهی نو و رئوف، در مسیر هدایت جامعه ی اهل سنت به سوی اسلام ناب و رحمانی، یار و یاور روحانیون و ماموستایان و مولوی های اهل سنت شد و به وهابی ها و سلفی ها و داعشی ها، اجازه نداد که در افکار و قلوب اهل سنت ایران، نفوذ کنند.



برچسب ها: حملات تروریستی تهران، اختلافات مذهبی شیعه و سنی، داعشی های ایرانی، پیش بینی حملات داعش، یارگیری داعش در ایران، اهل سنّت غرب ایران، دستاویزها و بهانه های داعش،

اگر روزی صد بُمب خنثی شود کسی نمی-فهمد!؟ ...



 اگر روزی صد بُمب خنثی شود کسی نمی-فهمد!؟ ...  


https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcTtoX0Nw3f7hPltOvyqI2wlmXfvb7A-Pr-DegYFM8T36_noXiSF

https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcTg97lbETemzNLohXvOWXnADbA71em2_AngvxiA39f-rEjaEdMk

https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQY8FfEXu60FKCyZc7qwVnpBgggvoK5zSJ70m8ej5whvP4l-c3qxw

https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcS-ynaZQS3-a2TNYr3sXlFAQu1MGcfDMqKxyvdNlJd7SxClaLe3

https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQ2cUbNLsheWw_Ccrq4wpISvj-yED0jHaD0qKgBd8Qh4YR5OtQhsQ


https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcTAdeqzBRhlam2p6DPdzJpYPtzMrsaaUmOSD330fUR4ssBP-ISHSA


به گزارش ایسکانیوز، سیدمحمود علوی صبح امروز در جریان بازدید از مجروحان حادثه تروریستی دیروز تهران در بیمارستان طرفه در مورد پیگیری این اتفاق اظهار کرد: عقبه این تیم تروریستی شناسایی شده و تعدادی از اعضای آن‌ها را همکاران ما دستگیر کرده‌اند و در حال بررسی ابعاد موضوع هستند، البته برخی از ابعاد حادثه فعلا قابل گفتن نیست.

وی در ادامه افزود: این اقدام اولین طرح تروریست‌ها نبود و در یکی دو سال گذشته بیش از ۱۰۰ طرح تروریستی داشتند که خنثی شده بود. در ماه اخیر و روزهای اخیر شاهد یک فشار سنگینی از ناحیه تروریست‌ها بودیم؛ به طوری که تقریبا هر هفته تیم‌های دو نفره، سه نفره یا افرادی که به صورت انفرادی فعالیت می‌کردند را شناسایی و دستگیر کرده‌ایم.

وزیر اطلاعات در مورد دستگیری تروریست‌ها نیز گفت: ذکر همه این اطلاعات فعلا مفید نیست چون باعث تشویش خاطر شهروندان می‌شود. به هر حال در دو سال اخیر بیش از ۱۰۰ برنامه آنها خنثی شده است. من پیش از این نیز گفته‌ام اگر یک بمب منفجر شود همه مطلع می‌شوند، اما اگر صد بمب خنثی شود کسی خبردار نمی‌شود. برنامه ما هم همین است که این اتفاقات کمتر به اطلاع مردم برسد چون آرامش روانی و بهداشت روحی مردم را ضروری می‌دانیم و مناسب نمی‌دانیم با چنین اخباری با آرامش مردم بازی شود. آرامش مردم برای ما مهم‌تر از اطلاع رسانی در این مسائل است.

وی با بیان اینکه با اشراف بیشتر بر تروریست‌ها تحرکات آنها را رصد کرده و آنها را زیر ضربه می‌بریم تصریح کرد: ما از مردم می خواهیم آرامش خود را حفظ کرده و اگر با مورد مشکوکی برخورد کردند به ۱۱۳ اطلاع دهند. بسیاری از اطلاعاتی که ما از تروریست‌ها به دست می‌آوریم را از طریق مردم به دست می‌آوریم. ما معتقدیم با این ترقه بازی‌ها به تعبیر رهبر انقلاب امنیت بی بدیل کشور آسیب نمی‌بیند. دستگاه‌های مختلف امنیتی، نظامی، انتظامی و قضائی، شورای عالی امنیت ملی، وزارت کشور و شورای امنیت با وحدت و همدلی و هم افزایی در جهت برقراری امنیت کشور تلاش کرده و می کنند. مردم هم آرامش خود را حفظ کنند.

وی در مورد نقش رژیم سعودی در حادثه تروریستی دیروز تهران، خاطر نشان کرد: ما در حمایت عربستان از جریان‌های‌ تروریستی در سطح دنیا نباید تردید داشته باشیم. کاملا اثر انگشت سعودی‌ها در حمایت از تروریست‌ها در عراق و سوریه مشهود است. در دنیا این باور وجود دارد که پشت جریان تروریستی و حتی خاستگاه ایدئولوژیک آنها عربستان سعودی است،‌ اما در این مورد چون نمی‌خواهیم برخورد شعاری و اظهارات غیر مستند داشته باشیم، زود است که بگوییم از سمت عربستان سعودی بوده است. هنوز نمی‌توانیم قضاوت کنیم زیرا در حال بررسی موضوع هستیم.

علوی در مورد اظهارات ترامپ که شب گذشته ایران را حامی تروریسم نامیده بود، افزود: استکبار جهانی اولین بار نیست که از این عناوین استفاده ابزاری می‌کند. حق زندگی برای انسان برای آنها حرمت ندارد که تروریست‌ها را محکوم کنند. مفاهیمی مثل حقوق بشر، مبارزه با تروریسم،‌کشتار جمعی و حقوق انسان‌ها از نظر آمریکا جنبه ابزاری دارد. هرگاه منافع آنها اقتضاء کند از این شعارها استفاده می‌کنند اما زمانی که امنیت ملی آنها اقتضا کند این موارد را به راحتی زیر پا می‌گذارند. ما با این ادبیات آشنا هستیم و این ادبیات افکار عمومی دنیا را به تمسخر گویندگان این اظهارات وا می دارد.

وی در پایان با اظهار همدردی با مجروحان این حادثه گفت: عیادت از این مجروحان وظیفه انسانی ماست و ما با مردم همدرد هستیم و دوست نداریم مردم را در تخت بیمارستان ببینیم. دوست داریم مردم را با شادابی و نشاط و سلامتی کاملی ببینیم، اما وقتی این اتفاقات می‌افتد وظیفه داریم با مردم همدردی کرده و از حالا آنها جویا شویم.



برچسب ها: حادثه تروریستی 17 خرداد تهران، خنثی کردن 100 طرح تروریستی در ایران، ترامپ حامی تروریسم،


دشمن ات را تو به بخشندگی ات بخشیدی

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

تصویر مرتبط

 

تصویر مرتبط

 

نتیجه تصویری برای میلاد امام حسن مجتبی

 

http://myatena.persiangig.com/Rezaa%20%281%29.jpg


 همه را با کرم ات مست گدایی کردی / عبد بودی وُ خدا خواست خدایی کردی 
 لطف تو آمد وُ دلهای ولایی را برد / کرمَت آبروی حاتم طایی را برد 
 آنقدر جود نمودی که دلم بی تاب است / هر کجا اسم شما هست گدایی باب است 
 دو سه باری همه زندگی ات بخشیدی / دشمن ات را تو به بخشندگی ات بخشیدی 
 تو در اوجی وُ به پایین نظرها داری / تو عزیزی وُ به مسکین نظرها داری 
 به همه از کرم وُ لطف شما خیر رسید / کرمَت  هم به محبان تو، هم غیر رسید 
 سفره انداختی وُ اینهمه مهمان داری / تو خودت معجره ای ، آیه قرآن داری 
 یک جهان عبد وُ گداهای پریشان داری / فکر کردم نکند ملک سلیمان داری! 
 مثل موسایی وُ اعجاز عصایت جاری است / نه نگفتی به کسی ، دست عطایت جاری است 

 

  «مهدی صفی یاری »

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی

 

«ابوعایشه»، فرمانده به هلاکت رسیده «5 تروریست حادثه تهران» کیست؟




اواخر مرداد ماه سال جاری یک عملیات مهم اطلاعاتی ــ عملیاتی توسط نیروهای امنیتی ــ نظامی ایران در غرب کشور انجام و در جریان آن، یکی از خطرناکترین تیم‌های تروریستی منهدم می‌شود. گروهی که طبق گزارش وزارت اطلاعات تحت فرماندهی ابوعایشه بوده و 5 تروریست حادثه روز گذشته تهران نیز در آن مشارکت داشته اند.

«ابوعایشه»، فرمانده به هلاکت رسیده «5 تروریست حادثه تهران» کیست؟ / این شاه‌مهره‌ داعشی توسط تک‌تیرانداز ایرانی شکار شد + اطلاعات منتشرنشده

 اواخر مرداد ماه سال جاری یک عملیات مهم اطلاعاتی ــ عملیاتی توسط نیروهای امنیتی ــ نظامی ایران در غرب کشور  انجام و در جریان آن، یکی از خطرناکترین تیم‌های تروریستی منهدم می‌شود. گروهی که طبق گزارش وزارت اطلاعات ، تحت فرماندهی ابوعایشه بوده و 5 تروریست حادثه روز گذشته تهران نیز در آن مشارکت داشته اند.
به گزارش «انتخاب»؛ ماجرا از این قرار بود که دو تیم تروریستی با هدفی مشخص و با عبور از مرزهای عراق از طریق کرمانشاه وارد کشور می‌شوند و خود را به نقطه‌ای در داخل مرزهای ایران در استان کرمانشاه می‌رسانند.
این دو تیم، یک هدف بزرگ و مهم را دنبال می‌کردند که در صورت تحقق این هدف، اهداف بعدی که کار عملیاتی و تروریستی بود، با امکان بیشتری انجام می‌شد.
هدف اصلی این دو تیم، رساندن فرمانده جدید خود به داخل خاک ایران و استقرار دادن وی در نقطه‌ای امن بود، کسی که به‌احتمال بسیار زیاد "ابوعایشه" یکی از معاونین عملیات گروهک تروریستی داعش، نام داشت.
ابوعایشه یکی از فرماندهان اصلی و بنا بر برخی اطلاعات، معاون عملیات گروهک تکفیری ــ تروریستی داعش بوده که پس از ناکامی تیم‌های تروریستی اعزامی به ایران مخصوصاً تیم‌هایی که وزارت اطلاعات ایران در تیر ماه خبر انهدام آنها را منتشر کرد، داعش تصمیم می‌گیرد که او را به ایران اعزام کند تا در سطح بالاتری انجام عملیات تروریستی در کشورمان را پیگیری کند.
در جریان آن عملیات بزرگ وزارت اطلاعات، چند تیم تروریستی با مقدار قابل توجهی تجهیزات ساخت بمب کشف شد که این تیم‌ها قصد داشتند در 50 نقطه از تهران، عملیات بمب‌گذاری و انتحاری انجام دهند. 
با ناکامی طرح‌های عملیاتی پیشین تکفیری‌ها در ایران، داعش تصمیم گرفته‌ بود که کاری بزرگ انجام داده و قبل از هر چیز سازوکار مدیریتی خود را سامان بخشیده و سپس وارد فاز انجام عملیات تروریستی در ایران شود.
** چندین هفته بعد؛ آغاز عملیات
چند ماه بعد، فاز اول عملیات برای وارد شدن فرمانده جدید تکفیری‌ها در ایران آغاز شده و وی به‌همراه 2 تیم تروریستی به‌صورت جداگانه از طریق‌ مرزهای غربی، وارد کشور می‌شود و ظاهراً همه چیز به‌خوبی برای این دو تیم پیش می‌رود.
اما در جریان فرآیند ورود یکی از تیم‌های تروریستی که ابوعایشه در آن تیم حضور نداشته، نیروهای قرارگاه نجف سپاه کرمانشاه با آن تیم درگیر شده و تمام اعضای تیم را در نقطه صفر مرزی به هلاکت می‌رساند.
اما در سوی دیگر، ابوعایشه به‌همراه یک تیم دیگر و از نقطه‌ای دیگر وارد کشور شده و بدون هیچ مشکلی در یک شهر مرزی در استان کرمانشاه، استقرار اولیه پیدا کرده و مخفی می‌شوند.
آنها برای اینکه ردی از خود به جای نگذارند، مجبور بودند که چند روزی در محل استقرار اولیه خود بمانند تا در یک فضای آرام، به مکان هدف برای استقرار نهایی برسند.
** همه‌چیز از ابتدا زیر نظر بود
پس از استقرار اولیه ابوعایشه و نیروهایش در یکی از شهرهای مرزی در استان کرمانشاه، آنها پی می‌برند که احتمالاً محل استقرارشان لو رفته است و خانه تحت نظر نیروهای امنیتی است و اندکی بعد با مسجل شدن موضوع، همه چیز برای‌شان قطعی می‌شود که لو رفته‌اند.
آنها تصمیم به فرار می‌گیرند ولی خانه‌شان محاصره شده بود و به‌ناچار با توجه به اینکه سلاح و مهمات قابل توجهی با خود همراه داشتند، تصمیم به ایجاد درگیری می‌گیرند تا شاید بتوانند با این کار، راه فراری برای خود از مهلکه درست کنند. حتی در جریان درگیری، یکی از اعضای تیم تروریستی با جلیقه انفجاری، خود را منفجر می‌کند.
اما در جریان این درگیری تمام اعضای تیم تروریستی کشته شده و یکی از تک‌تیراندازان نیز موفق می‌شود که با شلیک گلوله فردی را که احتمالاً همان ابوعایشه یکی از معاونین عملیات گروهک تروریستی داعش بوده به هلاکت برساند.
** ماجرای ورود راحت ابوعایشه و همراهانش به ایران
ماجرای ورود این تیم تروریستی به داخل کشور (به‌خلاف انهدام تیم دوم در نقطه صفر مرزی) از این قرار بود که پس از حرکت ابوعایشه و تیم همراهش از داخل خاک عراق به‌سوی ایران، با توجه به اشراف اطلاعاتی سنگین قرارگاه نجف اشرف نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر تحرکات این گروه، اعضای تیم‌ها شناسایی شده و از همان لحظات حرکت تحت رصد دقیق قرار می‌گیرند.
این تروریست‌ها از ابتدا و حتی در مسیر حرکت نیز تحت رصد دقیق بوده و پس از رسیدن به مرز، برای اینکه نیروهای اطلاعاتی بتوانند از اهداف، امکانات، مرتبطین و. . . این تیم‌های تروریستی مطلع شده و حتی اعضای آن را زنده دستگیر کنند، موانع سر راه تروریست‌ها در مرز برداشته می‌شود تا راحت‌تر وارد خاک ایران شوند.
پس از ورود نیز، تمام تحرکات این تیم تروریستی توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) و نیروهای اطلاعاتی سپاه تحت رصد قرار می‌گیرد و تمام اعضای تیم شناسایی و اطلاعات‌شان تجمیع می‌شود.
این عملیات بزرگ و حساب‌شده، با فرماندهی قرارگاه منطقه‌ای نجف نیروی زمینی سپاه کرمانشاه و با همکاری وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی انجام شده است.

برچسب ها: ابوعایشه، داعش، حادثه تروریستی 17 خرداد تهران
،

واشنگتن پست: حملات تروریستی تهران دورویی ترامپ و متحدانش را به نمایش گذاشت


تاریخ انتشار:
۱۱:۳۳ - ۱۸ خرداد ۱۳۹۶ - 08 June 2017
این روزنامه آمریکایی پیام محکومیت با تاخیر و نیش و کنایه دار ترامپ را به شدت به باد انتقاد گرفته و به او گوشزد کرده که ایران از سوی گروهی که از منظر عقیدتی به عربستان سعودی نزدیک است، مورد هدف قرار گرفته است.
روزنامه آمریکایی واشنگتن پست با انتشار گزارشی نوشت حملات تروریستی روز چهارشنبه در ایران و نحوه واکنش جهانی به این حادثه ، دورویی دونالد ترامپ و متحدانش را در ادعای مبارزه با تروریسم به نمایش گذاشت.
به گزارش عصر ایران این روزنامه آمریکایی با انتخاب این تیتر و با اشاره به واکنش های جهانی در محکومیت این حادثه تروریستی، نوشت: ترامپ و کاخ سفید با سکوتی طولانی پس از این حادثه نسبت به آن واکنش نشان داد و این در حالی بود که وزارت امور خارجه آمریکا پیش از واکنش ترامپ در بیانیه ای روتین و کوتاه، این حادثه تروریستی را محکوم کرد.
به نوشته واشنگتن پست واکنش ترامپ و توییت او در واکنش به حادثه تروریستی در ایران به هیچ وجه مناسب نبود و از بسیاری جهات از استانداردهای دستگاه دیپلماسی آمریکا در موارد مشابه سابق عدول کرده است.
واشنگتن پست به ترامپ یادآوری کرده که مقامات ایران با وجود موضع ضد آمریکایی و الصاق برچسب "شیطان بزرگ" به این کشور، در موارد انجام حملات تروریستی در آمریکا بدون اشاره به سابقه خصومت دو کشور، حوادث تروریستی را محکوم کرده اند که نمونه آنها محکومیت حادثه سال گذشته در شهر اورلاندو آمریکا و یا محکومت فوری حادثه تروریستی 11 سپتامبر بسیار جلوتر و پیش از بسیاری از متحدان آمریکا بوده است. حتی بسیاری از مردم تهران در همان شب حادثه تروریستی 11 سپتامبر با تجمع در میادین این شهر به یاد قربانیان شمع روشن کردند.
به نوشته این روزنامه آمریکایی: مقامات ایران در پیام های محکومیت حوادث تروریستی در آمریکا هیچ اشاره به این نکته نکرده اند که "شیطان بزرگ آنچه خود کِشته را درو می کند" در حالی که ترامپ در پیام توییتری خود با نیش و کنایه برخورد کرده است.
بر اساس این گزارش این در حالی است که حادثه تروریستی دیروز ایران پس از سال ها مبارزه جدی این کشور با داعش در خط مقدم نبرد صورت گرفته و افزون بر آن، این گروه تروریستی (داعش) از نظر منشا ایدئولوژی و عقیدتی به نزدیک ترین متحد منطقه ای آمریکا یعنی عربستان سعودی نزدیک است.
 واشنگتن پست سیاست خارجی ترامپ در قبال منطقه و ایران را اشتباه دانسته و پیروی چشم بسته ترامپ از عربستان سعودی و اسراییل را به باد انتقاد گرفته است.


واشنگتن پست: حملات تروریستی تهران دورویی ترامپ و متحدانش را به نمایش گذاشت


برچسب ها: حملات تروریستی تهران، دورویی ترامپ و متحدانش، سیاست خارجی ترامپ، عربستان، اسراییل،

گذشته را فراموش نمی کنیم؛ امروز را هم قدر می دانیم و نقد می کنیم



تاریخ انتشار:
۱۵:۰۹ - ۱۷ خرداد ۱۳۹۶ - 07 June 2017
افزایش هزینه های این بازی مرگبار برای عربستان، راهی موثر برای حفظ امنیت در داخل است.
عصر ایران - حملات تروریستی روز چهارشنبه تهران با شهادت و مجروح شدن تعدادی از هموطنان مان و نیز کشته شدن تروریست ها به پایان رسید. در این باره نکاتی را می توان مرور کرد:
تسلیت به خانواده های شهدا
قبل از هر چیز باید به خانواده هایی که در این حادثه تروریستی، عزیزان شان را از دست دادند، تسلیت گفت و برایشان طلب صبر کرد و نیز سلامتی کامل مجروحان را از درگاه الهی مسألت داشت.
گذشته را فراموش نمی کنیم؛ امروز را هم قدر می دانیم و نقد می کنیم
این که تروریست ها توانسته اند در قلب پایتخت و نیز در حرم امام(ره) دست به اقدام تروریستی بزنند، موضوعی است که دستگاه های امنیتی باید در قبال آن پاسخگو باشند ولی انصاف حکم می کند که با یک یا دو حادثه، تلاش های شبانه روزی نیروهای امنیتی در سال های گذشته تا به امروز را از یاد نبریم و بدانیم که اگر نبود مراقبت مجاهدانه آنها، امروز در ایران نیز مانند عراق، حوادث اینچنینی، عادی و روزمره شده بود.
با این حال، آنچه مسلم است این که حادثه اخیر و نقطه ضعف های نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی که از یک سو باعث بروز این رویداد خونین شد و از دیگر سو، ساعت ها به طول انجامید، باید به دقت و بی هیچ اغماضی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد چه آن که از نیروهای دفاعی ایران انتظار بیشتری می رود. ضمن این که قدردان تلاش های کسانی هستیم که امروز ، رو در روی تروریست ها ایستادند و با به خطر انداختن جان خود، غائله را خواباندند.
عربستان و حملات تروریستی تهران
این اولین بار است که داعش در ایران اقدامی به این وسعت انجام می دهد. این اقدام تروریستی بعد از افزایش تنش بین ایران و عربستان و نیز تحولات صورت گرفته در خصوص قطر - یکی از متهمان حمایت از داعش - رخ داده است. هر چند که در حال حاضر نمی توان گفت که آیا آنچه در تهران رخ داده، به تحولات اخیر منطقه مربوط است یا نه اما بعید نیست که این حملات با هماهنگی ریاض صورت گرفته باشد، خاصه آن که یک ماه قبل، محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان گفته بود "سننقل المعرکة إلى إیران" (نبرد را به داخل ایران خواهیم کشاند).

نکته نگاری عملیات تروریستی داعش در تهران: تسلیت به خانواده های شهدا/ گذشته را فراموش نمی کنیم؛ امروز را نقد می کنیم/ عربستان و حملات تروریستی تهران/ خوشحالی همزمان دلواپس ها و داعشی ها/ صدا و سیما ، باز هم بازنده ماجرا/ رفتار مردم در هنگام حوادث تروریستی/ اتحاد ملی در برابر تروریست ها
به هر روی، دست داشتن عربستان در این اقدمات تروریستی جای بررسی جدی دارد و در صورت صحت موضوع، باید گفت که عربستان وارد فاز جدیدی در تقابل با ایران شده است و شیطنت های دیگر سعودی ها متصور است. افزایش هزینه های این بازی مرگبار برای عربستان، راهی موثر برای حفظ امنیت در داخل است.
واکنش غیراخلاقی برخی دلواپسان
آنچه همانند اصل حملات تروریستی اخیر تأسف بار است این که گروه هایی از دلواپسان(و نه اصولگرایان) به جای ناراحتی از شهادت و مجروح شدن دهها انسان بی گناه توسط تروریست ها، درشبکه های اجتماعی شان به شادمانی پرداخته و می کوشند از این حادثه تروریستی نمدی برای خود ببافند وآن را دلیلی برای نظریات ورشکسته شان بدانند: دیدید گفتیم برجام فایده ندارد؟ روحانی برود با تروریست هایی که در مجلس هستند مذاکره کند، برای رأی آوردن روحانی امنیت را ذبح کردند و... .
باعث شرمساری است که گروهی در داخل ایران، به جای تقویت همبستگی ملی در چنین وضعیتی، آنقدر فاقد قدرت تحلیل هستند که بر آتش تفرقه می دمند و همزمان با داعشی ها، به خوشحالی می پردازند!
صدا و سیما ، باز هم بازنده ماجرا
همزمان با اقدامات تروریستی در حرم امام و مجلس شورای اسلامی، شبکه خبر سیما -که فلسفه وجودی اش، نشر سریع اخبار است- در حال پخش برنامه ای در باره شهریه مهد کودک ها  بهزیستی بود و سپس گفت و گویی درباره طرح کارورزی داشت و هر از گاهی نیز خبری از حرم و بهارستان پخش می کرد تا ثابت کند که همچنان رسانه ای بسیار تنبل است.
نکته نگاری عملیات تروریستی داعش در تهران: تسلیت به خانواده های شهدا/ گذشته را فراموش نمی کنیم؛ امروز را نقد می کنیم/ عربستان و حملات تروریستی تهران/ خوشحالی همزمان دلواپس ها و داعشی ها/ صدا و سیما ، باز هم بازنده ماجرا/ رفتار مردم در هنگام حوادث تروریستی/ اتحاد ملی در برابر تروریست ها
جالب اینجاست که همزمان با کندی شبکه خبر، رسانه های انگلیسی و عربی، در حال پخش تصاویر و تحلیل های خود درباره وقایع تهران بودند.
رفتار مردم در هنگام حوادث تروریستی
امید که این حادثه، آخرین اقدام تروریستی باشد ولی واقعیت این است که وقوع حوادث تروریستی در دنیای امروز، استرالیا و افغانستان و ایران و عراق و سوریه و انگلیس و فرانسه و آمریکا نمی شناسد و هر آن ممکن است در هر جا، تروریستی دست به جنایت بزند.
بنابراین، آموزش مردم برای کاستن از تبعات حوادث تروریستی، بسیار مهم و ضروری است. حادثه امروز نشان داد که رفتار مردم ما در برابر حادث تروریستی نیازمند اصلاح است. این واقعاً عجیب بود که مردم در اطراف ساختمان مجلس تجمع کرده و انگار که در حال تماشای یک نمایش هستند خود را در معرض خطر قرار داده بودند. این در حالی بود که هر لحظه امکان داشت، تروریست ها به سمت آنها تیراندازی کنند یا یک عامل انتحاری، جمعیت متراکم را هدفی برای جنایت خود قرار دهد.
سمت راست: تجمع مردم در منطقه خطر هنگام حملات تروریستی در تهران
سمت چپ: فاصله گرفتن مردم از محل حادثه تروریستی در انگلیس

نکته نگاری عملیات تروریستی داعش در تهران: تسلیت به خانواده های شهدا/ گذشته را فراموش نمی کنیم؛ امروز را نقد می کنیم/ عربستان و حملات تروریستی تهران/ خوشحالی همزمان دلواپس ها و داعشی ها/ صدا و سیما ، باز هم بازنده ماجرا/ رفتار مردم در هنگام حوادث تروریستی/ اتحاد ملی در برابر تروریست ها
 همچنین رفتارهایی که در شبکه های مجازی شاهدش بودیم نیز آمیخته با خطا بود، مانند توجه به شایعات و بازنشر خبرهای فاقد منبع موثق در شبکه های اجتماعی.
اتحاد ملی در برابر تروریست ها
تروریست ها ، فقط کشتن چند شهروند یا آسیب به در و دیوار مجلس را هدفگذاری نکرده اند؛ هدف آنها ایجاد شکاف در جامعه و گسترش رعب و وحشت عمومی است. بدون توجه به رفتارهای نابخردانه چند دلواپس انگشت شمار، فارغ از هر جبهه بندی سیاسی و فکری، در برابر تروریست ها، ملتی متحد هستیم و بی هیچ ترسی از آنها، به مبارزه تاریخی مان با تروریسم ادامه می دهیم.
همه در کنار هم هستیم ، یکدل، متحد، قوی ... مبارزه با تروریسم ادامه دارد.

فرش زیر پای مصلحت!



  فرش زیر پای مصلحت!   

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید  




وبلاگ اکبری، علیرضا ، خبرآنلاین :  اخیراً دوستان سابق پاستور، داستان یک باب ساختمان در میدان نارمک را، پیراهن خلیفه کرده، و اقدام به جمع اوری "أعانه ملّی" کرده اند.

میگویند، اگر برای ر.ج سابق مشکل حفاظتی پیش امد، مسئول ان، ر.ج فعلی است.
میگویند، "مردم، کمک کنید و أعانه دهید تا ما ان ساختمان را بخریم، و ان شخص را از گزند حوادث، محفوظ بداریم!"
عزیزانی از این بنده سوْال کردند که، این داستان را چگونه می بینم؟
پاسخ زیر، بر خلاف میل باطنی نگاشته شده، و چون دیدم بعض مردم پاکدل و پاکدست، از این داستان متاثر شده اند، گفتم شاید بتوان دل پاک ایشان را از دست بلند بعضی، مصون داشت. لذا، نوشتم؛...
مستحضرید که، "امر حفاظت" و ملزومات ان، در تمامی رده های مقامات حکومتی (قوای سه گانه و دیگران) و أماکن حساس، ربط و نسبتی با دولت ندارد، بلکه، این امر از صدر تا ذیل بر عهده عزیزان و برادران سپاه ، نیروی مقاومت بسیج و سپاه های تابعه ( حفاظت شخصیت ها، حفاظت أماکن، حفاظت هواپیمایی، حفاظت روسای قوا، حفاظت مناطق حساس و....) میباشد .
برای تک تک سَرفصل ها و تک تک رده ها و اشخاص، دستور العمل و حتی قانون معین وجود دارد. وفق مسئولیتها نیز، إمکانات و تجهیزات و نفرات کاملاً معین شده ، تعریف شده است،
تعداد نفرات و نوع تجهیزات و إمکانات حفاظتی نیز، تابع مقررات و دستورالعمل های خاص، است.
سلسله مراتب ، در همه سطوح ، کاملا تعیین شده است.
مثلا جایی که عالیترین مقام اجرایی حضور دارد و ضمناً هر تعداد شخصیت رده حفاظتی دیگر که حاضر باشند، مسئولیت و کنترل، بر عهده تیم حفاظت مقام بالاتر است (مثلا ر.ج)، و همه نیروها و رده ها تحت امر فرمانده حفاظت ان مقام عالی خواهند بود.
حفاظت از "مقامات سابق"، نیز خود تابع مقررات خاص است، أعم از اینکه انها، دارای پٌست فعلی باشند یا خیر، . مثلا یک وزیر، تا مدت معینی پس از وزارت، تا یک رده معین، تیم حفاظتی دارد، یا یک رییس جمهور سایق، فارغ از وضع کنونی او، تا زمان معینی، رده معینی از حفاظت دارد،
تمام اینها، در قانون و مقررات، تعریف شده و مسئولیت ان با فرماندهان قرارگاههای حفاظتی مربوط، و النهایه، نیروی مقاومت و سپاه های حفاظت تابعه فرماندهی سپاه اند (مثل سپاه حفاظت ....، و یا سپاه حفاظت .... ، و ...)
امّاٰ، در خصوص خبر مذکور و ساختمان محل بحث، - این قضیه، ماهیت حفاظتی ندارد، بلکه  ماهیت اداری دارد. یعنی چه؟
به این معنا که، مسئولیت تامین تمام تجهیزات و إمکانات لازم برای تامین حفاظت شخصیت، بر عهده یگان حفاظت  مربوطه است، از جمله أماکن استراحت نیروها.
مثلا، اقای ..... در زمان مسئولیت سابق خود، یک نیروی معین و مبسوط، مسئول حفاظت ایشان بوده است، امّاٰ، بعد از مسئولیت، یک تعداد نیروی محدود (مثلا چند تیم چند نفره) از ایشان حفاظت میکنند.
در زمان مسئولیت، تیم همراه، ممکن است که در حلقه اول، همزمان تعداد .... نفر باشند، لذا به یک ساختمان بزرگ، جنب محل اقامت نیاز داشته اند. همین ساختمان را ، ان زمان ، از إمکانات و اعتبار نهاد ر.ج  استفاده کرده و برای رفاه بیشتر نیروها، در اختیار تیم حفاظتی قرار داده بوده اند. بعد از مسلولیت، دیگر بلحاظ تغییر ماهوی و صوری فرایند حفاظتی، مساله، سالبه به انتفای موضوع بوده، لذا به ان حجم از إمکانات و تأسیسات ، نیازی نبوده است، بنابراین ، ان ساختمان نیز مورد استفاده دیگری قرار میگرفته. امّاٰ، تا کنون، چهار سال است که، کماکان ان هزینه و ان ساختمان ، از سوی نهاد ر.ج ، در اختیار تیم ر.ج سابق قرار دارد، و أحیاناً از ان بعنوان مقر امورات شخصی ( مانند دفتر مراجعات مردمی ر. ج سابق...) استفاده میشود، و ، البته شاید دیگر برادران نیز از ان جهت استراحت، بهره میبٌردند.
اینک بعد از چهار سال، نهاد ر.ج از تامین ان هزینه و ان ساختمان، استنکاف کرده است،. امری که قاعدتاً همان چهار سال قبل میتوانست انجام شود، و چهار سال، تاخیر شده!
در حالیکه این مساله، هیچ ربطی به مساله حفاظت ان شخص ندارد، امّاٰ، ایشان و دوستان موضوع را "تراژیک" کرده و عامّه ناس را در ان دخیل نموده اند.
در ادبیات سیاسی کلاسیک، این عمل، نام خاصی دارد که بنده مایل به ذکر ان نیستم چون، در فارسی، ترجمه مناسبی نشده است،... ، بگذریم.
امّاٰ، ویکتورهوگو در رساله ای  "نقش شارلاتانیزم"  در تسخیر أفکار عمومی را، شرح مبسوطی داده که به این بحث ما، مربوط نمیشود.
امّاٰ، در مقابل، ذکر خاطره از یک واقعه مشابه، شاید در تبیین موضوع، موثر باشد؛

دوازده سال پیش، روزهای اول کار دولت منتخب، در مرداد  ٨٤ بود. یکروز صبح زود، یکنفر از دوستان صاحب منصب، که ان زمان هنوز معاون اقای روحانی (و نیز مشاور اقای هاشمی) بودند، تماس گرفتند، و به کوه پیمایی دعوت کردند.
در مسیر، ضمن گفتگو، حس کردم ایشان از مساله ای ناراحت و متاثر است. علت را با حفظ حدود، جویا شدم. ایشان گفت، ؛ دیروز (چند روز پس از تحلیف ر.ج نٌهم)، نزد اقای هاشمی بودم، ناگهان مسئولان خدمات امدند و عذر خواهی کردند، گفتند که از اداره أموال نهاد ر.ج امده اند، و یک لیست دارند از أموالی که در دفتر اقای هاشمی است، (کاخ مرمر، مجمع تشخیص)، و اینها میگویند که اقای ا.ن گفته که این أموال متعلق به نهاد ر.ج است و مال بیت المال ، لذا باید بازگردد، و استفاده شما از اینها ، خلاف شرع است!؟؟!!،
جالب اینکه، فرش زیر پای اقای هاشمی هم جزء ان أموال بود!..
اقای هاشمی را بلند کردند، فرش زیر پایش را جمع کردند و بردند...
ایشان گفت، من خیلی ناراحت شدم، و از دفتر اقای هاشمی رفتم بیرون و رفتم مرکز تحقیقات نیاوران، دفتر اقای روحانی، ، رفتم تا با ایشان درد دل کنم،
میگفت، وقتی رسیدم، دیدم انجا هم اوضاع غیر عادی و کمی بهم ریخته است،،
رفتم نزد شیخ ، دیدم که ایشان هم خیلی عصبانی است، تا امدم داستان فرش اطاق اقای هاشمی را بازگو کنم، ایشان گفت، ؛ صبح امده اند منزل، و ماشین  "بی ام و" من را که به نهاد هم ربطی نداشته، از تیم حفاظت گرفته و برده اند، و گفته اند، این بیت المال هست و خلاف شرع...
بالاخره با ماشین دیگری امدیم مرکز تحقیقات، دیدم امده اند فرش زیر پای من را هم جمع کرده اند و برده اند، . گفته اند اینها مال بیت المال است و استفاده شخصی!! خلاف شرع است..
این ها فقط یک نمونه بودند،،.
حالا همین "حافظان بیت المال" ، که از قرار باید پاسخگوی میلیاردها وجوه ارزی و ریالی "درامد و هزینه" زمان مسئولیت خویش باشند، و هنوز ساختمانهایی درجه یک از نهاد را با تمام تجهیزات ان، در اختیار خود  دارند، و خدا میداند که میزان مسئولیت ایشان در قبال سرمایه های ملّی، از زمان مسئولیت شان تا کنون، چقدر بوده است،..،  یک ساختمان غیر ضروری را که سَر کوچه أقای "برادر ا.ن" بنام نهاد خریده بوده اند و هزینه های جاری انرا هم از نهاد میگیرند، بعد از چهار سال از ایشان پس گرفته اند، ببینید چه شالتاقی  در اورده اند..

من بیش از هر چیز برای اندسته از ادم های ساده ای متاسفم که با نهایت خلوص، از این شانتاژگران عوام نواز،  و اعمال مٌلک بر باد ده انها، دفاع میکنند ، و چه دفاع متعصبانه و قابل تاسّفی!
البته، انصافاً که طرح "جمع اوری اعانه ملّی"، عجب ایده موثر و حیات بخشی است!!


   تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی 


نتیجه اقتدا به چرچیل!




    نتیجه اقتدا به چرچیل!   

یکشنبه 14 خرداد 1396  



وبلاگ  نوروزپور، محمدرضا ، خبرآنلاین :  چرچیل نخست وزیر اسبق انگلیس می‌گفت: «تا حقیقت بخواهد شلوارش را پا کند، دروغ نصف دنیا را گرفته است.»

"A lie gets halfway around the world before the truth has a chance to get its pants on"
برخی افراد که برخلاف فرموده مولا امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه، گمان می کنند از راه شر و گناه می توانند به خیر و صواب برسند، در ایام تبلیغات انتخاباتی به جای اقتدا به مولا علی (علیه السلام)، به چرچیل اقتدا کرده و به دروغ فیلمی از فرح دیبا منتشر کردند که در انتخابات شرکت کرده و به حسن روحانی رأی داده است تا ازاین طریق احساسات مردم مذهبی و انقلابی را علیه رقیب خود بشورانند. 

هدف از این حقه‌های کثیف و دروغ گویی های رسوا، عوام مردم بوده اند، اما اینکه افرادی چون برادر نازنین آقا محسن رضایی با آن سوابق طولانی در فرماندهی دفاع مقدس و اطلاعات و ضد اطلاعات و جنگ و عملیات روانی، فریب بخورد مایه بسی تاسف است.
الان که می بینم حتی آقا محسن رضایی نیز قربانی این تکنیک عملیات روانی دوستان و هم فکران خودش شده، دیگر تعجب نمی کنم که در این ایام چندین نفر از مومنین و اهل فضل و حتی خبرگانی را می دیدیم که با ناراحتی از این موضوع با من سخن می گفتند و هربار که یکی از ایشان را با استدلال و حجت مجاب می کردم که اصل موضوع دروغ بوده بر شگفتی شان بیشتر افزوده می شد. 
آقای رضایی که برای ما دهه پنجاهی ها هنوز به خاطر رشادت هایش در دوران دفاع مقدس نازنین و عزیز است،  در یک برنامه تلویزیونی با مخاطبان میلیونی گفته است: آمریکایی ها می خواهند از طریق دموکراسی وارد ایران شوند و فرح پهلوی هم رای می دهد!
مجری که متوجه شده اقای رضایی گاف داده می گوید : آن تصویر آرشیوی است.
و آقا محسن هاج و واج برای کم نیاوردن می گوید: در انتخابات بعدی شرکت می کند
ناگوار اینکه ایشان اولینِ خواص نیست که در دام دروغ های بی پایان جریانی که متاسفانه نام ارزشی برخود گذاشته ـ و قطعا حسابشان با ارزشی ها و انقلابی های واقعی جدا است ـ گرفتار می شود و آخرین نفر نیز نخواهد بود. ایشان بارها و بارها با دروغ های شاخ دار خود بر خواص دیگر نیز تاثیر گذاشته و آنها را فریب داده اند که ذکر نمونه های آن  خارج از بحث است. 
همه باید مراقب باشیم و خواص از همه بیشتر چرا که اساس کار عده ای بر این شده است که انقدر دروغ بگویند تا تشخیص سره از ناسره در جامعه، حتی برای خواص و نخبگان هم ممکن نباشد، چه رسد به عوام الناس. آنقدر زشتی فراگیر شود تا فرق زشت و زیبا مشخص نشود.
با نهایت تاثر باید گفت ادامه این رویه ضد ارزشی و ضد دینی که از بد روزگار با همین زرورق، کادو پیچ و به بازار ارائه می شود کل جامعه را به ورطه هلاکت خواهد انداخت. در این صورت در جامعه ای زندگی خواهیم کرد که اساس هرچه می شنویم را باید بر دروغ بگذاریم مگر اینکه عکسش ثابت شود.


   تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی 

برچسب ها: محمدرضا نوروزپور، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، محسن رضایی، چرچیل، دروغ، مردم عوام،

خلاصه سند 2030 ؛ آنچه دلواپسان گفتند، آنچه در سند آمده است

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

خلاصه سند 2030 ؛ آنچه دلواپسان گفتند، آنچه در سند آمده است

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید  

 

 آنها مدعی بودند که در سند 2030 آموزش خودارضایی و همجنسگرایی در مدارس الزامی خواهد شد این در حالی است که حتی یک بار هم در سند، این کلمات نیامده است.

 عصر ایران - در جریان رقابت های انتخاباتی، دلواپسان با انتشار مطالبی در خصوص سند 2030 و آن گونه که رئیس جمهور روحانی گفته است، حتی با ارائه گزارش خلاف واقع به رهبر معظم انقلاب، موجی از نگرانی را در جامعه به ویژه بین خانواده ها ، فرهنگیان و نیز متدینین راه انداختند. 
 آنها مدعی بودند که در سند 2030 که ایران آن را پذیرفته، آموزش های جنسی شامل خودارضایی و همجنسگرایی در مدارس الزامی خواهد شد و حتی برخی پا فراتر گذاشتند و مدعی شدند که ارائه این آموزش ها با چاپ کتابی به نام "لک لکی در کار نیست" توسط آموزش و پرورش(!)در برخی مدارس شروع شده و به زودی فراگیر خواهد شد. این در حالی است که حتی یک بار هم در این سند،کلمات خودارضایی و همجنسگرایی نیامده است و تماماً ساخته و پرداخته اتاق های علمیات روانی دلواپسان بود.
 

خلاصه سند 2030 را اینجا بخوانید/ آنچه دلواپسان گفتند، آنچه در سند آمده است
 

 آنها در ایام تبلیغات انتخاباتی، هم در فضای مجازی این شایعات را پراکندند و هم با چاپ تراکت هایی در تیراژ میلیونی و توزیع آن در مناطق مختلف به ویژه در روستاها و نیز با سخنرانی های متعدد انتخاباتی و تبلیغات چهره به چهره خیابانی، کوشیدند نگرانی های اخلاقی را تشدید کنند.
 از آنجا که قریب به اتفاق مردم و حتی آنان که این شایعات را می پراکندند، حتی یک بار هم این سند را ندیده اند و با توجه به این که متن سند بسیار طولانی است، عصر ایران برای روشن شدن موضوع و افشا شدن چهره دروغگویانی که با نقاب ارزش ها، ضد ارزشی ترین اقدامات را مرتکب شدند، متن خلاصه شده سند را منتشر می کند.
نکته اینجاست که دولت جمهوری اسلامی ایران درباره این سند با استفاده از قاعده حقوقی حق تحفظ، اعلام کرده است اگر جایی از سند با فرهنگ و دین مردم ایران در تقابل باشد، تعهدی نسبت به آن ندارد.
 خودتان بخوانید و ببینید آنچه دلواپسان از این سند ترسیم کرده بودند کجا و خود سند کجا؟! دلواپسان، قطعاً یک عذرخواهی تاریخی به رهبر انقلاب، رئیس جمهور و مردم ایران بدهکارند.
خلاصه سند 2030 
 سند مقدمه ای دارد مبنی بر این که رهبران و مردم جهان بر آن هستند که تا سال 2030، به فقر،گرسنگی ،خشونت، فساد، قاچاق و ... پایان دهند و به سوی کرامت انسانی، صلح، عدالت، رعایت برابری، رفاه، ، مدیریت پایدار منابع طبیعی،گسترش بهداشت، تامین آب آشامیدنی برای همه، توانمندسازی زنان و دختران، محترم شمردن تنوع فرهنگی،حمایت از اقشار آسیب پذیر، مردمسالاری، بهبود محیط زیست، توسعه مناطق روستایی،توسعه آموزش های عمومی و فنی و حرفه ای، ترویج تفاهم، اشتغالزایی، و نظایر این ها حرکت کنند.
 

برای دیدن متن کامل سند 2030 اینجا کلیک کنید.

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی

 

افسردگی بلای رابطه زن و شوهرها





   افسردگی بلای رابطه زن و شوهرها  

تاریخ انتشار : دوشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۲۳:۰۹
 
زندگی با وجود افسردگی نه فقط برای فرد افسرده دشوار است بلکه همه روابط فرد را مختل می‌کند. یک رابطه عاطفی با وجود افسردگی بسیار دشوار پیش می‌رود بنابراین اگر با فردی افسرده زندگی می‌کنید باید فوراً به فکر اقدامی برای بهبود فرد بیمار و رابطه باشید.

افسردگی بلای رابطه زن و شوهرها
به گزارش میگنا به نقل از ایران بانو ضمیمه روزنامه ایران، هر تعللی باعث تشدید بیماری و از دست رفتن بیشتر این رابطه می‌شود. زوج‌های افسرده نه برابر بیشتر از افراد دیگر تمایل به جدایی دارند. علاوه بر این زندگی با فرد افسرده احتمال افسرده شدن دیگری را نیز بیشتر می‌کند. هرچقدر میزان افسردگی شدید‌تر باشد احتمال گرایش به مصرف الکل، مواد مخدر و خودکشی نیز بیشتر می‌شود.

افسردگی به‌ عنوان یکی از چالش‌های بسیار مهم روابط مشترک عنوان می‌شود،اما چیزی که باید بدانید اینکه افسردگی یک انتخاب نیست. این بیماری به اندازه بیماری دیابت خطرناک و هشدار دهنده است. افسردگی رویکرد انسان را به زندگی تغییر می‌دهد، طرز فکر، خلق و خو، خواب، ذائقه و میزان انرژی فرد با این بیماری بشدت تغییر می‌کند؛ استرس زیاد، مشکلات مالی، تغییرات شدید، تولد فرزند، پدریا مادر شدن، مصرف برخی داروها و تغییراتی در وضعیت جسمی و سلامتی مهم‌ترین عوامل افسردگی هستند. رابطه مشترک نیز به خودی خود می‌تواند عاملی برای ایجاد افسردگی باشد. از هر ۱۰ زن یا مرد حداقل یک نفر بعد از شروع رابطه دچار افسردگی می‌شود. روابط ناسالم و پرمساله نیز عاملی برای ایجاد یا تشدید افسردگی هستند.

چیزی که باید بدانید اینکه افسردگی به آهستگی می‌آید و به همه زندگی سرایت می‌کند. فرد افسرده گمان می‌کند می‌تواند تغییرات روحی جزئی را به تنهایی مدیریت کند اما اغلب این کار در توانش نیست، برای همین بسیار مهم است که زود دست به کار شوید و برای بهبود وضعیت شریک زندگی‌تان اقدام کنید.
بی‌توجهی به تغییرات روحی طرف مقابل به مرور زمان باعث شدید شدن علائم بیماری می‌شود؛ ۶۰ درصد افرادی که خودکشی می‌کنند در ابتدا فقط دچار کمی افسردگی بودند. اگر برای‌تان محرز است که همسرتان افسرده است او را رها نکنید تا به مرور زمان و به تنهایی درمان شود. اگر درمانی آغاز نشود این بیماری هرگز تمام نمی‌شود.
وقتی تغییرات مهم و جدی در خلق و خوی شریک زندگی‌تان می‌بینید و آن را با برخی ویژگی‌های افسردگی مشابه می‌دانید برای تشخیص درست حتماً به پزشک مراجعه کنید. تشخیص شما و ارائه راه‌حل‌های ناشیانه کمکی به درمان این بیماری نمی‌کند، چون شما درکی از زنگ‌خطرها، میزان و شدت بیماری و نحوه درست درمان ندارید. برای تشویق همسرتان برای اینکه به پزشک مراجعه کند از نگرانی‌های خودتان بگویید؛ مثل اینکه تغییرات روحی او باعث نگرانی‌تان شده است و شما دوست دارید برای بهبود این وضعیت به او کمک کنید.



برچسب ها: افسردگی، رابطه زن و شوهر، خلق و خو، استرس زیاد، خودکشی،

تناقضی به نام «رأیِ حلال»



 پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران


یادداشتی از:

پایگاه خبری جماران- آیا به کار گرفتن تعبیر «رأی حلال» برای آراء سید ابراهیم رئیسی در انتخابات 29 اردیبهشت یک اشتباه لفظی بوده یا برون ریختنِ درون یک تفکر و مرام سیاسی؟! این نوشته تلاش دارد مختصرا به این سوال پاسخ دهد.

همانگونه که هویداست، از نظر مفهومی دو کلمه «رأی» و «حلال» دو جنس کاملا متفاوت دارند؛ مانند اینکه بگوییم «اتومبیل پاک» یا «اتومبیل نجس»؛ حال آنکه رأی(همانند اتومبیل) یک دستاورد و ابزار بشری است که برای اداره بهتر امور اجتماعی به کار گرفته می شود و فی نفسه ارتباطی با احکام شرعی ندارد. 

این اختلاط معنا و مفاهیم توسط جناح اصولگرا، صرفا در به کار گیری این الفاظ محدود نمی شود و ردّ آن را در صحنه های گوناگون دیگر می توان یافت. ریشه آن نیز نگاه حداکثری و غیرروزآمد به دین است که این جناح از آن تبعیت می کند.

در واقع  مشکل این نگاه آن است که به خاطر عدم تناسب با سیاست و اقتضائات آن، هیچ گاه نمی تواند حضور موفقی در «رقابت» های سیاسی داشته باشد و این برخلاف مسیری است که رقیب اصلاح طلب آنها در 4 دهه گذشته پیموده است.

اصلاح طلبان که در دهه 1370 توانستند با بهره گیری از میراث جریان آزادیخواهی شکل گرفته از دوره مشروطه و پیوند دادن این آزادیخواهی با نگاه پویا و تازه به دین که راه آن توسط امام خمینی در قالب نظرات و فتواهایی جدید باز شد، و همچنین استفاده فرصت تحقیق و مطالعه در دوران پس از دفاع مقدس، مبانی تئوریک خود را به روزرسانی کنند. در واقع آنان توانستند میان دین به عنوان رکن اصلی هویت جامعه ایرانی و نیازها و دغدغه های زندگی در قرن بیست و بیست و یکم، تناسب و تلازم و امتزاجی را ایجاد کنند و هویت خود را بر روی همان زیرساخت، نوسازی و بهسازی کنند.

در طرف دیگر میدان، جناح راست که امروز به اصولگرا مشهور است، تاکنون قادر و مایل به انجام این کار نبوده است؛ چرا که حضور دائمی در ارکان قدرت آنان را به این نتیجه نرسانده که نیازمند چنین اصلاح و بازنگری دائمی هستند.

حال مشکل آنجا بروز کرده است که آنان به دلیل جدایی ناپذیر بودن اصل «جمهوریت» از نظام اسلامی، ناگزیر از ورود به گود انتخابات و جلب نظر افکار عمومی هستند. آنان از یکسو نتوانسته اند هویت کهنه خود را که بر برداشت های سنتی از دین و اقتدارگرایی مبتنی است اصلاح نمایند و از طرف دیگر میل به حضور در «جمهوریت» نظام را نمی توانند نادیده بگیرند؛ تمایلی که در دو شکل خود را نشان داده است:

یک گروه، بخش سنتی اصولگرایان است که امروز اقلیت آن محسوب می شود؛ حداکثر اقبالی که آنان می تواند نزد مردم جلب کند، را می توان در میزان رأی کاندیدایش(سید مصطفی میرسلیم) مشاهده کرد. 

اما یک گروه دیگر امروز میدان دار جریان اصولگرایی شده و در میان بدنه هوادار و جوانان این جریان اکثریت را دارد؛ تا جایی که شیوخ اصولگرا نیز در برهه های حساس ناگزیر از تبعیت آنان شده اند.  توفیق نسبی این گروه جدید که می توان عنوان «نواصولگرایی» به آن داد، هنگامی رخ داد که آنان دست به تجدیدنظر در اصول کهنه زدند؛ اما شوربختانه این تجدیدنظر نه به معنای «اصلاح» و نشانه ای از پویایی در نظام فکری و روزآمدسازی قرائت دینی، بلکه مساوی با دست یازیدن به عرفی ترین و غیراخلاقی ترین روش ها در  کارزارهای سیاسی است که رویکردی انتخابات محور، افشاگر و سوداگر(نقطه مقابل تکلیف گرایی سابق) معطوف به قدرت و نه اصول اعلام شده دارد. در اینجا اصول دیگر بماهو اصل معنایی ندارد و فقط ابزاری برای پیش رفتن در حوزه قدرت است و دوره بی اخلاقی و تندروی با محوریت هجمه به شخصیت های شاخص نظام و آیت الله هاشمی رفسنجانی(ره) به عنوان نماد آن طیف، از همان زمان آغاز شد یا دست کم به صورت جدّی پی گرفته شد.

چه کسی فکر می کرد جناح راست روزی از احمدی نژادی حمایت کند که برای اولین بار، باب مناظرات افشاگرانه و پرونده سازی را در کشور باز کند؟ چه کسی فکر می کرد روزی شخصیتی دارای سابقه قضائی و روحانیتی خود را وارد عرصه داغ رقابت های انتخاباتی کند و برای پیروزی از «هلی شات» و «دی جی خانم» بهره بگیرد؟

غرض، مذمت ورود به عرصه رقابت نیست که فی نفسه امری مبارک است؛ لکن جهش و پرش ناگهانی از منتهالیه سنت گرایی به عرفی گرایی است که عجیب می نماید. این جهش ژنتیکی به جای پیروزی از یکسو باعث آسیب رسیدن به پر و بال خودشان از یکسو و باور نشدن از سوی مردم منجر شده و از طرف دیگر موجبات رنگ باختن اخلاق و آسیب به ارکان هویت انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن شده است.

به قول یکی از مسئولین، اگر «اخلاق» را از جمهوری اسلامی حذف کنیم چه فرقی با سایر نظامات دیگر خواهد داشت؟ نکته پنهان این جمله آن است که اگر اخلاق یا در معنای وسیع تر، هویت و روح دینی-اخلاقی نظام ما کمرنگ شود در سایر زمینه ها سخنی برای گفتن نداریم و نسل امروز یا صدها و هزاران رسانه مجازی، با مقایسه بسیاری از شاخص های  اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، جمهوری اسلامی را متهم به «ناکارآمدی» و شکست متهم خواهند کرد. مگر به گفته تمام بزرگان، انقلاب اسلامی برای احیاء ارزش های فراموش نشده نیامد؟

خوب است سوال شود، در دوران هشت ساله اصلاحات که اصولگرایان  حاملان آن گفتمان را «تجدیدنظر طلب» می خوانند، چه زمانی مانند آن هشت سال گذشته(که تبعات آن همچنان ادامه دارد)، ستون های مهمی چون شخصیت امام خمینی، اصل انقلاب اسلامی، دستاوردهای کلان آن انقلاب و دست مایه شبهه آفرینی، هجمه، تخریب و تمسخر قرار گرفته است؟

باید بی پرده گفت که پدیدآمدن چنین وضعیتی محصول بی تدبیری و خود حق پنداری جریانی است که تحت عنوان اصولگرایی خود را همیشه و همه جا پیروز می داند و اگر در جایی شکست خورد، جسارت پذیرش شکست ندارد و آن را «عدم الفتح» می نامد یا با «حلال» خواندن رأی خود هم قصد دلداری دادن به خود و حامیان را دارد و هم قصد زدن طعنه ای به رقیب.

جناح اصولگرا باید بپذیرد که  شرط مقبول واقع شدن در نزد افکارعمومی، داشتن صداقت است و صداقت به معنای تغییر یک شبه آن هم غلتیدن به طرف روش های غیراخلاقی و «تتلیتی» شدن نیست؛  صداقت یعنی تن سپردن به اولیات رقابت سالم و دموکراتیک و نیز اعلام صریح بازنگری در رویکردهای فکری.

تا زمانی که اصولگرایان تناقض درونی و زاویه نگاه غیر دموکراتیک خود به مردم را تغییر ندهند و تا زمانی که خود را بر موضع حق بنشانند و هرچه غیر خود را باطل یا حرامی یا عامل بیگانه بخوانند، هیچ شانسی در سپهر سیاست ایران نخواهند داشت؛ آنان یک بار با بلیط قرضی احمدی نژاد برنده یک جایزه شانس شدند، اما نه تنها آن فرصت را برای تغییر و فربه ساختن تئوریک و عمل خود مغتنم نشمردند، بلکه چه در تئوری و چه در عمل بیش از قبل دچار آسیب شدند تا جایی که در پایان آن دوران برخی شان به اردوگاه اصلاح طلبان پیوستند و امروز دیدگاههایشان از رقبای پیشین صریح تر و بی پرواتر است.



دلایل طلاق‌های زودرس ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

  دلایل طلاق‌های زودرس ... 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید  

http://s8.picofile.com/file/8296319900/TAL8QE_ZUDRAS_1.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8296320084/TAL8QE_ZUDRAS_3.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8296320226/TAL8QE_ZUDRAS_2.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8296320300/TAL8QE_ZUDRAS_5.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8296320442/TAL8QE_ZUDRAS_4.jpg


به گزارش میگنا، مریم پنج بار عمل وَ هر جایی از بدنش را که دوست نداشته تصحیح کرده است. با یک بینی سربالا و اندامی شبیه عروسک‌های باربی، سر از محکمه قاضی درآورده است تا از شَر همسر عضلانی و خوش-تیپش خلاص شود. دور و بر آنها در دادگاه خانواده زوج‌های دیگری هم هستند، از همه اقشار مردم. مرفه یا متوسط و ضعیف، باحجاب و بدحجاب شیک‌پوش یا ژولیده حال فرقی نمی‌کند. بیشتر آنها از زندگی‌شان یک بهار بیشتر نگذشته است که به قول بعضی‌هایشان آمده‌اند خزان طلاق را جشن بگیرند.
آنها زود ازدواج می‌کنند و زود هم جدا می‌شوند. مهم نیست چقدر به ظاهرشان توجه کرده باشند یا ورزشکار باشند. مهم نیست چقدر در شبکه‌های اجتماعی یا خارج از آن از هم شناخت به دست آورده باشند، هر چه باشد خیلی زود رکورد طلاق را بین بقیه گروه‌های سنی خواهند شکست. آنها جوانان گروه سنی 20 تا 35 سال هستند.
 طبق آمار اعلام شده توسط سازمان ثبت احوال بیشتر طلاق‌ها در سال 94 مربوط به ترکیب سنی مردان 30 تا 34 و زنان 25 تا 29 ساله با 16 هزار و 286 مورد بود. گروه بعدی ترکیب زنان 20 تا 24 ساله و مردان 25 تا 29 ساله است که 15 هزار و 928 مورد طلاق در این ترکیب سنی رخ داده است.
 در سال 95 نیز آخرین آماری که اعلام شد حاکی از همین وضعیت بود. تحلیل‌های آماری نشان می‌دهد روند عمومی طلاق در ده سال گذشته به همین شکل بوده و بدتر آن که طول عمر و پایایی زندگی مشترک نیز کاهش یافته است. آمار ثبت احوال در سال 95 نشان‌دهنده مرگ زودرس زندگی مشترک است و این جدایی اغلب در سال اول زندگی زناشویی رخ می‌دهد و این رقم رو به کاهش نیز نهاده است.
 این روزها مصادیق خیانت و شواهد آن تغییر کرده است. سمیرا تازه عروس 22 ساله‌ای است که از همسرش گلایه دارد. او می‌گوید همسرم همیشه وقتی فکر می‌کند به خواب رفته‌ام حتی پس از نیمه‌شب با کسانی که در پروفایلشان عکس‌های خوشگل گذاشته‌اند چت می‌کند.
 نمی‌گویم واقعا او با دخترها دارد چت می‌کند یا قصد خیانت دارد، اما به نظر من کسی که در رختخواب خود گوشی به دست مشغول چت کردن است یک خیانتکار است و حواسش به زندگی‌اش نیست.
 محمود نیز مرد 30 ساله‌ای است که پس از ضرب و جرح همسرش بر سر گوشی موبایل، کارش به دادگاه کشیده است. او می‌گوید: همسرم گاهی با موبایل حرف می‌زد یا چت می‌کرد و ریز ریز می‌خندید و وقتی من می‌آمدم زود قطع می‌کرد. او گوشی خود را رمزدار کرده بود طوری که فقط با اثر انگشت باز می‌شد. یک بار که به او خیلی مشکوک شده بودم گفتم قفل موبایلش را باز کند تا ببینم با چه کسانی چت کرده، اما او قبول نکرد و سر این موضوع دعوا کردیم و من نتوانستم خودم را کنترل کنم و کتکش زدم و موبایلش را شکستم. حالا او از من شکایت کرده است و تقاضای طلاق دارد.
 نادره اسلامی، کارشناس ارشد معماری و طراح دکوراسیون داخلی می‌گوید: این روزها حریم‌های خصوصی کمتر مورد توجه مردم است. توجه به لابی‌های مجلل، سوئیت بزرگ به جای واحد چند خوابه و آشپزخانه باز به جای بسته و پنت‌هاوس‌هایی با ویوی 360 درجه که اغلب با پرده گشاده استفاده می‌شود، نشانه این تغییر سلیقه و فرهنگ در برخی اقشار جامعه است.
 سال‌ها پیش مردم برای زندگی خود حرمت زیادی قائل بودند. خانه‌ها سکویی در جلوی ورودی داشت. کسانی که خیلی غریبه بودند حتی زیر باران در این سکوی سرپوشیده می‌نشستند و به درون راه نمی‌یافتند.
 کمی جلوتر بیرونی بود که شامل حیاط و ایوان‌هایی می‌شد و اتاق‌هایی که مخصوص پذیرش مهمان‌هایی بود که قرار نبود با خانواده و بانوان معاشرت داشته باشد
و حریم اصلی اندرونی بود که زنان خانه در آن بدون حجاب تردد می‌کردند، اما تغییر در دکوراسیون و معماری امروز نشان‌دهنده شکسته شدن خیلی از حریم‌هاست.
 دکتر جواد خلعتبری، عضو هیات علمی دانشگاه روان‌شناس و مشاوری است که در زمینه زوج درمانی نیز فعالیت می‌کند. او در مورد طلاق‌های زودهنگام نسل امروز می‌گوید:
یک رابطه صمیمانه از سه اصل صمیمیت، شور و تعهد تشکیل می‌شود. از سویی برای یک ازدواج موفق آمادگی‌های پیش از ازدواج شامل سن، ویژگی‌های شخصیتی، تحصیلات و خانواده و وضعیت اقتصادی و اجتماعی شخص نقش دارد. حالا اگر مقدمات ازدواج فراهم نباشد یا سه مولفه‌ای که ذکر شد کامل در رابطه زن و مرد ظاهر نشده باشد، ازدواج به مشکل برمی‌خورد.
 وی
ابعاد بلوغ شامل بلوغ جسمی، روانی، اجتماعی، جسمانی و احساسی را لازمه یک ازدواج موفق می‌داند و می‌گوید: دختران در 9 تا ده سالگی و پسران در 14 تا 15 سالگی به بلوغ جسمانی می‌رسند، سپس بلوغ روان‌شناختی و احساسی در خانم‌ها 15 ـ 14 سالگی و در آقایان 18 ـ 17 سالگی رخ می‌دهد. نوجوان پر از شور و جوشش است و به دنبال موضوع علاقه‌مندی می‌گردد که اغلب متوجه جنس مخالف و ازدواج می‌شود. در این زمان اغلب هنوز بلوغ اجتماعی رخ نداده است. وقتی جوان بتواند به سوالات هویت یعنی من که هستم، چه هستم و چکاره هستم جواب بدهد از بحران خارج می‌شود و می‌تواند برای آینده خود تصمیم بگیرد.
 معمولا دختران دو تا پنج سال در این مقوله زودتر از پسران به جمع‌بندی می‌رسند و به همین دلیل سن ازدواج آنها مناسب است به همین نسبت کمتر از پسران باشد. دختران از 20 سالگی و پسران از 25 سالگی می‌توانند آماده ازدواج باشند، اما اگر هر یک از این مراحل بلوغ ناقص باشد به جدایی نزدیک می‌شوند.
 در جامعه امروز به دلیل مشکل اشتغال و وجود رسانه‌های همراه و در دسترس و نبود سواد رسانه‌ای برای گزینشگری، کودکان زودتر به آگاهی‌های زناشویی دست می‌یابند؛ اما تعهد کمتری نسبت به قبل دارند زیرا
بلوغ اجتماعی و رفتارهایی مثل نوع دوستی و دیگر دوستی و تعهد در آنها ضعیف‌تر است و خیلی زود متوجه می‌شوند نمی‌توانند با همسر خود کنار بیایند و زندگی او را اداره کرده و نقش خود را در قبال دیگری بخوبی ایفا کنند.
 سعید پسری 22 ساله است که امروزی‌تر نگاه می‌کند. او می‌گوید: من نمی‌توانم توقع داشته باشم همسری که قرار است با او ازدواج کنم به قول مادرم آفتاب مهتاب ندیده باشد. اصولا چنین چیزی دیگر فکر نکنم وجود داشته باشد.
این روزها باید بدانیم دختر ممکن است قبل از ازدواج با چند نفر دوست باشد و در مهمانی‌های مختلط شرکت کرده و تنها می‌توانم توقع داشته باشم وقتی با من زندگی می‌کند، خیانت نکند.
 از او می‌پرسم «حالا اگر ازدواج کردی و در این مهمانی‌ها کسانی دور و بر همسرت بودند به آنها شک نمی‌کنی که از رابطه‌های قبلی باشند و همسرت را متهم نمی‌کنی؟». سر تکان می‌دهد و می‌گوید: قضیه خیلی سخت می‌شود. البته که آدم ناراحت می‌شود ولی
این حریم‌ها گاهی آن‌قدر دست نیافتنی به نظر می‌رسند که ناچاریم استاندارد را پایین بیاوریم. اگر نشد هم که خوب جدا می‌شویم.
 این روان درمانگر و مدرس دوره‌های مشاوره و روان درمانی،
خانواده‌های جوان را فاقد مهارت‌های لازم برای زندگی مشترک می‌داند و به مهارت‌هایی چون گوش کردن موثر، ارتباط موثر، مهارت مصالحه و مذاکره، ارتباط شفاف و درخواست مستقیم، مهارت حل مسأله و کنترل خشم و حل تعارض اشاره می‌کند و می‌گوید: هریک از این مهارت‌ها نیاز به آموزش دارد که باید همه زوج‌های جوان از آن بهره‌مند شوند.
 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی

 

ﺑﺸﻨﺎﺳﻴﺪ خـــدا ﺭﺍ ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

  ﺑﺸﻨﺎﺳﻴﺪ خـــدا ﺭﺍ ... 


http://s8.picofile.com/file/8296148576/K3NEH_XASHM_BUDAA_1.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8296148834/BEBAXSH_TAA_XODAA_HAM_TORAA_BEBAXSH8YAD_1.JPG

 

http://s9.picofile.com/file/8296149400/AZ3ZTAR3N_BANDE8NE_DARG8HE_EL8HY_1.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8296149750/XODAA_BEHTAR3N_RAFEEQ_1.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8296150768/AAREF_DELASH_BAA_XOD8ST_1.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8296151026/ZENDEGY_ASARY_HONAR3ST_1.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8296151434/K3NEH_CH3ST_1.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8296151950/EN_NAA_L_L8H_WA_EN_NAA_ELAYHE_R8JEOON_1.jpg

 

     ﺑﻪ ﻛﺴﻲ ﻛﻴﻨﻪ ﻧﮕﻴﺮﻳﺪ / ﺩﻝ ﺑﻲ ﻛﻴﻨﻪ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ 
 ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻬﺮ ﺑﻮﺭﺯﻳﺪ / ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﻬﺮ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ 
 ﺩﺳﺖ ﻫﺮ ﺭﻫﮕﺬﺭﻱ ﺭﺍ ﺑﻔﺸﺎﺭﻳﺪ ﺑﻪ ﮔﺮﻣﻲ / ﺑﻮﺳﻪ ﻫﻢ ﺣﺲ ﻗﺸﻨﮕﻲ ﺍﺳﺖ 
 ﺑﻮﺳﻪ ﺑﺮ ﺩﺳﺖ ﭘﺪﺭ / ﺑﻮﺳﻪ ﺑﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭ 
 ﻟﺤﻈﻪ-ی ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺑﻮﺳﻪ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ  

  ﺑﻔﺸﺎﺭﻳﺪ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﻋﺰﻳﺰﺍﻥ /  ﭘﺪﺭ ﻭُ ﻣﺎﺩﺭ ﻭُ ﻓﺮﺯﻧﺪ / ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﮔﺮﻣﻲ ﺁﻏﻮﺵ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ 
 ﻧﺰﻧﻴﺪ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﮔﻨﺠﺸﻚ / ﭘَﺮ ﮔﻨﺠﺸﻚ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ 
 ﭘﺮ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺑﺒﻮﺳﻴﺪ / ﭘﺮ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ 
 ﻧﺴﺘﺮﻥ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻴﺪ / ﻳﺎﺱ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﻛﻨﻴﺪ /  ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻻﻟﻪ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ 

  ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻣﺴﺖ ﺑﺨﻨﺪﻳﺪ /  ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻋﺸﻖ ﺑﻮﺭﺯﻳﺪ / ﺳﻴﻨﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ 
 ﺑﺸﻨﺎﺳﻴﺪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ / ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﯾﺎﺩ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ /  ﺳﻘﻒ ﺁﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳت 

 « فریدون مشیری »

 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی

 

برچسب ها: ﻛﻴﻨﻪ، ﻣﻬﺮ، ﺑﻮﺳﻪ، ﻋﺸﻖ، ﯾﺎﺩ ﺧﺪﺍ، فریدون مشیری،

ﺑﯽ ﺗﻮ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺯﺩﻩﯼ ﺩﺷﺖ ﺟﻨﻮﻧﻢ ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

   ﺑﯽ ﺗﻮ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺯﺩﻩﯼ ﺩﺷﺖ ﺟﻨﻮﻧﻢ ...


http://s9.picofile.com/file/8296077392/BEE_TOU_MAHT8B_SHABY_1.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8296077776/BEE_TOU_MAHT8B_SHABY_2.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8296078700/BANDEYE_ESHQAM_1.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8296079342/FASLHAA_RAA_BEHAM_NAR3Z_1.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8296080692/NOKE_PARG8R_1.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8296080992/BE_CHE_H8LY_AZ_AAN_KUCHE_GOZASHTAM_1.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8296081626/R8ZE_DEL.jpg

 

     ﻓﺮﯾﺪﻭﻥ ﻣﺸﯿﺮﯼ ﺷﻌﺮﯼ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ " ﺑﯽ ﺗﻮ ﻣﻬﺘﺎﺏ ﺷﺒﯽ ﺑﺎﺯ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﻮﭼﻪ ﮔﺬﺷﺘﻢ "
 و پس از مرگش ،
همسرش ﻫﻤﺎ ﻣﯿر افشار ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﺳﺮﻭﺩ :
 ﺑﯽ ﺗﻮ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻤﺎﻧﻢ ... 
 ﺑﯽ ﺗﻮ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺯﺩﻩﯼ ﺩﺷﺖ ﺟﻨﻮﻧﻢ  / ﺻﯿﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﻢ 
 ﺗﻮ ﭼﻪ ﺳﺎﻥ ﻣﯽﮔﺬﺭﯼ ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺩﺭﻭﻧﻢ؟ 
*
 ﺑﯽ ﻣﻦ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪ ﮔﺬﺭ ﮐﺮﺩﯼ ﻭُ ﺭﻓﺘﯽ / ﺑﯽ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ ﺳﻔﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﻭُ ﺭﻓﺘﯽ 
 ﻗﻄﺮﻩﺍﯼ ﺍﺷﮏ ﺩﺭﺧﺸﯿﺪ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺳﯿﺎﻫﻢ / ﺗﺎ ﺧﻢ ﮐﻮﭼﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﻟﻐﺰﯾﺪ ﻧﮕﺎﻫﻢ 
ﺗﻮ ﻧﺪﯾﺪﯼ. 
 ﻧﮕﻬﺖ ﻫﯿﭻ ﻧﯿﻔﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﮔﺬﺷﺘﯽ 
 ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺒﺴﺘﻢ، / ﺩﮔﺮ ﺍﺯ ﭘﺎﯼ ﻧﺸﺴﺘﻢ 
 ﮔﻮﯾﯿﺎ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﺍﻣﺪ، / ﮔﻮﯾﯿﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻓﺮﻭ ﺭﯾﺨﺖ ﺳﺮ ﻣﻦ 
*
 ﺑﯽ ﺗﻮ ﻣﻦ ﺩﺭ ﻫﻤﻪﯼ ﺷﻬﺮ ﻏﺮﯾﺒﻢ 
 ﺑﯽ ﺗﻮ ﮐﺲ ﻧﺸﻨﻮﺩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺑﺸﮑﺴﺘﻪ ﺻﺪﺍﯾﯽ / ﺑﺮﻧﺨﯿﺰﺩ ﺩﮔﺮ ﺍﺯ ﻣﺮﻏﮏ ﭘﺮﺑﺴﺘﻪ ﻧﻮﺍﯾﯽ 
 ﺗﻮ ﻫﻤﻪ ﺑﻮﺩ ﻭُ ﻧﺒﻮﺩﯼ / ﺗﻮ ﻫﻤﻪ ﺷﻌﺮ ﻭ ﺳﺮﻭﺩﯼ 
 ﭼﻪ ﮔﺮﯾﺰﯼ ﺯ ﺑﺮ ﻣﻦ؟ 
 ﮐﻪ ﺯ ﮐﻮﯾﺖ ﻧﮕﺮﯾﺰﻡ / ﮔﺮ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﺯ ﻏﻢ ﺩﻝ، / ﺑﻪ ﺗﻮ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺴﺘﯿﺰﻡ 
 ﻣﻦ ﻭُ ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﺟﺪﺍﯾﯽ؟ 
 ﻧﺘﻮﺍﻧﻢ ﻧﺘﻮﺍﻧﻢ / ﺑﯽ ﺗﻮ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻤﺎﻧﻢ ...  


 « فریدون مشیری »

 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی

 

ﻣﻦ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﺤﺒﺖ ﺑﺮﻭﻡ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

    ﻣﻦ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﺤﺒﺖ ﺑﺮﻭﻡ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ... 
 

     ﯾﺎﺩ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﺩﻡ ﺻﺒﺢ / ﺟﻮﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺎﺷم 
 ﺑﺪ ﻧﮕﻮﯾﻢ ﺑﻪ ﻫﻮﺍ، ﺁﺏ، ﺯﻣﯿﻦ / ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎﺷﻢ، ﺑﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻬﺮ 
 ﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﻢ، ﻫﺮ ﭼﻪ ﮔﺬﺷﺖ / ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﺩﻝ، ﺑﺘﮑﺎﻧﻢ ﺍﺯﻏﻢ 
 ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻤﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﮔﺬﺷﺖ، / ﺑﺰﺩﺍﯾﻢ ﺩﯾﮕﺮ، ﺗﺎﺭ ﮐﺪﻭﺭﺕ، ﺍﺯ ﺩﻝ 
 ﻣﺸﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻢ، ﺗﺎ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﯽ ﮔﺮﺩﺩ / ﻭ ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺧﻮﺵ 
 ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ / ﯾﺎﺩ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﺩﻡ ﺻﺒﺢ 
 ﺑﻪ ﻧﺴﯿﻢ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺻﺪﻕ، ﺳﻼﻣﯽ ﺑﺪﻫﻢ / ﻭ ﺑﻪ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﻧﺨﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺴﺖ 
 ﺗﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ، ﻧﮕﺮﺩﺩ ﻓﺮﺩﺍ / ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺍﺳﺖ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ 
 ﮔﺮﭼﻪ ﺩﯾﺮ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ / ﮐﺎﺳﻪ ﺍﯼ ﺁﺏ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺮﯾﺰﻡ ، ﺷﺎﯾﺪ 
 ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺖ ﺯ ﺳﻔﺮ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ / ﺑﺬﺭ ﺍﻣﯿﺪ ﺑﮑﺎﺭﻡ ، ﺩﺭ ﺩﻝ 
 ﻟﺤﻈﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﯾﺎﺑﻢ /  ﻣﻦ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﺤﺒﺖ ﺑﺮﻭﻡ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ  
 ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺧﻮﺩﻡ ، ﻋﺮﺿﻪ ﮐﻨﻢ / ﯾﮏ ﺑﻐﻞ ﻋﺸﻖ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﺨﺮم 
 ﯾﺎﺩ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﺣﺘﻤﺎ / ﺑﻪ ﺳﻼﻣﯽ، ﺩﻝ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺷﺎﺩ ﮐﻨﻢ 
 ﺑﮕﺬﺭﻡ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺗﻘﺼﯿﺮ ﺭﻓﯿﻖ ، ﺑﻨﺸﯿﻨﻢ ﺩﻡ ﺩﺭ / ﭼﺸﻢ ﺑﺮ ﮐﻮﭼﻪ ﺑﺪﻭﺯﻡ ﺑﺎ ﺷﻮﻕ 
 ﺗﺎ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺮﺳﺪ ﻫﻤﺴﻔﺮﯼ ، ﺑﺒﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﻣﺎﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ / ﻭ ﺑﺪﺍﻧﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﻗﻬﺮ ﻫﻢ ﭼﯿﺰ ﺑﺪﯾﺴﺖ 
 ﯾﺎﺩ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﺣﺘﻤﺎ / ﺑﺎﻭﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﻢ، ﮐﻪ ﺩﮔﺮ ﻓﺮﺻﺖ ﻧﯿﺴﺖ 
 ﻭ ﺑﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﯾﺮ ﮐﻨﻢ ،ﻣﻬﻠﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺮﺍ / ﻭ ﺑﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺷﺒﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﻓﺖ 
 ﻭ ﺷﺒﯽ ﻫﺴﺖ، ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻓﺮﺩﺍﯾﯽ 


 « فریدون مشیری »

 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی