اگر باران به دلها نبارد ...

راجع به زندگی وَ مسائل مختلف آن ...

اگر باران به دلها نبارد ...

راجع به زندگی وَ مسائل مختلف آن ...

امید یا ناامیدی؛ مسئله این است ...



 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

 امید یا ناامیدی؛ مسئله این است ... 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 
تصویر مرتبط

تصویر مرتبط

نتیجه تصویری برای امید یا ناامیدی

تصویر مرتبط

تصویر مرتبط

نتیجه تصویری برای امید یا ناامیدی

 

 خبرآنلاین، وبلاگ ملک محمد، مهدی : پایان سال، فرصت مناسبی برای مرور است؛ مرور شکست‌ها، موفقیت‌ها، اشک‌ها و لبخندهای فردی و اجتماعی. که اگر این مرور نباشد، سال به سال بدتر از پارسال خواهد شد و به همین سبب، فرد و ملتی که تاریخ زندگی و جامعه و کشور خود را خوب نخوانده باشد محکوم به تکرار است.
 امسال، اما، از منظر روان‌شناختی، حداقل، وزن شکست‌ها و اشک‌ها بیش از موفقیت‌ و لبخندها بود. شکست‌های فردی و اجتماعی که به‌گونه‌ای عجیب به‌هم تنیده شده‌اند؛ حال بد افراد ، حال جامعه را می‌گیرد و حال بد جامعه، حال افراد را.
مگر می‌توان به سلامت از کنار انبوه خبرهای منفی و بدی مثل غرق‌شدن کشتی سانچی و سوختن پیکر ملوانان ایرانی، سانحه هواپیمای آسمان و تکه‌تکه‌شدن بیش از شصت ایرانی، تصادف‌های مرگبار زنجیره‌ای و غیرزنجیره‌ای ماشین‌ها و کشته‌شدن بیش از هفده هزار نفر در سال و معلولیت صد و شصت هزار نفر در این تصادف‌ها، آلودگی‌های شدید و تعطیلی های مکرر مدارس به دلیل ناسالم‌بودن هوا و از همه مهم‌تر فقری که به‌طرز مرموزی با انتظارات ما ارتقاء می‌یابد و شکاف طبقاتی‌ای که روزبه‌روز بیشتر می‌شود.
 در عرصه فردی نیز، حال آدم‌های ایرانی خوب نیست؛ این ادعا را آمارهای سازمان‌ها و نهادهای مرجع در حوزه سلامت روان تأیید می‌کنند. بر اساس نتایج یک پیمایش ملی که در شماره آبان ماه امسال مجله فرهنگستان علوم پزشکی منتشر شد،
استان‌های لرستان، ایلام، همدان، اصفهان و تهران بیشترین میزان مبتلایان به اختلالات روانی را دارند. پنج استانی که ساکنانش بیشتر از دیگر استان‌ها با بحران‌‌های مختلفی مواجه هستند. برجسته‌ترین نشانه این حال بد، خشونتی است که به امری رایج تبدیل شده و گویی جزء عادت‌هایمان شده است.  و این‌چنین ناامیدی گریبان جامعه ایرانی را گرفته است؛ ناامیدی جمعی ...  با چنین اوضاعی آیا می‌توان به سال ۹۷ امیدوار بود؟ پاسخ از منظر روان‌شناسی هم منفی است و هم مثبت.
 منفی از این جهت که به احتمال بسیار زیاد اوضاع اجتماعی ایران در سال ۹۷ بهبود چشمگیری نخواهد یافت و سوانح و تصادفات و کشته‌شدن‌ها و معلولیت‌ها و خشونت‌ها، حداقل، به اندازه سال ۹۶ خواهد بود. اگر قرار است که انسان ایرانی امیدش را از اخبار رسانه‌ها بگیرد، باید از او پوزش خواست و گفت که در اخبار سال ۹۷ نیز، امید نمی‌تابد.
 اما جواب سوال می‌تواند مثبت باشد، هرچند در اوضاع کنونی، صحبت از امید سخت‌تر از گفت‌وگو درباره ناامیدی است. یکی از روان‌شناسان مشهور جهان، اریک فروم است که درباره امید بسیار اندیشیده و تحقیق کرده است. او درباره این مولفه حیاتی انسان چنین می‌گوید: امید درست، شبیه ببری در کمین است و تنها موقعی می‌جهد که زمانش رسیده باشد. نه اصلاح‌طلبی بدبینانه و نه تندروی ماجراجویانه، هیچ‌کدام جلوۀ امید نیستند.
امید یعنی در هر لحظه آمادۀ آن اتفاق خوبی باشی که هنوز رخ نداده، و حتی اگر در طول زندگی‌ات هم رخ نداد، ناامید نشوی. بر اساس این تعریف از امید، انسان ایرانی اگر روزهایی را در سال ۹۷ مقرر کند که فارغ از اخبار رسانه‌ها به خود و سهم خود در جهان بیندیشد تا دریابد چه میزان و چه نوع تلاش رضایت‌بخشی جهت بهبود حال خود انجام داده است، به یقین نسبت به امروز امیدوارتر خواهد شد. امید با فقر، تبعیض، فساد ارتباط مستقیمی ندارد. چه بسیار فقرایی که امیدوارتر از ثروتمندان هستند، چه بسیار امیدوارانی که تجربه مورد تبعیض واقع‌شدن را داشته‌اند و چه بسیار دلالان فسادی که به‌رغم موفقیت کارشان ناامیدتر از هر بنی بشری هستند.
 مشکل انسان ایرانی این است که به‌سبب بزرگی و تعرض حاکمیت در تمامی شئون زندگی در طول تاریخ تاکنون، تصور کرده که منشأ هیجان‌ها و باورهای مثبت نیز حکومت‌ها هستند و اغلب اوقات چنبره زده کناری منتظر که دولت‌ها حالش را خوب کنند. حال آن‌که چنین انتظاری فقط به درماندگی می‌انجامد و ناامیدی را مانند ویروسی خطرناک به جان جامعه می‌افکند و اختلالات روانی صعودی خیره‌کننده می‌یابند.
 البته مغلطه نباید کرد و امید را مساوی بهبود فوری و عینی اوضاع نباید دانست. همان که اریک فروم گفته است.
امید ابزار است، نه هدف. با امید می‌توان تلاش هدفمندتری داشت. با امید می‌توان سختی‌ها را راحت‌تر هضم کرد. امید همان ابزاری است که یک زن معلول را به قهرمانی جهان در یک رشته ورزشی و کسب عنوان بهترین زن ورزشکار معلول جهان در سال می‌رساند و فقدان آن در همین سرزمین، زن معلول دیگری را به انزوا می‌کشاند.
 مغلطه دیگر نیز این است که آیا باید از حکومت‌ و دولت‌ها هیچ انتظاری نداشت. انتخاب نسبی حاکمان و مسئولان برعهده مردم امیدوار و ناامید است.
هرگاه اکثریت مردم را امیدواران شکل دهند، انتخاب‌هایشان سنجیده‌تر و گزینه‌هایشان خردمندتر خواهند بود، ولی هرگاه اکثریت با ناامیدی در انتخاباتی شرکت کرده‌اند گزینه‌‌هایشان، ناامیدی را به درماندگی و افسردگی ملی تبدیل خواهد کرد.
 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی    


برچسب ها: امید، ناامیدی،
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.