بسم الله الرحمن الرحیم
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
میگنا
:
ازدواج یکی از بزرگترین مراحل زندگی برای هر دختر و
پسری است و یکی از نکات برای داشتن یک ازدواج خوب،
انتخاب صحیح همسر است. برخی از ازدواج ها که در این
دوره و زمانه رواج پیدا کرده است جزو دسته ازدواج های
خطرناک هستند.
خطرناک ترین نوع ازدواج این مدل است، مراقب باشید!!
در دنیای مدرن و پرسرعت امروز، بسیاری از افراد از
طریق اینترنت و سایتهای همسریابی، شریک زندگی خود را
جستوجو میکنند و میخواهند در اندک زمانی به یار
دلخواه برسند. این نوع آشنایی، بسیار آسان است، اما
آیا میتوان با این روش به عشق واقعی و با دوام دست
یافت و آیا ازدواجهایی که بر پایه آشنایی اینترنتی و
از طریق سایتهای همسریابی صورت میگیرد، پایدار خواهد
بود؟
برای رسیدن به پاسخ معقول باید مفهوم عشق واقعی و
عمیق و همچنین زندگی پایدار بین زن و مرد را بررسی کرد
و این که آیا در قرارهای اینترنتی چنین مهر و محبتی
پیدا میشود؟
عشق واقعی برای داشتن زندگی مشترک مناسب
فعالیت واقعی و عمیق انسان در هر زمینه موجب رفاه و
تعالی و بالندگی در او میشود و میتواند شخصیت او را
شکل دهد و اثری طولانی روی زندگیاش داشته باشد، اما
فعالیت سطحی، علاوه بر این که محدود و گذراست، اگر بیش
از حد به آن پرداخته شود، پیامدهای منفی در زندگی
انسان به وجود میآورد. برای تشخیص تفاوت پدیدههای
عمقی و سطحی در قلمرو عاطفه و محبت باید بین شدت علاقه
و عمق آن تفاوت قائل شد. البته این تمایز را مرد و زن
بهندرت درک میکنند که بسیاری مواقع مشکلساز میشود. شدت علاقه در یک لحظه پدیدار میشود و خیلی زود از بین
میرود و میتوان از آن به احساس شهوانی تعبیر کرد،
اما عمق علاقه طولانی است و تجربه آن، فرد را به رشد و
بالندگی میرساند.
سایتهای اینترنتی و ازدواج پایدار
هرکس برای انتخاب همسر مناسب باید روی ویژگیهای
شخصیتی و ارزشهای فرد مورد نظر متمرکز شود و مناسبترین
فرد را انتخاب کند.
سایتهای همسریابی به کاربران خود وعده دو اقدام مهم
را میدهند: اول این که به افراد کمک میکنند تا گزینههای
بسیاری برای انتخاب داشته باشند و دوم این که ازدواج
آنها طولانی و بادوام خواهد بود. در مورد وعده اول،
شکی نیست که درست میگویند. این سایتها با تبلیغات و
ترفندهایی که به کار میبرند، میتوانند تعداد بیشماری
از افراد جویای همسر را به سمت خود جذب کنند. بنابراین
هرکس، گزینههای بسیار زیادی در اختیار خواهد داشت و
میتواند ظاهرا کسی مطابق میل خود را بیابد، اما درخصوص
وعده دوم تردید بسیاری است و جای بحث و گفتوگو دارد. در این خصوص کارشناسان و مشاوران خانواده بسیار هشدار
دادهاند.
دکتر تبریزی، متخصص مشاوره و رواندرمانی میگوید: اگر
افراد بخواهند تنها به وسیله ارتباط و گفتوگوی
اینترنتی، همسر آینده خود را انتخاب کنند، هرگز شناختی
نسبت به هم پیدا نمیکنند. مشاوران خانواده تحت هیچ
شرایطی به افراد توصیه نمیکنند که تنها با تکیه به
اطلاعات اینترنتی برای خود زوج پیدا کنند.
این کارشناس ادامه میدهد:
فردی که در اینترنت دیده میشود،
میتوان به کوه یخی که در اقیانوس قرار دارد و تنها
بخشی از آن بیرون است، تشبیه کرد. ما فقط همان قسمت
اندک را میبینیم و قسمتهای زیرین آن از دیدمان پنهان
میماند. بنابراین آشنایی اینترنتی برای انتخاب همسر
کافی و جالب نیست.
تبریزی توصیه میکند: افراد برای انتخاب همسر باید
آشنایی نزدیک داشته باشند و در عین حال، خانوادههای
یکدیگر را از نظر مسائل فرهنگی و روابط اقتصادی
بشناسند و دو نفر بررسی کنند که آیا از لحاظ خانوادگی
با یکدیگر سنخیت دارند یا خیر. در غیر این صورت
ازدواجشان موفق نخواهد بود.
طلاق یا زندگی پر از عذاب
دکتر وکیلی، روانشناس، مدرس دانشگاه و موسس مرکز
مشاوره مهر درخصوص رواج این سایتها میگوید: در چند
سال اخیر، سایتهای همسریابی بسیار رواج پیدا کردهاند
و افراد برای پیدا کردن فرد مناسب خود در این سایتها
ثبتنام میکنند. این افراد معمولا اطلاعات صحیحی
درباره سن، وضعیت تحصیلی، شرایط خانوادگی و اقتصادی و
این قبیل موارد به یکدیگر منتقل نکرده و براساس همین
اطلاعات نادرست، ارتباطی کاملا مجازی و غیرواقعی
برقرار میکنند. وقتی این ارتباط ادامه پیدا میکند،
وابستگی عاطفی بین آنها ایجاد میشود و پس از ایجاد
وابستگی، کمکم به فکر آشنایی بیشتر و در نهایت ازدواج
میافتند و در این شرایط، خانوادههای خود را در جریان
قرار میدهند.
برخی افراد ممکن است اطلاعات غلطی را که
دادهاند، اصلاح کنند اما برخی دیگر چنان درگیر روابط
احساسی میشوند که نمیتوانند حقایق را بگویند یا
ارتباط ایجاد شده را قطع کنند و با همان اطلاعات غلط
با یکدیگر ازدواج میکنند. این ازدواج برپایه رابطه
احساسی صورت میگیرد و وقتی از لحاظ عقلانی، دختر و
پسر متوجه تفاوتشان میشوند، زندگیشان به مخاطره میافتد.
تبریزی نیز میگوید: آن بخش از ناشناختههای شخصیتی
افراد که در ارتباط اینترنتی مشاهده نشده، ناسازگاری
زناشویی به وجود میآورد که منجر به جدایی میشود و
اگر برخی افراد هم از طلاق وحشت داشته باشند و به خاطر
حرف مردم طلاق را انتخاب نکنند، عمری را با ناراحتی
سپری خواهند کرد.
علت رواج ازدواج اینترنتی
تبریزی
درخصوص این که چرا جوانان برای یافتن همسر
سراغ سایتهای اینترنتی همسریابی میروند، معتقد است: از آنجا که امکان ارتباط بین دخترها و پسرها بسیار کم
است و افراد در مکانهای بسیار محدود میتوانند یکدیگر
را ببینند و بشناسند، ناچار به راههایی متوسل میشوند
که از آن راه بتوانند با افراد بیشتری آشنا شوند و از
میان این افراد، انتخاب معقول خود را پیدا کنند.
وکیلی علاوه بر دلیل فوق، دلایل دیگری را نیز برمیشمارد،
از جمله این که: روش معرفی سنتی که قبلا افرادی،
خانوادههای دختر و پسر را به یکدیگر معرفی میکردند،
بسیار کم شده است. درشهرهای کوچک هنوز این روش رواج
دارد، اما در شهرهای بزرگ این اتفاق کمتر میافتد.
مساله دیگر این که افرادی که به این شکل آشنا میشوند،
در مهارتهای اجتماعی و ارتباطی بسیار ضعیف و آدمهایی
کمرو هستند. آنها نمیتوانند همسر مناسب خود را پیدا
کنند یا بتوانند با او صحبت و ارتباط برقرار کنند.
از
آنجا که آنها در ارتباط اینترنتی صرفا با تایپ مشخصات
سروکار دارند و بیشتر از طریق گپ اینترنتی رابطه شکل
میگیرد، راحتتر میتوانند با فردی در دنیای مجازی
ارتباط برقرار کنند. البته همین افراد به دلیل فقدان
مهارت اجتماعی و ارتباطی، بعدها در زندگی زناشویی به
مشکل برخورد کرده و نمیتوانند احساسات و افکار خود را
بازگو کنند.
سرعت در همسریابی
برخی کارشناسان، علت افزایش علاقه به آشنایی اینترنتی
را سرعت موجود در دنیای امروز میدانند. در حقیقت،
سرعت فضای مجازی و سایبری بسیار بیشتر از فضای واقعی
است و انسان امروز، معتاد سرعت و قرار گرفتن در برابر
سیلی دائمی از اتفاقات در جامعه سایبری میشود و از
این که برای کار و فعالیت زندگی وقت بگذارد، بیزار است. او که دنبال تغییرات با سرعت زیاد است، حتی دوستی و
مهر و محبت و همسر آینده خود را هم میخواهد از طریق
اینترنت و در کمترین زمان ممکن پیدا کند، اما متاسفانه
فراموش کرده برای داشتن عشق و علاقه عمیق به فردی که
قرار است شریک و همدم زندگیاش شود، به وقت و زمانی
کافی نیاز دارد.
یکی دیگر از معایب ملاقات اینترنتی این است که هرکس
ممکن است ملاقاتهای اینترنتی متعددی داشته باشد تا به
اصطلاح بتواند افراد دیگر را نیز بررسی و شناسایی کند. ادامه دادن چنین رفتاری نهتنها جلوی علاقهمند شدن
افراد به یکدیگر را میگیرد، بلکه نمیتواند به داشتن
رابطه طولانی منجر شود، چرا که آنها به این نوع قرارها
معتاد شده و مدام دنبال گزینهای بهتر از قبلی هستند.
استمرار برای پیدا کردن یک فرد ایدهآل و مطلوبتر از
قبلی، خطر بسیار بزرگی برای فرد محسوب میشود و حتی
اگر با فردی وارد رابطهای شود، ممکن است نتواند از
عادت بد خود دست بردارد و بازهم دراینترنت به دنبال
دوست باشد. نتیجه این که بهوسیله اینترنت میتوان با
بیشمار افراد ارتباط برقرار کرد، اما هرگز نمیتوان
درگیر یک رابطه سالم عاطفی و بادوام شد.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
بـــی-خـیـــآل! ... دلـت پـــاک بـــاشـــه! ...
بی-خیآل! ... دلت پاک باشه! ...
سیاست حذف مطالبات مردم ...
بعد از تخریب زمین، حتما به سراغ ماه میروند! ...
سیاست بی-تدبیری استبداد ...
وصف العیش، نصف العیش ...
تخلیه اطلاعاتی به روش دزد ناشی! ...
حفظ دستمرد سنگین یک عمل سرپایی! ...
شروع مبارزه-ی نسلهای آتی ...
ماهیگیران «تنگ-چشم» وُِ زیاده-طلب ...
آنچه شیران را کند روبَه-مزاج، احتیاج-ست، ...
بسم الله الرحمن الرحیم
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
جماران،
هادی سروش :
بفرمایش حضرت رسول اعظم(ص):
«حُبُّ الدنیا رَأسُ کلّ خطیئةٍ»،
این قماش دینداران؛ دوست داشتن دنیایشان ریشه ی همه ی
خطاهایشان می شود!
"دین داری" هایی که به "دین گریزی" ختم می شود!
طبق
بیان قرآن کریم ؛
«فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ» (مائده/۳)،
بیرون از دایره-ی اسلام و دشمنان خارجی هراسی نداشته
باشید، اما خوف و تهدید در داخل اسلام وجود دارد، یعنی
حملاتی با نام و شناسنامه "دینی" بر «علیه دین» شکل میگیرد.
امروز بخش مهمی از صاحبان فکر و اندیشه در حوزهای دینی و جامعه شناسی و روان
شناسی در پی چرایی "دین گریزی" اند .
به نظر می رسد یکی از عوامل مهم دین گریزی در حوزه دینداری؛ سبک و نمونه های
غلطِ برخی از دینداری ها در ارائه "مفاهیم دینی" و "رفتاردینی"
آنان است.
۱
- دینداری سطحی:
در این نوع دینداری، بخشهایی از «لایه های اولیه»
یعنی ملاحظات مربوط به احکام(نماز، روزه، حج) رعایت میشود،
اما در بخشهای «اعتقادات» و «اخلاق» مشکلات و چالشهای
اساسی وجود دارد.
این سنخ دینداری؛ چه از سوی پدر و مادر در خانه نسبت
به فرزندان و چه از سوی حاکمان نسبت به سطح جامعه باعث
جدایی و گریز از دین می شود.
ما
این سبک از
دینداری را در زمان حاکمیت معاویه در میان مردمان شام
می بینیم که ظاهر جمعه و جماعتشان و شاید دیگر مناسک
شان مانند اعتکاف، پررونق بود اما.... !! این قسم از
دینداری حوادث تلخی را بر علیه دین رقم می زند ؛ مثلا
جریان "سقیفه" و "نهروان و صفین" تا «کربلا» !
دستور دین بر فهم عمیق و دقیق دین است.
امام
رضا(ع)
با توجه کامل به این چالش بزرگ دینداری میفرماید: «الکمال
و کل الکمال ؛ التفقه فی الدین ...» ،
بالاترین کمال «فهم دین» است، از این منظر باید ملاحظه
شود.
۲
- دین داری عاریه ای؛
در این بخش فرد ممکن است تفقه و فهم درستی هم از دین
داشته باشد.
اما «خطر» اینجاست که در بعضی مواقع دین و دستوراتش را
«رها» میکند و هوی و هوسش را دنبال میکند، یعنی دین
در جانش رسوخ نکرده است و در دوراهی های دنیا و آخرت؛
خدا و مادیات، دنیا را برمیگزیند.
نماز
اول وقت هم میخواند اما منافع خویش را مرتبتا (پیوسته)
در نظر دارد که کوچکترین هزینه-ای را نشود که مجبور به
تحملش شود!
بفرمایش
حضرت رسول
اعظم(ص):
«حُبُّ الدنیا رَأسُ کلّ خطیئةٍ»،
این قماش دینداران ؛ دوست داشتن دنیایشان ریشه-ی همه-ی
خطاهایشان می شود!
مهم اینجاست که
این
دنیازدگان در عین اینکه چهره دین را با امیال خود
مخدوش نموده و نوپایان در عرصه دینداری را با مخاطره
روبروی می کنند، در عین حال خودشان هم از این طرفند
سودی نمی برند و بسیار متضرر می شوند؛
بیان حضرت امیر(ع) این است: لَا یَتْرُکُ النَّاسُ
شَیْئاً مِنْ أَمْرِ دِینِهِمْ لِاسْتِصْلَاحِ
دُنْیَاهُمْ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مَا هُوَ
أَضَرُّ مِنْهُ. مردم، هیچ یک، از امور دینى را براى
بهبود امور دنیوى، ترک نکنند جز آنکه، خداوند برایشان
وضعى پیش آورد که زیانش بیش از سودش باشد.(نهج ،ح
۱۰۶).
۳
- دین داریِ ابزاری
برخلاف افراد گروه های قبل، اهالی این گروه اصلاً
دین ندارند، یعنی هرجا به سودشان باشد، برای رسیدن به
آن ثروت یا قدرت، در ظاهرِ دین داری قرار می گیرند!
زیباترین تعبیر در مورد این قماش از دینداران بیان نهج
البلاغه است که فرمود:"
تا جای ممکن از دین برای آبادی دنیایشان می دوشند و می
دوشند..." دو حزب فراگیر سیاسی بنام بنی امیه و بنی
عباس بیش از ششصد سال، مصداق گویای این نوع از دینداری
بودند !!
غرض؛
این به ظاهر
دینداران، مهلکترین ضربات را به دین زده تا جایی که؛
ازسویی دینداران واقعی را به زحمت انداخته و از سوی
دیگر دل های پاکی که می توانست "مآوایِ دین" باشد را،
به شدیدترین دین گریزان تبدیل نموده و مینماید چرا که
امروزه برای یک جوان برومند، بی دینی ها در پوشش
دینداری ها مخفی نیست.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا ما که سیر شدیم، گشنهها را هم خودت بکُش!
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
خبرآنلاین،
وبلاگ مهاجری، محمد :
عیالوار بود.چند بچه ریز و درشت در خانه داشت و مادرش
هم با آنها زندگی می کرد. عمده وقت مادر به حل وفصل
دعوای بچه ها می گذشت. پدر هم تا پایش به خانه می رسید
مجبور بود به چقلی های بچه ها از همدیگر رسیدگی کند.
این یکی مداد دیگری را برداشته بود. آن یکی کیف خواهرش
را آنقدرکشیده بود که دسته اش کنده شده بود.سومی اندک
گوشت توی بشقاب غذایش توسط برادرش چپاول شده بود. یکی
شلوار دیگری را پوشیده و برای بازی به کوچه رفته بود و
...
پدر هرشب تا دیروقت به غرولندها گوش می کرد. مستاصل و درمانده شده بود. گاهی
در قضاوت درمی ماند و نمی دانست حق با کیست. حتی اگر
می دانست حق را باید به این بدهد، از غصه خوردنهای کسی
که حکم علیه-اش صادر شده بود بیمناک می شد ...
پدر کم کم به نتیجه رسید. 6 تا بچه 6 تا مداد می
خواهند،6 تا کفش،6 تا شلوار، 6 تا قلیه گوشت،6 تا
لیوان و... و تا وقتی اینها فراهم نشود نشستن و رفع
دعوا و مرافعه کردن راه به جایی نمی برد.
او فهمید که زیاده خواهی دختربزرگش و کش رفتن وسایل توسط پسرکوچکش با آموزش
ادب و اخلاق و تنبیه و راه انداختن دادگاه خانگی حل
نمی شود. او فهمید اینکه هر روز پسر بلبل زبانش به این
و آن تهمت می زند و مثلا میگوید خواهرم توقعات"نجومی"
دارد، با زبان خوش و حتی تهدید سر به راه نمی شود. او
فهمید قهر و اخمهای مادر با بچه ها تنها ثمرش،ایجاد
کینه در خانه است. او حتی فهمید مادربزرگ که
راهکار"مذاکره" و "اقناع" بچه هار اپیش گرفته،آب در
هاون می کوبد. او فهمید...
وقتی اینها را فهمید دیگر دم غروب به خانه نیامد. کاری برای خودش دست وپا کرد
و همان چندساعتی را که به شنیدن دعوا و غرولند بچه ها
می گذراند،کار کرد. دیری نگذشت که هر 6تا بچه اش مداد
و دفتر و کیف و شلوارشان جدا شد. هرکدامشان کمی گوشت
توی بشقابشان بود. پدر شبها خسته تر میامد. بچه
ها می فهمیدند که بابا مدتی است دیر می کند. دورش جمع
می شدند و بجای اینکه مثل گذشته توی سروکله هم بزنند،
از سروکله اش بالا می رفتند. پدر سرخوش بود از
اینکه زورگفتن بچه ها به همدیگر تمام شده. دعواها کم
شده. قاپ زدن از دست همدیگر از بین رفته و ...
***
خانه بزرگ ما -ایران- پول کافی ندارد. 12-13سال است حلقه های محاصره و تحریم
را در اطراف ما تنگ و تنگتر کرده اند. مدتها همه درگیر
بازی بودیم و نفهمیدیم چه دارد بر سرمان می آید. آن
هفت سال پرنعمت دوران یوسف به سرآمد و 7سال قحطی فرا
رسید. اما گندم هارا نیندوختیم که به بادفنا دادیم.
چندمدتی پدر خانواده خواست از حلقه تحریم بگریزد، اما به عکس پدر
عیالوارخانواده ای که حرفش را زدیم ،عده ای از ما هرچه
فحش های چاله میدانی بلد بودیم نثارش کردیم. او را
بدنام کردیم و سفره مردممان را بی نان. حالی مان هم
نیست که اگر پول نباشد دائما باید به هم بپریم؛برای هم
پرونده درست کنیم؛ دیو و دلبر بسازیم؛ دعوای حیدری
نعمتی راه بیاندازیم ،خودمان نجومی بخوریم و وقتی قورت
دادیم چوب توی چشم نجومی بگیرهای دیگر کنیم ، ...
ته این دعواها معلوم است به کجا می رسد. پدر ناکار می شود و بچه ها مجبورند
به فرجام قراردادهایی تن دهند که پدرشان می خواست همان
قراردادها را به اسم "برجام" ، عزتمندانه ببندد.
اما بچه هایی که گوشت بشقاب کناردستی هایشان را می قاپند چون سیرند و راه رفع
گرسنگی را مثلا بلدند، بی آنکه به پس فردای دیگران فکر
کنند، به امروز و فردای خودشان می اندیشند و هر بار که
غذا می خورند کنار سفره دست به آسمان می برند که:
خدایا ما که سیرشدیم. گشنه ها را هم خودت بکُش!
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
«انقلابی برای توالتها» ...
جهت مراجعه به مرجع متن،
یا عنوان اصلی، به پیوند فوق
اشاره کنید
وَ این هم توالتهای عمومی در ایران
((( حتماٌ برای شما هم پیش آمده که بعلت نبود سرویس بهداشتی در خیابان، بیابان، وَ یا در راه سفر بجایی دچار معضل وُ مشکل شده باشید. معضلی که به ندرت در کشورهای در حال توسعه یا پیشرفته، کسی با آن روبرو میشود؛ تمام جایگاههای سوختگیری وَ رستورانهای داخل وَ خارج از شهر آنها موظفند در طی ساعات فعالیتشان، سرویس بهداشتی مقبول وَ رایگانی را در اختیار مراجعه کنندگان بگذارند، برخلاف اکثر پمپ بنزینهای شهری ما که این سرویس را با قفلی بزرگ از مردم دریغ میکنند! بسیاری از رستورانها هم تا متوجه قصد مراجعه کننده میشوند، با بهانه-هایی مسخره مانع آنها میشوند؛ خصوصا رستورانهای جاده-ای که سرویس بهداشتی-شان داخل ساختمان است! مساجد درون-شهری هم متأسفانه در ساعات اقامه-ی نماز جماعت، این سرویس-شان قابل دسترس است!؟ یعنی مسئولین صنعت گردشگری ما غالباٌ شعار دادن را خوب ادا میکنند وَ بیخیال مدیریت گردشگری وَ رضایت مردمند ... بقول مبارز نستوه «سید جمال الدین اسدآبادی»، "به اروپارفتم اسلام بودمسلمان نبود، به ایران آمدم همه مسلمان بودند ولی اسلام نبود!!!" _ عـبـــد عـا صـی ))).
به گزارش عصرایران به نقل از یورونیوز؛ آقای شی جین
پینگ در مطلبی که صفحه نخست روزنامه خلق، ارگان حزب کمونیست چین منتشر شد، با تکیه
بر لزوم نوسازی توالتهای چین به منظور بازسازی «جامعهای متمدن» و بهبود بهداشت
همگانی تأکید کرده است. او پیش از این در سال ۲۰۱۵ طرح «انقلاب توالتها» را پیشنهاد و دستور
داده بود تا بهترین دستشوییها در اماکن گردشگری این کشور ساخته
شود. تا پیش از این گردشگران از کثیفی توالتهای
همگانی در اماکن باستانی و دیدنی چین شکایت داشتند. فرمان دوم رئیس جمهوری چین برای نوسازی انقلابی توالتها
در فرمان
دوم رئیس جمهوری چین به جز گردشگران، مسئله تمیزی توالتها به عنوان یک مسئله دائمی
و انقلابی برای خود مردم چین نیز مطرح شده است. بسیاری از توالتها به ویژه در
روستاهای چین فاقد لولهکشی مناسب هستند. آقای شی که تاکنون چندین بار در زمان
بازدید از روستاها شخصا به وضعیت توالتها نیز رسیدگی کرده است، مینویسد: «مسئله
توالتها، مسئله کمی نیست زیرا بعد مهمی از شهرسازی را تشکیل میدهد و برای داشتن
روستاهایی متمدن اهمیت دارد.»
شی جین پینگ در ماه جاری در جریان یک نشست مهم
حزب کمونیست گفته بود که چالش اصلی این حزب پاسخ دادن به انتظارات عمومی برای بهبود
شرایط زیست است.
بای لین، مدیر پروژه چین در «سازمان جهانی توالتها» میگوید: «میان سطح اقتصاد پیشرفته و شرایط کلی
زندگی مردم در چین هنوز اختلاف فاحشی دیده میشود. برای رسیدن به سطح مطلوب به یک
محیط زیست سالم و توالتهای بهداشتی نیاز هست.»
سازمان دولتی گردشگری چین هفته
گذشته اعلام کرد در چهارچوب طرح «پیشبرد دائمی انقلاب توالتها» طرح بهسازی ۶۴ هزار
توالت این کشور را از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ میلادی در دست اجرا دارد.
به گزارش خیرگزاری شین هوا، در سه سال گذشته ۶۸
هزار توالت همگانی در اماکن گردشگری چین استاندارد سازی شده
است.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
افزایش قیمت بنزین به لیتری ۱۵۰۰ تومان که
استارت آن از زمان ارائه لایحه بودجه ۹۷ به مجلس زده
شد،
طی چند روز اخیر با گمانهزنی ها و تایید و تکذیب هایی
همراه بود
تا بالاخره امروز دولت در پایگاه اطلاعرسانی خود،
دلایل تصمیم دولت در بودجه ۹۷ برای افزایش قیمت بنزین
و گازوئیل را بررسی و تصریح کرد که بر اساس بودجه ۹۷
قیمت بنزین لیتری ۱۵۰۰ و گازوئیل ۴۰۰ تومان میشود.
البته
در خصوص نگرانیهایی که بابت اثرت روانی گرانی بنزین
به وجود آمده، اینگونه
اعلام شده که میزان تورم ناشی از این گرانی حدود یک
درصد است و اگر افزایش قیمت بنزین و گازوئیل صرف
اشتغالزایی شود، اثرات مثبتی در اقتصاد کشور دارد.
(((
مسئولین
محترم، وکلای مردم در مجلس، در این مملکت ما حتی اگر
قیمت «ارزن» که مصرف کمی هم دارد سی در صد گران شود،
حتماٌ روی قیمت غلات، گندم، برنج، وَ مصالح ساختمانی
هم تأثیر منفی میگذارد، چه رسد به افزایش قیمت انواع
سوخت وَ گران-تر شدن خودروهای داخلی وُ خارجی!!! ...
علت آن هم ضعف بسیار شدید سازمانهای مربوطه از جمله «سازمان
حمایت از مصرف کننده»! ... تو گویی که هیچ اتفاقی روی
نداده وَ همه چیز «در امن وُ امان است»!؟
شما چطور اعلام میکنید که پنجاه درصد افزایش سوخت، فقط
حدود یک درصد اثرات تورمی دارد؟! ...
چه قبل از
انقلاب، چه بعد از انقلاب اسلامی ایران، افزایش قیمت
سوخت، خصوصا بنزین وَ گازوئیل، حداقل سی درصد تأثیر
تورمی در بسیاری از کالاهای اساسی داشته وَ دارد.
چه اصراری دارید که قیمت سوخت را هر چه بیشتر به بهای
«فوب خلیج فارس» وَ کشورهایی برسانید که حداقل دستمزد
ِ کارکنانشان چندین برابر ماست؟! در همین نظام
استثماری آمریکا ، حداقل دستمزد «ساعتی 12 دلار» است
وَ بهای سوخت خودروهایشان در ایالات مختلف، حدود یک
دلار است! ...
بقول دکتر
سبحانی نماینده-ی سابق وَ مخالف «افزایش قیمت سوخت»،
"مـگـــر دستمزد کارکنانمان ما در حد ِ کشورهای دیگرست"؟!
اگر هنوز هم بهانه-ی قاچاق سوخت را برای افزایش قیمت
داخلی دارید، این مشکل مردم نیست، مشکل متولیان مبارزه
با مافیای قاچاقچی-ست ؛ مشکلی که متأسفانه هنوز هم «کژدار
وُ مریض» با آن برخورد میشود وَ هیچ قاطعیت
بازدارنده-ای دیده نمیشود!؟ ...
جناب آقای
روحانی، رئیس جمهور محترم، با چنین تدابیری میخواهید
در دولت دوازدهم فقر وُ بیکاری را برای این مردم شریف
ریشه-کن کنید!!!؟؟؟ ... اصلا اخذ چنین تدابیری را از
شما نداشتیم. بجای توجیه کردن نمایندگان مجلس در هر چه
بیشتر کاستن از شیب افزایش قیمتها، در طرح بودجه-ی
1397 ، وَ افزایش درآمدهای آن، چنین تدابیر تورم-زای
تخریبی را مطرح میکنید؟!
هزاران میلیارد تسهیلات بانکی-ای را که به آقازاده-ها
داده-اند، با توسل به اقتدار وَ قانون، وَ کمک از مجلس،
از حلقومشان بیرون بکشید تا هم عبرتی شود برای آیندگان
وَ هم اینکه بار سنگین بودجه، سبک شود.
اگر قدرت خرید مردمی که بضاعت مالی ضعیفی دارند معقول
وُ مقبول شود، اگر هر ساله وَ مکرراٌ هزینه-ی تسهیلاتی
همچون سوخت، آب، برق، تلفن، وَ کالاهای اساسی دچار
تورمی «کمرشکن» نباشد، بسیاری از آنها حاضرند که عطای
این یارانه را به لقایش ببخشند وَ در ازای آن از امنیت
اقتصادی ِ معقولی برخوردار شوند. این یارانه باید صرف
کشاورزی، تولید، بهداشت وُ درمان، وَ کمک هزینه به
کسانی شود که «به نان شب-شان هم محتاجند» ...
_
عـبـــد عـا
صـی
)))
.
آب پاکی روی دست یارانهبگیران
همچنین امروز اعلام شد که حدود ۳۴ میلیون نفر از جمع یارانهبگیران حذف می
شوند و مابقی حدود ۴۲ میلیون نفر یارانه خواهند گرفت.
این در حالی است که پیش از این برخی مدیران ارشد دولت
احتمال حذف ۳۰ میلیونی یارانهبگیران را با توجه به
منابعی که در لایحه بودجه سال آینده تعیین شده بود،
تایید نکردند اما امروز پایگاه اطلاعرسانی دولت این
موضوع را اعلام کرد و آب پاکی را روی دست یارانهبگیران
ریخت.
تاختوتاز
دوباره ایرانخودرو
و اما
ایران خودرو دوباره مشتریانش را غافلگیر کرد و در صورت
گذشت یک ماه از افزایش قیمت قبلی، دوباره برخی
خودروهای تولید این شرکت را گران کرد و قیمت برخی
محصولات را تا حدود دو میلیون تومان افزایش داد. بر
این اساس پژو ۴۰۵ GLX معادل ۳۰ میلیون و ۷۰۹ هزار
تومان، پژو پارس ۳۷ میلیون و ۹۷۵ هزار تومان، پژو ۲۰۶
تیپ ۵ معادل ۳۹ میلیون و ۱۳۵ هزار تومان، پژو ۲۰۶
صندوق دار V۸ معادل ۳۹ میلیون و ۸۵۸ هزار تومان، سمند
LX معادل ۳۱ میلیون و ۳۷۰ هزار تومان، پژو ۲۰۷i اتومات
جدید معادل ۴۹ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و رانا LX
معادل ۳۶ میلیون و ۶۷۳ هزار تومان قیمت گذاری شده است.
گوساله
لاکچری هم آمد
موضوع دیگری که در سایت های خبری مورد توجه قرار گرفته، فروش گوشت لاکچری به
قیمت کیلویی ۹۰۰ هزار تومانی است که ایسنا در گزارشی
شرایط تولید این نوع گوشت را که گوشت گوساله ویل (گوشتی
که گوساله آن تنها منبع تغذیهاش شیر باشد) است، از
سوی تولیدکننده و وزارت جهاد کشاورزی مورد بررسی قرار
داد. طبق این گزارش اعلام شده که تولیدکننده برای
تولید هر کیلوگرم گوشت گوساله ۸۰۹ هزار تومان هزینه و
۱۰ درصد سود اعمال میکند، چراکه در این نوع تولید دام
فقط از شیر تغذیه میکند و شرایط دیگری همچون موسیقی و
ماساژ برای دام استفاده میشود که باعث نرمی و لطافت
گوشت آن میشود. البته این محصول فعلا مشتری داخلی
ندارد و برای واردات آن مذاکره میشود.
اقلام
یلدایی از غافله عقب نماندند
گزارشهای یلدایی هم در کنار اخبار اقتصادی روز، مورد توجه ایسنا قرار گرفته
است. چراکه در شرایط دو روز مانده به شب یلدا و افزایش
تقاضا برای خرید محصولات خاصی برای این شب، افزایش
محسوسی در قیمتها دیده می شود؛ به گونهای که هندوانه
که تا همین دو روز پیش کمتر از هزار تومان در میوهفروشیها
فروخته می شد و فراوانی تولید آن تاکید شده، یکباره
قیمتش به طور متوسط در مغازهها به دو برابر رسیده و
کیلویی ۲۰۰۰ تومان فروخته می شود.
همچنین آجیل نیز با افزایش قیمت همراه شده که فروشندگانش می گویند به دلیل
نوسانات نرخ ارز است و ربطی به شب یلدا و افزایش تقاضا
ندارد بلکه وقتی قیمت پسته به کیلویی ۶۰ تا ۷۰ هزار
تومان رسیده تخمه ژاپنی هم ۱۵ هزار تومان باقی نمیماند
و قیمت آن هم حداقل ۲۵ هزار تومان میشود.
هویجهای
۹۰ هزار تومانی اهل آمریکا یا ساوه؟!
داستان هویج آمریکایی با قیمت کیلویی ۹۰ هزار تومان که چند روز پس از انتشار
خبرش، از فروشگاههای زنجیرهای جمعآوری شد، همچنان
ادامه دارد. چراکه فروشگاه عرضه کننده مدعی تولید هویجهای
آمریکایی در روستایی در ساوه است ولی مدارک موجود نشان
میدهد هویجها در کالیفرنیا آمریکا تولید شده است که
در این باره سازمان حفظ نباتات واکنش نشان داد و به
ایسنا اعلام کرد که ایران خود صادرکننده هویج است و
هیچ نیازی به این محصول نداریم که بخواهیم آن را وارد
کنیم. همچنین طی ماههای گذشته این سازمان هیچ مجوزی
برای واردات هویج آمریکایی صادر نکرده است. ضمن اینکه
این محصول اگر آمریکایی باشد، قاچاق و اگر تولید داخل
باشد، تقلب محسوب میشود که باید با آن برخورد کرد.
بازهم
دلالی سپردهها
در
گزارش دیگری ایسنا سپردههای موسسات غیرمجاز را بررسی
کرده که طبق آن این سپردها همچنان در چرخه دلالی قرار
دارد و وجوه چند میلیاردی تا چند میلیونی سپردهگذاران
به محلی برای سودآوری افرادی با هویت مشکوک و البته
آگاه از جریان موسسات تبدیل شده است که باید گفت در
این بین کسی نه نظارتی کرده و نه پیشگیری.
سکه و دلار دوباره راه صعود را پیش گرفتند
و اما بازار سکه و دلار که دیروز آرام گرفته بودند، امروز دوباره راه صعود را
در پیش گرفتند و دلار آمریکا ۴۱۹۵ تومان و سکه تمام
طرح جدید یک میلیون و ۳۹۴ هزار تومان فروخته شد. در
بازار ارز هم یورو بیشتر از سایر ارزها گران شد و ۵۰۲۳
تومان فروخته میشود.
صنعت و معدن ۶۴ درصد سرمایهگذاری خارجی را بلعید
همچنین ایسنا در گفتوگویی با وزیر صنعت، معدن و تجارت
میزان سرمایه گذاری خارجی در بخش صنعت و معدن در دولت
دوازدهم را اعلام کرده است.
حدود ۲.۷
میلیارد دلار پروانه سرمایهگذاری خارجی تصویب و به
سرمایهگذاران خارجی در بخش صنعت و معدن ابلاغ شده است
که ۶۴ درصد کل سرمایه گذاری خارجی در این مدت را به
خود اختصاص داده است که ایسنا در گزارشی بیشترین میزان
جذب این سرمایه ها را بررسی کرده که نشان میدهد به
ترتیب احداث چرخه کامل پنل فتوو لتاییک با حجم سرمایهگذاری
۷۲۰ میلیون و ۸۶۵ هزار دلار، استخراج و بهرهبرداری از
معدن با ۴۶۶ میلیون و ۱۵۵ هزار دلار و تولید خودرو
سواری با ۲۳۲ میلیون و ۵۵۱ هزار دلار بیشترین میزان
سرمایهگذاری خارجی را در نیمه نخست امسال به خود
اختصاص دادند.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
میگنا:
مهدی عقیلی
عضو انجمن آنکولوژی و رادیوتراپی و متخصص سرطان
در گفت و گو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان؛ اظهار
کرد:
با تغییر سبک زندگی و دور شدن افراد از مصرف غذای سالم
متأسفانه شیوع انواع سرطان در بین مردم دنیا و
ایران از رشد قابل توجهی برخوردار بوده است.
وی بیان کرد:
کم تحرکی، چاقی، اضافه وزن و نداشتن برنامه غذایی
سالم، تأثیر زیادی در بروز سرطان در میان مردم ایران
داشته است به طوری که سالیانه در حدود 100 هزار بیماری
سرطان در کشور ظهور پیدا میکند.
عقیلی بیان کرد:
استرس باعث اسیدیته شدن محیط خون میشود و همین مسئله
باعث ایجاد عارضه سرطان در میان افراد مضطرب میشود.
وی با بیان اینکه برای دوری از سرطان باید محیط خون قلیایی باشد، افزود:
محیط اسیدیته خون سبب بروز سلولهای سرطانی میشود
که بنابر گفته متخصصان این حوزه وقوع این عارضه
هنگامی اتفاق میافتد که سلولهای خونی در محیطی غیر
قلیایی قرار بگیرند.
عضو انجمن آنکولوژی و رادیوتراپی و متخصص سرطان تأکید کرد:
ذرات معلق ناشی از آلودگی هوا در محیط خونی به صورت
دانههای فسفر در سلولهای خونی منتشر میشوند باعث
ایجاد رادیکالهای آزاد شده است و همین امر باعث شیوع
بیماری سرطان در میان افراد میشود.
میگنا: در دنیای امروز سرطان و بیماریهایی نظیر آن گریبان میلیونها نفر در
سراسر جهان را گرفته است و متاسفانه تعداد زیادی از مردم وقتی به فکر تشخیص و
درمان بیماری خود میافتند که گاهی دیگر خیلی دیر شده است. به گفته کارشناسان،
سبک زندگی و بویژه رژیم غذایی در ابتلا به این بیماریها نقش بسیار دارد و
بسیاری از مردم غذاهایی میخورند که عامل ایجاد سرطان در آنهاست.
خوشبختانه با ایجاد تغییراتی در سبک زندگی و رژیم غذایی میتوان، سلامت خود را
در آینده تضمین کرد. ممکن است در ابتدا کمی سخت باشد که از برخی غذاهای
محبوبتان دست بکشید اما وقتی فکر کنید که با این کار از خطر ابتلا به سرطان و
بیماریهای سخت در امان ماندهاید، تداوم تغییر رژیم غذایی به سمت سالم بودن،
امیدوارکننده خواهد بود.
رژیم غذایی سالم به معنی آن است که غذاهای مناسب و مغذی به میزان کافی مصرف
کنید و از خوردن غذاهای مضر بپرهیزید.
فهرست غذایی ذکرشده در ادامه، شامل گروهی از خوراکهاست که از لحاظ مواد مغذی
فقیرند و یا به مقدار زیادی فرآوری شدهاند؛ به همین سبب می توانند باعث ایجاد
امراضی چون بیماریهای قلبی، دیابت، چاقی و نیز سرطان شوند. پرهیز از این غذاها
کوچکترین کاری است که برای حفظ سلامت خود می توانید انجام دهید:
۱-کره و روغن نباتی:
مدت زیادی تصور می شد که مارگارین یا همان کره نباتی جایگزین خوبی برای کره های
حیوانی است اما باید بدانید که کره ارگانیک گیاهی خواص مغذی و مفید بیشتری برای
بدنتان دارد. علاوه بر آن، مارگارین به میزان بالایی فرآوری می شود و دارای
روغن سویا و ذرت است و به دلیل اینکه این روغنها وقتی در معرض درجه حرارتهای
بالا قرار گیرند، رادیکالهای آزاد بیشتری تولید می کنند، منجر به ایجاد
واکنشهای شیمیایی مضری در بدن خواهند شد که نتیجهاش بروز سرطان خواهد بود.
۲-گوشتهای فرآوریشده:
گوشتهای فرآوری شده و آمادهٔ مصرف مانند انواع سوسیس، هات داگ و کالباس، با
افزایش خطر ابتلا به سرطان رابطه مستقیم دارند. این محصولات حاوی مقدار زیادی
سدیم (نمک)، نیتراتها و سایر عناصر شیمیاییاند که به سلامت شما آسیب می رسانند.
مطالعات متعددی در این زمینه انجام شده که نشان داده است این نوع گوشتها مواد
سرطانزایی دارند که خطر ابتلا به سرطان، بویژه سرطان معده را افزایش میدهند.
۳-پاپ کورن یا ذرت بوداده در ماکروویو:
ذرت بوداده، خوراکی سبک و آسانپخت است که بیشتر برای فرونشاندن اشتهای نیمروزی
و رفع گرسنگی عصرانه مصرف میشود.
قسمت داخلی کیسه نگهدارنده حاوی آن اغلب یک
روکش نچسب است که وقتی در ماکروویو تهیه شده باشد به اسید پرفلوروکتانوییک
تجزیه می شود. این ماده یک عنصر شیمیایی سرطانزاست و باعث ایجاد سرطان کبد و
پروستات می شود.
۴-نوشابه های گازدار و رژیمی:
قندهای مصنوعی منبع خوبی برای تغذیه سلولهای سرطانی به شمار میروند و اگر چیزی
وجود داشته باشد که در افزایش میزان قند دریافتی، سهم زیادی داشته باشد، همین
نوشابه های گازدارند.
به رغم نظر عموم،
نوشابه های رژیمی می توانند حتی بدتر از نوشابه های عادی
باشند. کسانی که از میان شیرین کننده های مصنوعی، نوشابه های رژیمی را برای
مصرف انتخاب می کنند، خطر ابتلا به امراض مرتبط با چاقی را در خود افزایش می
دهند و امراض مرتبط با چاقی نیز خطر بروز سرطانهای پستان، روده بزرگ، کلیه، رحم
و لوزالمعده را افزایش می دهند.
۵-گوجه فرنگی کنسروی (رب گوجه فرنگی):
گوجه فرنگی های خام حاوی میزان زیادی مواد مغذی از جمله لیکوپین هستند که با
سرطان مبارزه می کنند. بنابراین، مصرف گوجه فرنگی خام برای حفظ سلامت بدن مفید
است؛ اما این گفته فقط درباره خود گوجه فرنگی صدق می کند، قبل از اینکه به صورت
رب تبدیل به کنسرو شود.
در طول روند کنسروسازی، گوجه ها در معرض ماده ای به نام «بی.پی.آ» قرار می
گیرند. این ماده به دلیل خاصیت اسیدی زیادش بیشتر مواد مغذی خود را از دست می
دهد. علاوه بر این، بی.پی.آ در کنار بیماریهای قلبی و مشکلاتی که برای دستگاه
تناسلی ایجاد می کند، درصد ابتلا به سرطان را نیز بالا می برد.
۶-ماهی سالمون پرورشی:
مصرف ماهی سالمون نیز مانند گوجه فرنگی واقعا برای سلامت بدن مفید است اما به
شرطی که پرورشی نباشد و به دور از آلاینده ها صید شده باشد.
بیش از ۶۰ درصد از ماهیهای سالمون مصرفی در امریکا پرورشیاند؛ معنای این جمله
آن است که این ماهیها مملو از آنتی بیوتیکها، هورمونها و سموم دفع آفاتند. این
عناصر شیمیایی، با کاهش امکان جذب اسیدهای چرب امگا سه، به رادیکالهای آزاد در
ایجاد خسارت و آسیبرسانی به ارگانهای بدن کمک می کنند.
۷-غذاهای سرخ شده:
غذاهای سرخ شده، به دلیل وجود روغنهای هیدروژنه در آنها و ارزش تغذیه ای
ناچیزشان، خطر ابتلا به سرطان و سایر مشکلات مربوط به سلامت بدن را افزایش می
دهند. خوردن میزان زیادی اسیدهای چرب ترانس بالا می تواند منجر به ایجد التهاب
و بروز سرطان شود.
۸-چیپس سیب زمینی:
بیشتر افراد چیپس سیب زمینی را بدون اینکه حتی اندکی به مزایا یا مضرات آن فکر
کنند، به هر میزان که بخواهند مصرف می کنند اما خوردن دائم این خوراکی شور،
بسیار خطرناک است. آنها اشباع از روغنهای هیدروژنه، رنگهای مصنوعی، طعم دهنده
ها و مواد نگهدارنده هستند و اغلب حاوی عنصر شیمیایی سرطانزایی به نام
آکریمالیدند. به جای چیپس می توانید به نوبت، مقداری سبزیجات خام و یا ذرت
بوداده مصرف کنید (البته نه ذرتی که در مایکروویو تهیه شده باشد).
۹-غذاهای رژیمی آماده:
متاسفانه تعداد زیادی از غذاهای رژیمی و کم چرب آماده، در عین حال که چربی کمی
دارند، اما به جای چربی دارای مقدار زیادی شکرند.
در اکثر مواقع، تولید کنندگان
به منظور کم کالری کردن این مواد، از شکر مصنوعی استفاده می کنند و همان طور که
می دانید، شیرین کننده های مصنوعی به علت غیرطبیعی بودن موادی که دارند، ریسک
ابتلا به سرطان را بالا خواهند برد.
۱۰-گوشت قرمز:
امروزه اکثر افراد در رژیم غذایی خود گوشت قرمز را به میزان زیاد مصرف کرده،
سبزیجات کافی نمی خورند. محققان طی مطالعات خود، ارتباطی بین مصرف گوشت قرمز و
سرطان روده بزرگ یافته اند. آنها گفتهاند که می توان خطر ابتلا به سرطان را با
خوردن فقط نیم کیلوگرم گوشت کمتر کاهش داد.
۱۱-آرد سفید:
نان سفید (نانی که سبوس گندم آن به طور کامل گرفته شده باشد) آسیب زیادی به
سلامت انسان می زند
زیرا پوست گندم که حاوی مواد مغذی بسیاری است از آن جدا می
شود. به بیان دیگر، آرد سفید تقریبا نشاسته خالص است و سایر مواد معدنی لازم
برای بدن مانند فسفر و منیزیم که در دانه های گندم و سایر غلات فرآوری نشده
وجود دارد، در آرد سفید وجود ندارد.
غلات تصفیه و فرآوری شدهای مانند آرد سفید، مقدار نشاسته را در رژیم غذایی
افزایش می دهند و اگر می خواهید با سرطان مبارزه کنید، باید غذاهایی مصرف کنید
که نشاسته کمتری داشته باشند تا سلولهای سرطانی و تومورها را دفع کنند.
نخوردن
آرد سفید ممکن است کاری سخت باشد زیرا آرد سفید در بیشتر نانها و بیسکوییتها
وجود دارد. بنابراین باید غذاهایی را انتخاب کنید که به میزان زیاد فرآوری نشده
باشند. در این صورت می توانید خطر ابتلا به سرطان را در خود کاهش داده، کیفیت
زندگیتان را زیاد کنید.
پیروی از رژیم غذایی سالم می تواند طول عمرتان را بیشتر کرده، به شما احساس
بهتر و انرژی بیشتری بدهد. عادات غذایی خود را تغییر دهید تا زندگی بهتر و طول
عمر بیشتری داشته باشید.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
افزایش عصبانیت بین مردم نتیجه نارضایتی از شرایطِ زندگی
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
انتخاب کاملا نامناسب
میگنا: دکتر شیوا دولتآبادی درباره چرایی
بروز عصبانیت بین
مردم و معرفی ایرانیان به عنوان عصبانیترین مردم جهان
گفت: در یک جامعه آماری معیارهای تشخیص عصبانیت باید
برای ما کاملا روشن باشد. در کلانشهری مانند تهران که
زندگی سخت و پرشتاب میگذرد، انسانها شاید خیلی عصبیتر
باشند تا جایی در یک شهرستان کوچک با آب و هوای بهتر و
روابط سنتی بنابراین باید تعریفی از جمعیتی که مورد
مطالعه قرار گرفته است داشته باشیم.
او با بیان اینکه با توجه به شرایط گوناگون آب و هوایی
و نوع مختلف زندگی در کشور، شاهد خلق و خویهای
متفاوتی هستیم و نمیتوانیم با یک نگاه همه مردم را
افرادی عصبانی بسنجیم، تصریح کرد: اما وقتی مردم
کشورمان را با مردم ژاپن مقایسه میکنیم در مییابیم
که ژاپنیها معروفند به ملتی که همیشه لبخند بر لب
دارند، درحالی که ما در چهرههایمان و منشمان با
یکدیگر تظاهری از خشونت وجود دارد که در بسیاری از
نقاط مختلف دنیا دیده نمیشود
و
متاسفانه این امر نشان میدهد، میزان عصبانیت در مردم
ما بالاتر از میانگین جهانی است.
رییس هیات مدیره انجمن روانشناسی ایران خاطرنشان کرد:
متاسفانه در مقایسه با بسیاری از نقاط مختلف دنیا ما
مردمانی خوشرو و خوشخلق با یکدیگر نیستیم و این نوع
رفتار را میتوان در ترافیک و در کمحوصلگیهایمان در
ادارات بینیم. این رفتارها در حقیقت منشهای شهروندی
است و متاسفانه در این زمینه آموزش هم داده نمیشود،
بنابراین وقتی آن رفتار را یاد نمیگیریم در فشار
زندگی خود را نشان میدهد.
دولتآبادی با بیان اینکه عصبانیت نمادی از خشونت است
و خشونت نمادی از ناکامی است، گفت:
این نوع رفتارها
نشان دهنده این است که در مجموع از شرایط زندگیمان
خوشحال نیستیم که آن را با یک لبخند رضایت در جهان
هستی نشان دهیم. همچنین از نظر سنتی و فرهنگی توصیه
نمیشود که از نظر عام آدمهای خوشخلق و خندان لبی
باشیم، معمولا در عرف ما به خانمها توصیه میشود
رفتار سنگینی داشته باشند که این میتواند شکلی از غصهدار
بودن یا عصبانیت را نشان دهد.
از سوی دیگر آقایان هم برای خوشبرخوردی تربیت نمیشوند،
بنابراین با وجود اینکه همیشه نمونههای خوشخلقی را
ستایش کردیم و از خلق محمدی صحبت میکنیم، اما در
تربیتمان خیلی آن را نشان نمیدهیم و غیر از اینکه
خوشاخلاق و خوشبرخورد با هم نیستیم و رفتار شهروندی
خوبی با غریبهها در فضای عمومی و مشترکمان نداریم به
بروز رفتارهای خوب تشویق نمیشویم و آن را یاد هم نمیگیریم.
او با اشاره به اینکه حدفاصل نوع برخورد ما با غریبه و
آشنا بسیار زیاد است، تصریح کرد: ما یک لبخند را از یک
کودک کار یا یک عابر در پیادهرو دریغ میکنیم، اما
وقتی آشنایی را میبینیم حتی تملق و چاپلوسی و مهربانی
زیاد از حد داریم بنابراین عدم آشنایی با روابط
شهروندی عمومی تصویری از عصبانیت را از ما نشان میدهد.
رییس هیات مدیره انجمن روانشناسی ایران خاطرنشان کرد:
در نظر گرفتن نفع خود در نفع عمومی قدم بسیار بزرگ است
که باید در اخلاق شهروندی در نظر گرفته شود و این فقط
در رفتار ظاهری و لبخند زدن نیست بلکه ما اگر فکر کنیم
که زباله مشترکی که تولید میکنیم باید به درستی اداره
شود چون برای سلامت همه ما مفید است و اگر تفکیک زباله
یک امر درونی برای همه شود دیگر حتی زبالههایمان را
از شیشه ماشین به بیرون پرتاب نمیکنیم. این رفتارها
در حقیقت تعلق خاطری است که یک فرد به همگان دارد، اما
متاسفانه ما در جامعه بیشتر به نفع خودمان توجه داریم
و این موضوع به شدت در رفتارهای ما نمایان است.
دولتآبادی خاطرنشان کرد: گاهی اوقات علت این نوع
رفتارها که در جامعه ما وجود دارد به دلیل این است که
ما احساس ناامنی میکنیم و فکر میکنیم بهتر است،
عجالتا شرایط خودمان را خوب کنیم. البته این نوع رفتار
ما نیز ریشه تاریخی دارد، چراکه ما در تاریخ همیشه
مورد حمایت نبودیم و در هیچ زمانی شرایط برای ما فراهم
نشده که احساس کنیم سیستمهای حمایت کننده جدی در
ساختارهای جامعهمان وجود دارد. عدم رفاه و عدم اشتغال
به طور کلی با توجه به تاریخی که پشتسر گذاشتهایم
باعث میشود تا احساس ناامنی کنیم.
او با بیان اینکه کنترل خشم یکی از راهکارهای جلوگیری
از عصبانیت است که باید آموزش داده شود، گفت: در همه
نقاط دنیا ضرورت تامین امنیت و رفاه فردی و اجتماعی به
کودکان آموزش داده میشود و از همینرو تکنیکهای
مدیریت خشم را به کودکان میآموزند و به آنها یاد میدهند
که شرایط سخت برای همه است و همدلی و نوعدوستی هم در
خانواده و هم در مدرسه آموزش داده میشود.
این روانشناس گفت: باید به کودکانمان بیاموزیم که
نگاهشان به یکدیگر باید نگاه حمایتی باشد به جای
اینکه نگاه تدافعی و مرزبندی منافع باشد و همچنین
آموزش منش شهروندی را به آنها آموزش دهیم. اگر ما در
شرایط منطقهای و جهانی خاصی هستیم باید بدانیم که در
همه دنیا شرایط تغییر کرده است و فقط ما نیستیم که این
تغییرات را شاهد هستیم و در حال حاضر فشار بسیار زیادی
در همه دنیا بر بشریت است.
دولتآبادی تاکید کرد: در مجموع برای اینکه افراد
بتوانند روابطشان را تصحیح و تعدیل کنند، باید نگاهشان
را تغییر دهند و این تغییر نگاه میتواند از درون
خانواده آغاز شود، البته خانواده باید در ابتدا آرامش
داشته باشد تا بتواند آن را به نسل بعدی منتقل کند،
اما اگر نمیتوانیم از درون خیلی مهربان باشیم و آن را
در خانواده بیاموزیم میتوانیم رفتارهای مهرآمیز را در
مدرسه آموزش دهیم و تشویق کنیم رفتارهایی مانند لبخند
زدن، رعایت نوبت، رعایت حریم و ... را میتوان آموزش
داد.
او ادامه داد: وقتی ما یاد بگیریم که خوشرو باشیم، بیشک
این خوشرویی روی خلق ما نیز تاثیر میگذارد، در حالی
که چهره عبوس خلق ما را نیز عبوس میکند. این تغییر
رفتارها نیازمند برنامههای بلند مدت تربیتی است، آنچه
که بیش از همه میتواند روی خلق و خوی ما تاثیرگذار
باشد و آن را بهبود بخشد.
رییس هیات مدیره انجمن روانشناسی ایران خاطرنشان کرد:
تعلق افراد به هم در جامعه ما کمرنگ است، اما این را
هم باید در نظر بگیریم که جامعه ما در غمها و حوادث
در کنار هم هستند، این موضوع جوابگوی خلق خوب در دراز
مدت نیست تا بتوانیم فضاهای اجتماعی را تلطیف کنیم و متاسفانه ما در روزمره گرفتار مشکلات خودمان هستیم و
حتی ظاهری که میتواند روابط را در سطح روزمره شیرینتر
و قابل تحملتر کند از هم دریغ میکنیم.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
قانون به من این اجازه را داده که ...
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
محمود صادقی، نماینده تهران گفت: بسیاری از رسانههای اصولگرا یا حامی رئیس قوهقضاییه تلاش کردند عذرخواهی من را پشیمانی از کاری که کردم و عدول از سوال و مواضعم جلوه دهند. در حالی که سؤالی که من در مورد حسابهای بنام رییسقوه قضاییه داشتم در جریان است و پیگیریهای من ادامه دارد. ایشان تعبیراتی در مورد من به کار برده بود من هم خود را محق میدانستم که مقابله بهمثل کنم. در یکی از سخنرانیهایم تعبیری از ایشان داشتم که بعدا احساس کردم تعبیر تندی بود. از آن تعبیر عذرخواهی کردم و به نظرم کار اخلاقی بود. البته ایشان تعبیر تندتری در مورد من و برخی نمایندگان مجلس به کار برد و ما را وابسته به بیگانگان دانسته بود اما عذرخواهی هم نکرد. من کاملا ساختار قدرت را میشناسم اما خط قرمزهای مرسوم را به رسمیت نمیشناسم. با توجه به اختیارات قانونی نماینده مجلس حداکثر استفاده را از ظرفیتهای موجود میکنم. ممکن است نتوانند عبور از خط قرمزهای مرسوم را تحمل کنند. به عنوان مثال شاید تاکنون کسی با صراحت در مورد رییس قوه قضاییه سوال نکرده بود اما من پرسیدم. شاید تاکنون نمایندهای به خود این اجازه را نداده بود که با رئیس قوهای که به خود اجازه میدهد به نماینده مجلس توهین کند، مقابله کند. قانون به من این اجازه را داده که حرفهایی را بگویم که افراد عادی نمیتوانند. ممکن است در این روند گاهی از برخی مرزهای مرسوم عبور کنم اما سعی کردهام مرزهای اخلاقی را رعایت کنم. به دلیل پایبندی به مرزهای اخلاقی است که گاهی احساس میکنم نیاز به پوزشطلبی است. پرونده تحقیق و تفحص از حسابهای قوه قضاییه ادامه دارد و انشاءالله تا یکی دو سال آینده به نتیجه میرسد./ اعتماد
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
جهت مراجعه به مرجع متن،
یا عنوان اصلی، به پیوند فوق
اشاره کنید
انتخاب :
مسعود پزشکیان، نایب رییس مجلس شورای اسلامی با
بیان اینکه کسی از ما انتظار شنیدن شعار ندارد، گفت: فتنه جایی بود که وعدهها و شعارهایی که در
انقلاب میگفتیم و به مردم تاکید میکردیم که فراهم میشود کم کم رو به فراموشی
گذاشته شد. چه بخواهیم چه نخواهیم شما روزی خواهید آمد و مملکت را اداره خواهید
کرد. آیا شما همان گونه که امروز میگویید به حرفهایتان پایدار می مانید؟
مسعود پزشکیان در مراسم گرامیداشت روز
دانشجو که در دانشگاه امیرکبیر و به همت انجمن اسلامی دانشجویان ترقی خواه و انجمن
فرهنگ و سیاست پلی تکنیک برگزار شد، افزود:
مملکت را درست کردن کار ساده ای نیست، اینکه بیرون گود بشینیم و بگوییم لنگش کن
ساده است، اما هنر این است که در گود باشی و جا نزنی. ما در رشته پزشکی که رشته
ماست دعوا سر پول است و این وحشتناک است.
پزشکیان
تاکید کرد: زمان به سرعت میگذرد و ما به سرعت کنار میرویم و شما جای ما را
میگیرید. من به عنوان آدمی که از پنجره علم و دانشگاه به موضوعات نگاه می کنیم می
گویم که هیچ مشکلی نیست که از نظر علمی حل نشود، پس چرا نتوانستیم مشکلات را حل
کنیم؟ چون بلد نبودیم. آن آقای
بیسوادی که میرود پشت تریبون و اصلا نمیداند که چه باید بگوید و چگونه، فقط حرف
میزند و فکر میکند اگر با قلدری رفتار کند میتواند مردم را هم جذب
کند.
نماینده مردم تبریز در مجلس
گفت: من زمانی که از دولت اصلاحات بیرون آمدم و به
تبریز بازگشتم هیچ کس طالب همکاری من با خودش نبود، هرچه میگفتم می توانم کمکی کنم
می گفتند تو را نمیخواهیم، از استاندار و فرماندار تا مسئولان دیگر و همین شد که
من رفتم به تهران و به طبابت مشغول شدم.
پزشکیان در پایان گفت: ما امروز
دعواهای الکی داریم و بیهوده به پای هم میپیچیم. امروز سخن گفتن از اینکه آمریکا
عامل مشکلات ماست دیگر جایگاهی ندارد؛ ما باید بکوشیم که در جهت حل مشکلات گام
برداریم.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
آخوندها را نمی شود از تیر برق آویزان کرد!
جهت مراجعه به مرجع متن،
یا عنوان اصلی، به پیوند فوق
اشاره کنید
شهید آیت الله شیخ فضل الله نوری
شفقنا : حجت الاسلام
زائری در نوشتاری که در کانال تلگرامی خود قرار
داده، آورده است: بدگمانی ها و کینه ها روز به روز دارد بیشتر می شود و
فضای دوقطبی و نگاههای رادیکال لحظه به لحظه دارد قدرت افزونتری پیدا می
کند.
در چنین
فضایی، آن که از
ریخت من آخوند خوشش نمی آید و احساس می کند باعث و بانی سیاهی روزگارش هستم آرزو
دارد یک روز همه آخوند ها را از تیرهای برق خیابان انقلاب آویزان کند و خیالش آسوده
شود و آن که بسیجی و حزب اللهی است با خود می اندیشد که کاش می شد همه بی حجاب ها و
سگ دارها را به دریاچه نمک قم بریزیم و شرشان را بکنیم و خلاص!
کاش در هر
دو طرف کمی عقل و تدبیر و فهم به جای جوشش احساسات و غلیان عواطف نصیبشان می شد تا
بفهمند که نه این جماعت می توانند آخوندها را از تیر برق آویزان کنند و نه آن جماعت
می توانند دیگران را به دریا بریزند!
بخواهیم یا
نخواهیم ما باید تفاوت های طبیعی و انسانی را بپذیریم و با هم زندگی کنیم و تحمل
همدیگر را داشته باشیم! عقلا و شرعا چاره ای جز رواداری و تساهل و تسامح نیست و این
نه تنها با دین و اعتقادات مذهبی ما تعارضی ندارد بلکه عین باورهای دینی ماست تا
جایی که در روایت از رسول اکرم صلى الله علیه و آله نقل شده که فرموده اند: “من مات
مداریا مات شهیدا/ کسی که با مدارا بمیرد شهید است”.
خط قرمزها و ضوابط و اصول به جای خود محفوظ
است و هیچکس نمی تواند از آنها عبور کند، اما در
عین پافشاری بر مبانی و قواعد بنیادین باید بفهمیم که راهی جز گفتگو، آشنایی، پذیرش
دیگران، حق دادن به مخالفان، تعامل و تحمل نیست.
بدین ترتیب آنچه می تواند میثاق مشترک
ونقطه توافق تلقی شود “قانون” است که باید آن را چون جان شیرین عزیز داشت و حرمت
گذاشت و از آموزشهای ابتدایی مهدکودکها تا تمرین های انتهایی زندگی رهبران جامعه و
رفتار مدیران کشور جدی گرفت. این حقیقت
جای تعارف ندارد که در محیط مشترک – چه رابطه زناشویی دو نفر و زندگی خانوادگی چند
نفر و چه زیست اجتماعی هشتاد میلیون نفر- باید بر نقاط اشتراک و حد وسطی تکیه کرد
که مورد قبول و اتفاق نظر همگانی است و هر جریان و گروه یا فرد و شخصی که بخواهد به
زور و اجبار و فشار و تهدید جز این بخواهد لاجرم بازنده خواهد بود، حتى اگر در
کوتاه مدت بتواند به ظاهر قدری فرصت خودنمایی بیابد و به تسلیم و انقیاد دیگران دل
خوش کند. پیش از این
هم در دوران گاری سواری و درشکه بازی نیز چنین بود چه رسد به عصر تکنولوژی و
اینترنت و فضای مجازی!
امروز بدترین خیانت ترویج خشونت و پررنگ کردن شکاف ها و
فاصله هاست و بهترین خدمت تلاش برای نزدیک کردن دلها و کاهش گسست اجتماعی.
اگر
انقلابی هستید و دیدگاه دینی و اعتقادی دارید این رویکرد را جهاد بزرگ خود بدانید و
اگر انقلابی نیستید و از منظر ایدئولوژیک نگاه نمی کنید بپذیرید که ایران عزیز ما
امروز در معرض آسیب و خطر جدی است و عقل و خرد انسانی حکم می کند که دست در دست هم
برای این تهدیدها چاره اندیشی کنیم! یکایک ما
باید روزی به خداوند پاسخ دهیم که چرا به جای مهربانی و لبخند و گل و شیرینی به
سراغ فریاد و خشم و داغ و درفش رفته ایم و پیش از آنکه خداوند بخواهد از ما پرسش
کند باید به نسل های آینده و فرزندانمان جوابگو باشیم که پیشاروی این همه نگرانی بی
آبی و آسیب های اجتماعی و بحران اقتصادی و تهدید دشمن خارجی چرا خودخواهانه به
دعواهای کودکان سرگرم بوده
ایم؟
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
جهت مراجعه به مرجع متن،
یا عنوان اصلی، به پیوند فوق
اشاره کنید
کسی که مبتلا به اختلال شخصیت است در زندگی
فردی خود و با تمام روابط بین فردی خود مشکل دارد ولی معتقد است که او سالم است و
دیگران مشکل دارند. ارتباط برقرار کردن با این افراد کار سختی است و نیاز به درمان
فردی دارند.
تشخیص انواع اختلال شخصیت (بد گمان، نمایشی، دوری گزین، وابسته و
... تنها توسط روانشناس متخصص و یا با اجرای آزمون های روانی خاص امکان پذیر
است).
فرد روان رنجور می کوشد گذشته را در آینده بیابد و به این ترتیب اکنون را
از دست می دهد و نابود می کند.
کسی که زندگی نمی کند بیشتر از همه از مرگ می
هراسد. اگر می خواهید چگونه زیستن را بیاموزید در مورد مرگ بیندیشید.
پس زمینه
سیاه و تیره مرگ، رنگ های لطیف زندگی را با همه خلوصشان آشکار می کند و به چشم می
آورد.
همانطور که گفتیم ارتباط برقرار کردن با این افراد کار سختی است و نیاز
به درمان فردی دارند. برای مثال، کسی که اختلال شخصیت خود شیفته دارد:
بسم الله الرحمن الرحیم
مواد مخدر توهم-زا وَ خودکشی ...
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
یک درمان گر اعتیاد گفته است:
ان پی اس ها (مواد روانگردان جدید_ع.ع) بسیار خطرناک
بوده و پس از چند روز مصرف متوالی فرد به آن وابسته
شده و به مصرف دوز های بیشتر نیاز پیدا می کند.
به
گزارش بهداشت نیوز:
دکتر محمدعلی نمایی درخصوص اعتیاد ناشی از مواد
استنشاقی با بیان اینکه انپیاسها در دسته داروهای
اعتیادآور توهمزا جای دارند، گفت:
مواد محرک استنشاقی نیز در دسته انپیاسها(مواد محرک
مغزی) قرار دارند و باید توجه داشت که آثار هریک از
مواد موجود در این دسته با یکدیگر متفاوت است.
وی با بیان اینکه اصولا مواد استنشاقی به صورت آگاهانه و در جمعهای دوستانه
مورد استفاده قرار میگیرد، ادامه داد: میزان در دسترس
بودن این مواد توسط فروشندههای مواد کمتر از ۶ درصد
بوده و چنین نیست که فردی مثلا به مهمانی رفته و در
آنجا ناآگاهانه با مواد استنشاقی مواجه شود. چنین
مواردی بسیار نادر است.
این درمانگر اعتیاد با تاکید براینکه
ما مسئول رفتار خودمان هستیم استفاده از چنین موادی
انتخابی است، اظهار کرد: در ایران گزارشی مبنی بر
قرار گرفتن ناآگاهانه در معرض مخدرهای استنشاقی وجود
ندارد و در گزارشهای جهانی نیز اشارهها به این موضوع
مبهم و در حد احتمال است.
وی با اشاره به اینکه مخدر دستمال نیز در مجموعه همین مواد توهمزا بوده و در
زیرمجموعه کانابینوئیدها (زیرمجموعه ماریجوانا)نیست،
بیان کرد: انپیاسها بسیار خطرناک بوده و پس از چند
روز مصرف متوالی فرد به آن وابسته شده و به مصرف دوزهای
بیشتر نیاز پیدا میکند.
این پزشک عمومی
اختلال در تفکر، از دست دادن حافظه، از دست دادن کنترل
رفتار، بروز رفتارهای پرخاشگرانه و رفتارهای پرخطر
جنسی را از عوارض مصرف مواد توهمزاد خواند و افزود:
این موارد میتوانند انتقالدهنده ویروس اچآیوی،
هپاتیت نوع سی و عفونتهای ناشی از روابط جنسی باشند.
وی با بیان اینکه
استفاده از این مواد میتواند به افسردگی و ایجاد بیحس
و حالی در بیمار، اختلال در تمزکر و کاهش واکنشهای
بیمار میانجامد،
خاطرنشان کرد:فرد در هر بار مصرف حالت متفاوتی را
تجربه میکند و معمولا اعتیاد به این مواد به واسطه
مسمومیت ناشی از آن در اورژانس و مطب قابل مشاهده است.
این درمانگر اعتیاد با اشاره به اینکه معمولا چنین بیمارانی با حال عمومی بد
و اختلالات روانپزشکی به اورژانس مراجعه میکنند،
عنوان کرد:
حالات
مسمومیت ناشی از مواد توهمزا شامل مواردی همچون
افزایش ضربان قلب، اتساع مردمکها، تعریق بسیار زیاد،
اختلال دوبینی، لرزش اندامها و عدم هماهنگی در حرکات
است.
به گفته وی
علائم روانپزشکی این نوع اعتیاد نیز برانگیختگی،
اضطراب، حالت جنون و سایکوز(روان پریشی) است.
نمایی خاطرنشان کرد:
یکی دیگر از اختلالاتی که انپیاسها ایجاد میکنند
آن است که فرد پس از مصرف طولانی مدت حالت فلاشبک(برگشت
به گذشته) پیدا میکند به این معنا که معمولا این
بیماران اپیزودهایی از توهمات شنیداری و بینایی داشته
و د رمواردی همهجا رنگ میبینند یا اشیا را کوچک و
بزرگ مشاهده میکنند به عبارت دیگر این افراد ادراک
اشتباه از محرکهای محیطی دارد.
وی افزود:
معمولا بیماران متوجه غیرطبیعی بودن وضعیت خود میشوند
و همین موضوع میتواند فرد را افسرده کرده و یا دچار
حالت پانیک(حمله وحشت) کند که این موضوع نیز میتواند
بیمار را به سوی خودکشی سوق دهد.
این درمانگر اعتیاد اظها رکرد:
اگر فرد در
عرض چند روز مصرف به مواد وابسته شده و بعد تصمیم به
ترک بگیرد ظرف یکهفته درمان میشود. لذا مهم است که
بدانیم فرد حالت اورژانسی دارد یا خیر زیرا اگر چنین
حالتی نداشته باشد درمان وی از طریق رواندرمانی و
داروهای روانپزشکی است.
وی با تاکید بر لزوم بالا بردن سطح آگاهی جوانان
و نوجوانان نسبت به مواد محرک و مخدر تصریح کرد:
در جهان بیش از ۸۰۰ نوع ماده داروی محرک وجود دارد و
هر مدل نیز ممکن است چند نام داشته باشد که برای
جذابیت بیشتر است.
نمایی توضیح داد:
به عنوان
مثال ترس ناشی از عوارض ماده هروئین باعث کاهش مشتریان
آن شد و به همین دلیل سوداگران این مواد آن را به صورت
فشرده با عنوان
کراک
عرضه کردند که افراد را برای خرید آن مشتاق کنند،
آنچنانکه ماده دستمال نیز در قطعه نیم در نیم با قیمت
۳۰ تا ۴۰ هزار تومان به فروش میرسد.
وی تصریح کرد:
ارزش هر یک تومان که برای پیشگیری از اعتیاد هزینه میکنیم
۱۰ برابر به کاهش جرم و جنایت و موارد اقتصادی ناشی از
آن کمک کردهایم.
منبع:
خبرگزاری سلامت
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
انتظارها از مجلس وَ عملکرد آن تا بحال ...
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
نشست «مجلس، انتظارها و عملکردها» با سخنرانی حسن
سبحانی و مجید انصاری
به عنوان نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی، در مجتمع
فرهنگی الرحمن برگزار شد.
به گزارش عصر ایران به نقل از روابط عمومی انجمن اندیشه و قلم، مجید انصاری
معاون سابق رئیسجمهوری و نماینده چهار دوره مجلس
شورای اسلامی در این نشست با اشاره به سابقه شانزده
ساله فعالیت خود در مجلس شورای اسلامی گفت: با توجه به
اینکه بنده در مجلس اول جمهوری اسلامی حضور داشتم میتوانم
نسبت به اینکه آیا مجلس شورای اسلامی مسیر تکاملی را
طی کرده و یا مسیر نزولی و عقبگرد داشته، نظر بدهم.
وی با بیان اینکه «جایگاه مجلس جایگاه ویژهای در ساختار قانون اساسی و نظام
جمهوری اسلامی است و نماد مردمسالاری و خانه ملت است»،
اظهار کرد: در میان سه قوه مستقل جمهوری اسلامی ایران،
قوه مقننه همانطوری که حضرت امام هم بارها در سخنانشان
میفرمودند و اهتمام داشتند، دارای جایگاه مهمی است و
فرمایشات حضرت امام این جایگاه را تقویت میکند. امام
مجلس را در رأس امور میدانست و قانون اساسی مجلس را
خانه ملت میداند؛ برای تحقق این جایگاه طبیعی است و
باید قدرت بیشتری را نسبت به دو قوه دیگر که آنها هم
به نوعی منبعث از مردم هستند، داشته باشد.
انصاری افزود: مجلس طبق قانون اساسی دو کارکرد اساسی و وظیفهای دارد و حق
دارد در تمام مسائل کشور در چارچوب قانون اساسی قانون
وضع کند. اما باید دید که آیا مجلس امروز تنها قوه
مقننه کشور است؟ پاسخ منفی است چون در طول زمان از دور
اول هر چه جلو آمدیم مجلس رقبایی پیدا کرد و امروز
رقبای آن یکی دو تا نیستند.
وی ادامه داد:
مسأله دیگر آن است که باید دید آیا برایند قانونگذاری
در کشور و مجلس برایند کارآمدی است؟ آیا مجلس به درستی
وظیفه خود را انجام میدهد و اساسا مجلس با چه نگاهی
وضع قانون میکند؟ قانون چه مقدار از نیاز جامعه است؟
آیا درست است در ارزشیابی موفقیت هر دوره مجلس ما به
تعداد مصوبات مجلس اشاره کنیم؟ آیا مجلس مثل کارخانه
خودروست که هر چه تیراژ و تعداد تولید بالاتر باشد
موفقتر بوده یا البته کیفیت هم در کنار کمیت مهم هست؟
انصاری تصریح کرد:
از نگاه من، مجلسی موفق است که بسیار کم قانون وضع کند
یعنی به اندازه نیاز و به گونهای قانون وضع کند که
زود به زود نیاز به اصلاح قانون نداشته باشد چون یکی
از مشکلات فعلی مجلس ما وضع قوانین بسیار زیاد است و
ردای قوانین کشور ما ردایی بسیار نامتناسب و ناموزون
با وصله پینههای هزار هزار لایه است چون حدود ۱۱ هزار
عنوان قانونی هماکنون در کشور وجود دارد که برخی از
این عناوین قانونی خودش بیش از ۱۰۰۰ ماده قانونی است.
وی افزود:
این انباشت
قوانین به اضافه آیین نامههای اجرایی دولت و مصوبات
لازم الاجرای رقبای مجلس در عرصه قانونگذاری، خود به
کثرت قوانین ناهمگونی انجامیده و باعث شده اجرای قانون
دشوار گردد و نظارت بر اجرای قانون هم غیرممکن باشد.
از همین رهگذر کسانی که درصدد سوءاستفاده هستند
گریزگاههای فراوانی را از خود قوانین پیدا کنند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین با اشاره به اشکالات ساختاری یادآور شد:
حتی اگر فرض کنیم آن مراکز مزاحم هم نباشند، اما یکی
از اشکالات اساسی ما، نظام تکمجلسی است که قرار است
همه قوانین از طریق قوه مقننه و مجلس وضع شود. مقتضیات
چنین مجلسی که عوام مردم به آن رأی دادهاند و
انتظاراتی هم از آن دارند، نگاه روزمره به مشکلات است.
انصاری افزود: وضع قوانین ما ناظر به روزمرگی است و گاهی وضع قوانینی حتی
خلاف مصلحت درازمدت و میانمدت کشور است که بسیاری از
قوانین ما از این قبیل است در حالی که مصلحت کشور
اقتضا میکند بسیاری از این قوانین را وضع نکنیم و جلو
آنها را بگیریم.
معاون سابق رئیسجمهوری با بیان اینکه «بدون نظام دو مجلسی هر نوع وضع قانونی
دارای نقصان خواهد بود»، گفت: این ضرورت موجب شده ما
مجالس دوم غیررسمی و نظام چندمجلسی را بپذیریم در حالی
که این ساختار میتوانست در قالب مجلس سنا یا هر اسم
دیگری به طور رسمی شکل بگیرد.
وی ضمن تأکید بر اینکه «مردم باید نخبگان را با شرایط ویژه و نه در حوزههای
انتخابیه شهرستان ها برگزینند»، تصریح کرد: در هر حال
مکانیزمهای تشکیل مجلس دوم در دنیا متفاوت است و در
ایران قبل از انقلاب هم سابقه داشته است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: ما این را نپذیرفتیم و ناچار شدیم بخشی را
شورای نگهبان از حیث انطباق با قانون اساسی رصد کند و
یک بخش را مجمع تشخیص مصلحت نظام از بعد سیاستگذاری و
رفع بنبست و گاه در معضلات مستقیما خودش وضع قانون
کند.
انصاری اظهار کرد: به عقیده من دستگاههای دیگری مثل شورای عالی امنیت ملی در
پارهای موارد فراتر از قانون اساسی به وضع مقررات
لازم الاجرا میپردازند و شورای انقلاب فرهنگی که
اساسا یک نهاد مصلحتی و موقتی بوده است، امروز به یک
نهاد رسمی قانونگذار در مهمترین حیات عرصه اجتماعی
کشور یعنی عرصه فرهنگ و آموزش عالی و آموزش پرورش قدم
گذاشته و جالب اینجاست که گاهی به دلیل آنکه مصوبات
مجلس مغایر با مصوبات شورای انقلاب فرهنگی است، رد میشود
یعنی محدودیت برای قوه مقننه رسمی کشور به دلیل وضع
مقررات توسط یک نهاد که اگر نگویم غیرقانونی، باید
بگویم غیر طراحی شده در قانون اساسی یا یک نهاد مصلحتی
است.
وی افزود: ما در ساختار قوه مقننه یک نقیصه بنیادین و ریشهای داریم و تا این
نقیصه برطرف نگردد برخی از نواقص ما در عرصه
قانونگذاری همچنان باقی خواهد ماند و در بعد نظارت هم
نظارتی که قانون اساسی از مجلس خواسته، حق تحقیق و
تفحص در تمام امور کشور بوده، اما در تفسیرهای بعدی
محدود در برخی امور کشور شده است. خود مجلس هم در گذر
زمان حوزه نظارتی و تحقیق و تفحصی خود را که مهمترین و
مؤثرترین نظارت است، محدود به موضوعاتی بعضا متأثر از
فضای سیاسی یا موضوعات سیاسی یا مسائل خاص جناحی کرده
و کمتر تحقیق و تفحصهای مجلس به موضوعات کلان ملی که
جهت ها را اصلاح میکند و ریلگذاریها را تغییر میدهد
معطوف بوده است.
انصاری تاکید کرد: دیگر راههای نظارتی مجلس از تذکرات شفاهی نمایندگان گرفته
تا تذکرات کتبی و سؤالاتی که از وزیران مطرح میکنند و
حتی گزارشهایی که کمیسیونها از عملکرد دستگاهها کسب
میکنند سیر نزولی، جزئی، موردی و بخشی داشته است و با
کمال تأسف فراوان باید گفت به ابزاری برای برخی فشارها
و برخی امتیازگیری ها تبدیل شده است. بنده به عنوان
فردی که غیر از سابقه شانزده سال کار در مجلس، یک دوره
معاون پارلمانی وزارت کشور و دو دوره معاون پارلمانی
رئیسجمهوری بودم و کارگردان روابط مجلس و دولت هم
بودم، به خوبی مطالبات مجلس و پشت صحنه سؤالات ،
استیضاحها، تحقیق و تفحصها و تذکرات را میشناسم و
مجموعه عظیمی از اطلاعات شخصی را در این عرصه دارم که
ذهنی یا بر اساس شنیدهها نیست.
وی در بخش دیگری از سخنانش به روند انتخابات مجلس اشاره و خاطرنشان کرد: در
بحث انتخابات و نحوه شکلگیری و راهیابی نمایندگان به
مجلس به شدت دچار آسیب شدهایم و از نظر من روند
انتخابات و وضعی که تاکنون طی شده است اگر ادامه پیدا
کند مجلس محال است به شرایط لازم دست یابد و لذا سیر
نزولی مجلس هم شتابانتر خواهد شد و ممکن است به نقطه
بسیار فاجعهآمیزی ختم شود که این مقوله دیگری است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام کارکرد تریبونی مجلس را جدای از نظارت دارای
کارکرد مهم و سازنده عنوان کرد و افزود: اساسا نطقهای
قبل از دستور نمایندگان نقش اخلاقسازی و نهادسازی
مدنی را از حیث اثرگذاری ایفا میکند و چون تریبون
مجلس مطابق قانون اساسی تریبونی باز و غیرقابل فیلتر
است این تریبون باز و آزاد میتوانسته کارکردی اصلاحی
در مراودات اجتماعی و اخلاق عمومی ایفا کند که باید
دید آیا این چنین اتفاقی میافتد و یا نتیجه معکوس
دارد!
وی اظهار کرد: انتظاراتی که از نمایندگان از ابتدا شکل گرفته و رسانهها به
آن دامن زدهاند و خود کاندیداها هم در انتخاباتها
وعده دادند، باعث این مسیر انحرافی شده است.
در شهرستانها نمایندگان را به عنوان آچار فرانسه
شهرشان میدانند یعنی از لولهکشی آب تا آوردن و بردن
مدیر را از نماینده میخواهند و نمایندگان هم اجابت میکنند
و در تبلیغاتشان هم همین را میگویند. زمانی که
نماینده زرند کرمان بودم عمدتا به کارهای ملی میپرداختم
و فکر میکردم وظیفه من قانونگذاری است و کمکم احساس
کردم در حوزه انتخابیه به این متهم میشوم که کاری به
کار مردم ندارم و این فراگیر شده بود. خدمت مرحوم آیتالله
هاشمی رفسنجانی، رئیس محترم مجلس رفتم و این مسأله را
مطرح کردم که احساس میکنم مسیر خوبی شکل نگرفته و شما
چند خطبه را به وظیفه نمایندگی و جایگاه مجلس اختصاص
دهید تا فشار کم شود.
در آن زمان هم شورای نگهبان خوشبختانه نگاه خوبی
داشتند و دو بار نمایندگان طرحی به شورای نگهبان دادند
که در حوزههای انتخابیه دفاتری داشته باشند و رد شد و
گفتند کار نماینده در مجلس است ولی در گذر زمان این
شرایط تغییر کرده و الان نمایندگان در حوزه انتخابیه
دفاتر متعدد دارند و هزینه سنگین آن هم از جیب مردم
پرداخت میشود.
انصاری افزود:
همه بتدریج پذیرفتند که نماینده همهکاره است و الان
این مسأله به عنوان حق مسلم جا افتاده که مدیران حوزه
انتخابیه باید با نظر و موافقت نماینده یا نمایندگان
استانها و شهرستانها تعیین گردند وگرنه وزیر کشور یا
وزیر آموزش و پرورش استیضاح میشود در اینجاست که باید
دید بحث شایستهسالاری در کجا جای میگیرد.
البته نماینده هم از طرف جناحی که روی کار آورده شده
باید مطالبات آنها را عملی کند و در اینجاست که
نماینده تحت فشار است و این فشار را در قالب سؤال،
استیضاح و تحقیق و تفحص منتقل میکنند. متاسفانه این
باعث شده که هم مجلس و هم قوه مجریه مسیر ضعف را طی
کنند. این دادوستدها نقطه پایانی ندارد. هم قوه مجریه
از این آسیب می بیند و هم قوه مقننه.
وی با اشاره به مباحثی درباره نظام ریاستی یا پارلمانی که اخیرا مطرح شده و
بااشاره به نقاط ضعفی که در مجلس شاهد هستیم، گفت:
هرگاه مردم خواستهاند اراده خود را در قالب تغییر
نشان دهند پای صندوقهای رأی ریاست جمهوری نشان دادهاند
و این در تغییر نگرش سایر دستگاهها و سایر قوا مؤثر
بوده است. در سال ۷۶ مردم بودند که با انتخاب آقای
خاتمی نگاه دیگری را مطرح کردند و گفتمانی شکل گرفت که
نهادینه شد و چند گام جلو رفتیم و همین اتفاق در سال
۸۴ افتاد و باز هم شاهد یک تغییر رویکرد بودیم. در سال
۹۲ باز هم مردم پاسخ دادند که اگر جریانی میگوید برای
ورود آیتالله هاشمی مانع ایجاد میکند و اجازه نمیدهد
خود مردم تصمیم بگیرند ایشان را انتخاب کنند و یا خیر.
مردم در سال ۹۲ توانستند اراده خود را در انتخابی
متفاوت و غیرقابل پیشبینی نشان دهند چون همه نظرسنجیها
حکایت از آن داشت که شاید کاندیداهای دیگری رأی
بیاورند.
انصاری تأکید کرد: هنوز هم بهترین راه برای نشان دادن رأی کلان ملی کشور به
یک نفر از طریق نظام ریاست جمهوری است که اتفاق میافتد
و اگر این را از دست بدهیم با آسیب های درون مجلس ترس
آن وجود دارد که بشدت جنبه جمهوریت نظام تضعیف شود و
اگر چنین شود حتما بیش از آن جنبه اسلامیت نظام تضعیف
خواهد شد چون ما این دو را جدای از هم نباید ببینیم و
اینها انضمامی نیستند و عینیت دارند لذا این به نفع
مردمسالاری و مصلحت ملی ما نیست.
وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه
«رشد بودجه مجلس بیشتر از همه دستگاهها بوده است»،
افزود: با وجود اختصاص بودجه به مرکز پژوهشهای مجلس،
این پژوهشها نقش چندانی در بهبود قانونگذاری نداشته و
کیفیت فعالیتهای مجلس نسبت به دهههای قبل افت کرده
است.
من که در
مجلس اول هم نماینده بودم، میتوانم بگویم قویترین
مجلس کشور مجلس اول بوده است که هم بسیاری از قوانین
رژیم سابق را اصلاح کرد و هم فضای امتیازگیری و این
موارد در آن ایجاد نشده بود. ضمن اینکه مجلس اول بشدت
با هزینه اندک اداره میشد.
الان هر نماینده علاوه بر دفاتری که دارد، مجاز است
چهار مشاور از دستگاههای مختلف دولتی داشته باشد. رشد
بودجه مجلس در مقایسه با رشد بودجه کل کشور، در طول
سالیان اخیر نشاندهنده آن است که مجلس یکی از پرهزینهترین
نهادهای کشور است.
انصاری با اشاره به درک خود از نزول جایگاه مجلس و نمایندگان و حرفها و
امتیازگیریها از دولت گفت:
یک بار از آیتالله جنتی وقت گرفتم و نشستی با ایشان
داشتم و گفتم نتیجه سختگیریهای سیاسی شما، ردصلاحیت
افراد شجاع و سالم و حضور چهرههای شائبهدار و اهل
شعار و ریا در مجلس شده است. آیتالله جنتی متأثر شد و
حتی از من خواست اطلاعاتم را درباره برخی سخنان
نمایندگان به ایشان بدهم، اما من گفتم ما نهاد
اطلاعاتی نیستیم و این شیوه درستی نیست؛ برای اصلاح
باید روند انتخاب اصلاح شود.
معاون پیشین رئیسجمهوری، در پایان سخنانش مهمترین چاره این مشکلات را
استقرار نظام حزبی خواند و گفت:
اینکه ۸۰ میلیون نفر با ۳۰۰ نماینده مواجه باشند درست
نیست. باید احزاب قوی و فراگیر داشته باشیم که به مردم
هم پاسخگو باشند و باعث شوند نماینده به کارهای ملی
برسد، نه اینکه تا حزبی اعضایش زیاد شد آن را منحل
کنیم.
به
گزارش ایسنا، حسن سبحانی، نماینده دورههای پنجم تا
هفتم مجلس شورای اسلامی هم در این نشست اظهار کرد: یکی
از عمدهترین مسائلی که در بررسی مجلس به لحاظ
کارکردهایش باید دنبال کرد، مسأله محیط مجلس است. درست
است که عوامل زیادی در تشکیل مجلس مؤثر هستند، اما
شاید یکی دو عنصر دارای مهمترین نقش باشند که یکی از
آنها ذهنیت رأیدهندگان از مجلس و مجلسیهاست.
این عضو پیشین مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: ما در اجرای نظام شورایی مطابق
اصل هفتم قانون اساسی با شرایطی مواجه هستیم که اکثریت
قریب به اتفاق مردم، نماینده را فردی میدانند که باید
حقشان را از دولت یا بودجه مجلس بگیرد و یا آبادگر شهر
و دیار آنها باشد، یا مشکلات بیکاری و فقر را حل کند.
این ذهنیت در کار تشکیل مجلس بسیار نقشآفرین است.
وی ادامه داد: همچنین در فقدان نظام حزبی و در نبود احزاب دارای مواضع و نه
صرفا شناسنامهدار، مردم در شهرهای بزرگ یا مراکز
استانها، امکان شناخت شخصیتهای مؤثر را ندارند و
ناچار به احزاب و گروههایی که مواضع خود را سیستماتیک
در گذر زمان اعلام نکردهاند، تمکین میکنند. در واقع
مردم کلانشهرها در ایران به کسانی رأی میدهند که
هرچند آنها را میشناسند اما مواضع جریانی و گذار
زمانی آنها را نمیشناسند و لذا به دلیل همان توسعهنیافتگی
معمولا یک جنگ حیدری - نعمتی در هنگام انتخابات به
وجود میآید که افراد نه بخاطر انتخاب بهترینهایی که
خودشان تشخیص میدهند، بلکه به خاطر رأی نیاوردن رقیبی
که او را باطل میپندارند، تن به انتخاب میدهند. این
دو عنصر بزرگ در تشکیل مجلس و نوع نمایندگانی که به
مجلس میروند و میزان کارامدی آنها مؤثر است.
وی ابراز عقیده کرد: مسأله دیگر آن است که ما در شرایطی قرار داریم که اصولا
علیرغم آنکه تکمجلسی هستیم اما عمده امور مهم ما از
طریق مجلس تعیین تکلیف نمیشود و با اینکه نهاد مجلس
از شأنیتی برخوردار است که به نمایندگان بالقوه
اختیارات وسیعی داده و حتی قابلیت انحلال آن هم
موضوعیت ندارد، اما مجلس در سیاست خارجی، امور نظامی
امنیتی، فرهنگ، آموزش و سیاستگذاریهای کلی کشور نقشآفرین
نیست. بنابراین همه امور کشور لزوما در مجلس نیست و
نهایتا این همان ذهنیتی است که نمایندگان مجلس را
انتخاب میکند.
سبحانی با بیان اینکه «معمولا مجلس نقش لجستیک را دارد»، گفت:
با این وصف، مجالسی تشکیل میشود که عمده نمایندگان ما
به دنبال کارهای اجرایی و دوستی با دولتها و جلب نظر
آنها به منظور رفع مشکلات مناطقی که از آنجا میآیند
هستند یا در پی رابطه با بانکها برای گرفتن تسهیلات
یا رابطه با کمیته امداد و بهزیستی برای رفع مشکلات
امدادی و حمایتی مردماند.
وی با بیان اینکه «مجالسی که تشکیل میشود بخاطر آن زمینهها و شرایط امکان
ایفای تعهدات مندرج در سوگندنامه نمایندگان را به
نماینده نمیدهد» یادآور شد: لذا در رأس امور بودن و
یا تبلور و جلوه قابلیتهای مجلسی که قانون اساسی
معرفی میکند یک مقوله است و آنچه که اتفاق میافتد
مسأله دیگری است که البته این تا حدود زیادی به شرایط
توسعهنیافتگی ما برمیگردد.
سبحانی افزود: اگر بدون توجه به اینها بخواهیم از مجلس و نمایندگان آن
انتظاراتی داشته باشیم به لحاظ تشویق، به لحاظ آرمانگرایی
و به لحاظ سمت و سو دادن به مجلس، کار بسیار پسندیده
ای است، اما اگر انتظار داشته باشیم که از آنچه تشکیل
میشود با این شرایط کارهای خیلی مهم رادیکال بنیانکنی
که مثلا توسعه کشور را به اندازهای رقم بزند داشته
باشیم، به نظر من انتظاری است که از این واقعیت درنمیآید.
وی خاطرنشان کرد:
البته ممکن است در مجالس مختلف، افرادی دیده شوند که
خوب میدرخشند و بخشی از وظایف نمایندگیشان را
عملیاتی میکنند اما اینها استثنایی هستند، نه قاعده و
ما مملکت را با استثنا نمیتوانیم اداره کنیم.
مجلسی که کثیری از آحاد آن به عنوان یک قاعده وظایف
نمایندگی را بتوانند انجام دهند وامدار شرایطی است که
تاکنون در خصوص مجالس ما بوجود نیامده است.
سبحانی همچنین مسأله معاونین پارلمانی در دولت ها را مسأله دیگری برشمرد و
افزود:
من همیشه به ذهنم میآید که یک معاون پارلمانی بر سر
کار آید که فرضا چهار معاون در امور اجتماعی زیربنایی
داشته باشد و این معاونین پارلمانی وزارتخانهها را
جمع کنند و یک مبنای چانهزنی شکل گیرد.
اما آنچه از مجلس بیرون میآید بخش عمدهاش محصول
همکاری مشترک مجلس و دولت است و چون ناگزیر همه همدیگر
را هواداری میکنند، ناچار هم دولت در قبال مجلس و هم
مجلس در قبال دولت در مواردی کوتاه میآید و نهایتا
شرایطی پیش میآید که الان شکل گرفته است.
این نماینده سابق مجلس درخصوص نهادهایی که در امر تقنین با مجلس موازی کاری
میکنند و رقیب مجلس شدهاند، اظهار کرد: من اولین
تذکرم را در دوره پنجم مجلس به شورای انقلاب فرهنگی
دادم، چون معتقد بودم کاری که انجام میدهد مطابق
قانون نیست و اختیاراتی دارند که اگر غیرقانونی هم
نیستند ولی مصوبات آنها حکم قانون پیدا میکنند ولی ما
انصافا آن را با قانون اساسی منطبق نمیبینیم و اینها
باعث شده نمایندگانی هم که میخواهند کار قوی انجام
دهند، حس کنند سرنخ امور مهم دست آنها نیست.
وی با اشاره به اصل شوراها در قانون اساسی گفت:
در این اصل تنها وظایف شهرداری به شورای شهرها واگذار
نشده، بلکه باید امور شهر از طریق شوراها و مردم
پیگیری شود و اگر این امر انجام شود، مطالبات محلی به
جای مجلس از شوراها پیگیری میشود، اما قانون ایراد
دارد و مسئولان محلی خود را به شوراهای شهر پاسخگو نمیبینند.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
خبرآنلاین، وبلاگ اوشال، سید جمشید :
یادم می آید زمانی که در دهه 40 شاگرد مدرسه بودیم در
سطوح جامعه و در روزنامه ها و حتی انشاء-های ما دانش
آموزان درمورد پیرزن فقیر و محروم فلان استان صحبت و
نوشته میشد که باید به او توجه شود.
امروز با
اینکه آن پیر زن پس از گذشت تقریبا 50 سال مطمئنا زنده
نیست و جایش را به دیگر پیرزنان سپرده اما حرف همان
است که گفته شده یعنی : باید به پیر زن فقیر و محروم
فلان استان توجه شود با این تفاوت که امروز جوان بیکار
که ممکن است نوه اش باشد هم در کنار آن پیر زن نشسته و
با او حرف میزند و از خاطراتش میپرسد. عجب داستانی
جالبی است که بیش از 50 سال مکررا تکرار میشود.
یادداشت امروز من قدری طولانی است که از همه عذر میخواهم. اما برای رساندن
مفهوم آن لازم است اینگونه نوشته شود . موضوع یادداشت
عجب داستان تکراری عبرت آموزی است. یک شبکه تلوزیونی
به نام آی فیلم I Film داریم که فیلم های سریالی قدیمی
را پخش میکند . به نظرم شبکه خوبی است و اگر فرصت
نکرده باشیم فیلم و سریالی را در زمانش ببینیم حالا
این فرصت ایجاد میشود. علاوه بر این چون فیلم ها نسبتا
قدیمی است مطمئنا همراه با خاطرات آن زمان و یادآوری و
تازه شدن آن خاطرات است به همین دلیل مورد استقبال
مخاطبان خودش قرار میگیرد. شبکه دیگری هم داریم که
فیلم های خارجی و داخلی قدیمی پخش میکند به نام تماشا.
حالا منظورم تبلیغ صدا و سیما نیست بلکه این مقدمه ای
است برای طرح یک موضوع جدید. صدا و سیما دارای آرشیو
بسیار بزرگی است که در آن علاوه بر نگهداری انواع فیلم
های هنری و فرهنگی و مذهبی و ... فیلم ها و مصاحبه ها
و مناظره ها و تحلیل های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و
... و خبری از حدود 50 و شاید بیش از 50 سال قبل را
نیز نگهداری میکند . چند سالی است که صدا و سیما شبکه
های آی فیلم و تماشا را برای نمایش فیلم های هنری و
فرهنگی و مذهبی راه اندازی نموده و تقریبا هم موفق
بوده و مخاطبان زیادی میلیونی دارد.
حالا
با این تجربه ارزشمند هنری و فرهنگی ، آیا میتواند
شبکه خبری و تحلیلی جدیدی را ایجاد و راه اندازی کند
که فیلم ها و نوارهای خبری و مناظره های سیاسی و
اجتماعی و اقتصادی و ... کشور را در طول بیش از 50 تا
60 یا 70 سال گذشته را به نمایش بگذارد و روند سیاسی و
اجتماعی و اقتصادی و حتی فرهنگی کشور را مورد نقد و
ارزیابی و تحلیل قرار دهد؟
مطمئنا
این کار کمک میکند که حافظه تاریخ که فعلا آلزایمر
نگرفته ، تر و تمیز و تازه و مستند بماند و گرد و خاک
روزمرگی و بی توجهی به آنچه که بوده بر چهره جامعه ما
ننشیند.
اما چرا چنین ایده ای و با بودن تجربیات ارزشمند و تیم
های حرفه ای در صدا و سیما تاکنون عملیاتی و اجرایی
نشده؟
ممکن است به دو دلیل باشد :
دلیل اول اینکه تاکنون فکری برای طرح این ایده و تولید این برنامه نبوده؟ که
در اینصورت تکلیف مشخص است و این ایده و فکر را
پیشنهاد میکنیم.
اما دلیل دوم اینکه این فکر بوده اما شاید میل و اراده و مصلحتی برای این کار
نباشد؟
در اینصورت آن وقت باید پاسخ داده شود که چرا نقطه اشتراک تمامی این مصاحبه
ها و مناظره ها و تحلیل های و عمدتا انتقادات که در
اینگونه مجالس و گفتگوها و خبرها بیان شده چند موضوع
تکراری :
- فقر زدایی و / - محرومیت زدائی و / - ضعف و غفلت های مدیریتی در اجرای کار
و اداره امور است.
به
علاوه اینکه ، فساد و مرد رندی و نامردی و خیانت در
امانتداری یک سری آدم های مسلط به قدرت نقش اصلی در
تمامی این گفتمان ها را داشته و دارد؟ اما داستان
تکرار مکررات اتفاق می افتند و کار مهم و اتفاق مهمی
رخ نداده؟
یادم می آید زمانی که در دهه 40 شاگرد مدرسه بودیم در سطوح جامعه و در
روزنامه ها و حتی انشاء های ما دانش آموزان
درمورد پیرزن فقیر و محروم فلان استان صحبت و نوشته
میشد که باید به او توجه شود؟
امروز با اینکه آن پیر زن پس از گذشت تقریبا 50 سال مطمئنا زنده نیست و جایش
را به دیگر پیرزنان سپرده اما حرف همان است که گفته
شده یعنی :
باید به پیر زن فقیر و محروم فلان استان توجه شود با این تفاوت که امروز جوان
بیکار که ممکن است نوه اش باشد هم در کنار آن پیر زن
نشسته و با او حرف میزند و از خاطراتش میپرسد؟
عجب
داستان جالبی است که بیش از 50 سال مکررا تکرار میشود؟
یعنی فرقی هم نمیکند که کجا و در چه زمانی و چگونه
باشیم؟
قصه همین است که مکررا شنیده ایم و میشنویم؟
متاسفانه
ساختار و شکل کار و تصمیمات در کشور اینگونه است که در
رژیم قبل و حتی نظام امروز شاید هم بدتر ، بدون ترس و
ظاهرا با قدرت مجموعه ی فساد شکل میگیرد و رشد پیدا
میکند و حفظ و بعضا گسترده تر هم میشوند و این داستان
های جالب و آئینه های عبرت ادامه دارند؟
از خودمان میپرسیم :
مگر انقلاب
نشد و ریشه های رژیم شاهنشاهی خشک و تک تک ایشان از
ساختار قدرت و اجرایی کشور پاک نشد ؟ پس چه شده امروز
توسط بعضی از منصوبین و وابستگان به انقلاب ( چون قدرت
و امکانات دست عوام نیست ) فساد میشود؟
پاسخش
این است که وقتی شایسه سالاری به معنای اخلاق محوری
نباشد و امانت دست اهلش نباشد آنوقت مدل نگاه معاویه
ای به پول و قدرت ، ایمان را از بین میبرد و متاسفانه
این نگاه در بعضی ها وجود دارد و متاسفانه در جذب
متولیان و متصدیان امور ممکن است بلکه سهوا و یا عامدا
بی توجهی شده و دقت لازم لحاظ نشده و نتیجه اش این شد
که همان آدم های به ظاهر رستگار که هیچ کس در مخیله-اش
نمی گنجید روزی تخلف چراغ راهنمایی کند ، یک مرتبه آن
میشود که شاخ از سر آدم بیرون میزند.
به یاد داستان مارگیر و اژدهای مثنوی می افتیم . داستانی شبیه به آنچه که می
بینیم. یعنی فکر میکنیم که ریشه های فساد بی جان و
مرده و وجود ندارد؟
اما حقیقت
این است که ریشه به ظاهر خشک است ، ولی به محض وجود یک
ذره رطوبت و یا قطره آب و یا گرمای فرصت قدرت مجددا
زنده و قوی تر و محکمتر میشوند؟
ببینید : در طول چند ده ساله گذشته ، حرف و عصاره شعارهای مشترک تمام
داوطلبین محترم ریاست جمهوری و در امتداد آن وزرا و
مسئولین و متولیان امور درکشور فقر و محرومیت زدائی و
مبارزه با انواع فسادهاست.
جالب بودن این داستان ها اینجاست که شعارها سالیان سال
است همیشگی تازه و ماندگار مانده و کاری که انتظارش را
داشتیم نشده؟
دلیلش چیست؟ خیلی ساده ،
بی مسئولیتی
های شعار دهندگان در مقابل حرف و قول شان و مردم پیگیر
نبودن و نه پرداختن مردم به چرایی عدم صدق در وعده ها
و عدم حمایت رسانه ها از حقوق مردم و انقلاب و در
مجموع نبود باور به آنچه که گفتند و شعار دادند؟
عجب داستان ادامه دار جالبی است و معلوم نیست که
کی قرار است به پایان برسد و نتیجه دهد؟
اما
چه باید کرد؟ چقدر باید نشست و تکرار این داستان ها را
دید و ساکت بود؟ پس کی قرار است روزی مقتدرانه بگوییم
کشور ایران و مردم ایران ملبس به اخلاق اسلامی ،
کشورتوسعه یافته اسلامی شده اند؟
عزیزان
هموطنم و مخاطبان عزیز. مشکل خودمانیم؟ فقط انتقاد
میکنیم. آن هم بدون راهکار و برنامه؟
کمی وقت بگذاریم و فکر کنیم چه باید کرد؟
فکر کنیم از کجا باید شروع کرد تا فقر و محرومیت و
فساد و نابرابری در کشور نیست و نابود شود؟ فکر کنیم
چکونه میتوانیم به دولت و مجلس کمک کنیم و اگر کمک
نمیخواهند چگونه ایشان را تحت فشار بگذاریم که مردم را
در فرآیند بازی خدمت بکار گیرند و از کمک مردم برای
سازندگی کشور استفاده کنند. فکر کنیم چکونه دولت و
مجلس میتواند بجای حاشیه های صد من یک غاز ، توسعه
یافتگی و پیشرفت که حق مردم و انقلاب است و این حداقل
مطالبه مردم و انقلاب میباشد را سرلوحه کارشان بگذارد
و به مردم پاسخگو باشند. فکر کنیم چکونه دولت و مجلس
میتواند به مردم گزارش رسمی همراه با نمودار و آمار
دهند که چه میکنند و در کجای کار هستند و سهم مردم در
این کار و حرکت دولت و مجلس چیست و در کجا از مردم
خواستند و پاسخ و اجابت ها از مردم چه بود و چرا؟ بجای
سرگرم شدن با موضوعات پیش پا افتاده برجام و ... و
اینکه من که هستم و تو که هستی به اصل موضوعات کشور
بچسبیم ، یعنی توسعه یافتگی ایران اسلامی
یعنی :
- فقر زدایی و / - محرومیت زدائی و / - شایسته سالاری
و برنامه محوری تا نشنویم نشد چون ضعف و غفلت های
مدیریتی در اجرای کار و اداره امور بود. / - گزینش
اصلح برای مبارزه با فساد و مرد رندی و نامردی و خیانت
در امانتداری یک سری آدم های مسلط به قدرت نقش اصلی در
تمامی این گفتمان ها را داشته و دارد؟
دیگر
نباید وقت کشی کرد و با حسرت به دیگران نگاه کرد.
به نظر میرسد شروعش باید از صدا و سیما و رسانه های با
نگاهی ملی بی طرف برای مردم و جمهوری اسلامی ایران و
انقلاب باشد . البته با حفظ منافع و مصالح و امنیت ملی
کشور.
با اقتباس از آیه 105 سوره انبیاء : َلَقَدْ کَتَبْنا فى الزَّبُورِ مِنْ
بَعْدِ الذِّکْرِ اَنَّ الاَرْضَ یَرِثُها عِبادِىَ
الصّالِحُونَ ـ اِنَّ فى هذا لَبَلاغاً لِقُوم عابِدین.
در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: بندگان شایسته ام
وارث (حکومت) زمین خواهند شد.
جان کلام این است :
در حکومت
انقلابی صالحان جایی برای معاویه صفتان وجود ندارد.
یا علی. با حترام - سید جمشید اوشال.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی